از مجموعه برای هر ستاره
(آذر 1336)
با سپاس از
مسعود
۳۱
·
به آفتاب بگو:
·
«زیر سقف، تاریک است
·
یک آشیانه تو را یاد می کند، هر
روز
·
کرَم نما و
·
فرود آ،
·
که خانه، خانهٔ تو ست.»
۳۲
·
من از عنایت آتش برخوردارم،
·
که می سوزم
·
تن از بخاری برقی،
·
گرم است
·
هم از حرارت مستی
·
تو پس چه می گفتی،
·
که زمستانِ سردی در پیش است!
۳۳
·
پارهٔ دل را
·
که همه روشنیِ سینه از آن بود
·
جا نهادم
·
پرده را می اَندازم
·
که به تاریکی خو گیرم.
۳۴
·
به گناهی که نکردم،
·
محکومم.
·
نه سموری را آزردم
·
نه گلی چیدم
·
مهربان بودم حتّی با خار
·
لیک محکومم
·
که در این دامنهٔ انس، نمانم دیگر.
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر