فروغ فرخزاد
(۸ دی، ۱۳۱۳ ـ ۲۴
بهمن، ۱۳۴۵)
بیمار
·
طفلی
غنوده در بر من، بیمار
·
با گونه
های سرخ تب آلوده
·
با گیسوان
در هم آشفته
·
تا نیمه
شب ز درد نیاسوده
·
هر دم
میان پنجه ی من لرزد
·
انگشت های
لاغر و تبدارش
·
من ناله
می کنم که خداوندا
·
جانم بگیر
و کم بده، آزارش
·
گاهی میان
وحشت تنهایی
·
پرسم ز
خود که چیست سرانجامش
·
اشکم به
روی گونه فرو غلتد
·
چون بشنوم
ز ناله ی خود، نامش
·
ای اختران
که غرق تماشایید
·
این کودک
من است که بیمار است
·
شب تا سحر
نخفتم و می بینید
·
این دیده ی
من است که بیدار است
·
یاد آیدم
که بوسه طلب می کرد
·
با خنده
های دلکش مستانه
·
یا می
نشست با نگهی بی تاب
·
در انتظار
خوردن صبحانه
·
گاهی بگوش
من رسد آوایش:
·
«ماما،
دلم ز فرط تعب سوزد»
·
بینم درون
بستر مغشوشی
·
طفلی
میان آتش تب سوزد
·
شب خامش
است و در بر من نالد
·
او خسته
جان ز شدت بیماری
·
بر اضطراب
و وحشت من خندد
·
تک ضربه
های ساعت دیواری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر