نصرت
رحمانی
(۱۳۰۸
- ۱۳۷۹)
ترانه ی پاییز
(بخش
اول)
·
پاییز ، چه زیبا ست:
·
مهتاب زده تاج سر کاج
·
پاشویه پر از برگ خزاندید ه ی زرد است
·
بر زیر لب هره (ماده گربه)، کشیدند
خدایان
·
یک سایه ی باریک.
·
هشتی شده تاریک
هشتی
راهرو
سقف دارهشت ضلعی یا مدور
در
جلو خانه
فضای
سرپوشیده متصل به کوچه و حیاط خانه
·
رنگ از رخ مهتاب پریده
·
بر گونه ی ماه، ابر اگر پنجه کشیده
·
دامان خودش، نیز دریده
·
آرام، دود باد، درون رگ نودان
·
ـ با شور ـ زند
نی لبک، آرام
·
تا سرو دلارام برقصد.
·
پر شور،
·
پر ناز بخواند
·
شبگیر، سر دار
·
هر برگ که از شاخه جدا گشته، به فکر است
·
تا ـ روی زمین ـ
بوسه زند بر لب برگی،
·
هر برگ که در روی زمین است
·
تا ـ باز ـ کند ناز و دود گوشه ی دنجی
·
آنگاه بپیچند
·
لب را به لب هم
·
آنگاه بسایند
·
تن را به تن هم
·
آنگاه بمیرند
·
تا ـ باز ـ پس
از مرگ
·
آرام نگیرند
·
جاوید بمانند.
·
سر ـ باز ـ برون از بغل باغچه آرند،
·
آواز بخوانند:
·
«پاییز چه زیبا ست!
·
«پاییز دو چشم تو، چه زیبا ست!»
ادامه دارد.
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر