از مجموعه برای هر ستاره
(آذر 1336)
با سپاس از
مسعود
۱۸
·
باید که مَرد،
·
َمرد باشد
·
آتشفشان درد،
·
ولی سرد
·
اینک ُپرم ز گریه،
·
نمی بارم.
۱۹
·
ترمزی،
·
با زوزه ای از چرخ
·
و توقف،
·
تا سگی از عرضِ راهی با تأنی
بگذرد.
·
و هم او، با بمب
·
قارچ رویاند در اقلیمی که می روید
از آن مشتی و فریادی.
۲۰
·
زمین،
·
خالی ز حجت نیست
·
یکی گر سر به زیر آب
·
ز خاک
·
نهال نازکی بالنده و بالنده تا
سرحدِّ کوه و ابر
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر