ستاره
جوادزاده
از
مجموعۀ
«چند
کلمۀ قرمز روی آینه»
·
تا به حال از علامتِ سؤال بالا رفته ای؟
·
من رفته ام
·
هرروز
·
و از آن بالا به تمامِ آدم ها نگاه کرده ام
·
که مثلِ هم نفس می کشند
·
مثلِ هم حرف می زنند
·
مثلِ هم خیره می شوند به جایی
·
و خاطرات شان در هم فرو می ریزد...
·
از آن بالا هیچ کس را نمی شناسم
·
که مثلِ کسی نیست
·
کسی که با کسی فرق دارد
·
صدایش و سایه اش طورِ دیگری است
·
و خاطراتش از جنسِ روزهای نیامده است
·
رفته ام بالا
·
از علامتِ سؤالی که پشت پنجره
·
جای درخت ها را برایم پُر کرده
·
و نمی داند
·
وزنی که هرروز اضافه می کند
·
شبیه هیچ پرنده ای نیست
·
نمی داند که چشم هایم برای تخم گذاشتن، پیر شده
·
آوازهایم تیر می کشند
·
و جواب هایم روز به روز بیشتر درد می کنند.
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر