پروفسور دکتر ولفگانگ ایش هورن
برگردان شین میم شین
·
درک ایدئالیستی تاریخ عبارت است از تفسیر
ایدئالیستی مناسبات اجتماعی و توسعه تاریخی جامعه.
·
همان طور که ما در جهان بینی
ایدئالیستی میان جهان بینی ایدئالیستی ـ عینی و جهان بینی ایدئالیستی ـ ذهنی تفاوت می گذاریم، در رابطه
با درک ایدئالیستی تاریخ نیز باید میان درک ایدئالیستی ـ عینی تاریخ و درک ایدئالیستی ـ ذهنی تاریخ تفاوت قائل شویم:
1
درک ایدئالیستی عینی تاریخ
·
کلیه تئوری هائی که قوای تعیین کننده ی جامعه و توسعه
تاریخی را در اصولی جستجو می کنند که در خارج از روند زندگی اجتماعی انسان ها قرار
دارند، به درک ایدئالیستی ـ عینی تاریخ تعلق
دارند.
·
فرم های مدرن درک ایدئالیستی ـ
عینی تاریخ به شرح زیرند:
1
·
کلیه تعالیم اجتماعی
کاتولیکی
2
آرنولد توینبی (1889 ـ 1975)
فرهنگمورخ، تاریخفیلسوف، سیاستمدار انگلیسی
از مبلغان تئوری حرکت دایره وار
·
تاریخ سازی های تئولوژیکی ـ غیبگویانه توینبی و امثالهم
3
·
ساختارگرائی فلسفی (استروکتورالیسم
فلسفی)
2
درک ایدئالیستی ذهنی تاریخ
·
کلیه تئوری هائی که مناسبات اجتماعی و توسعه تاریخی را
بر مبنای نظرات و یا تصمیمات سوبژکتیف افراد
منفرد و یا بر مبنای آرزوها، ارزیابی ها و بافت های هنجاری گروه ها و افراد توضیح
می دهند، به درک ایدئالیستی ـ ذهنی تاریخ تعلق
دارند.
·
درک ایدئالیستی ـ ذهنی تاریخ گرایش غالب را در جامعه شناسی بورژوائی
معاصر تشکیل می دهد.
1
·
تئوری های اجتماعی پوزیتیویستی
نیز که مدعی بیطرفی فلسفی اند و خود را نه ماتریالیست و نه ایدئالیست قلمداد می کنند، در
حقیقت در موضع پذیرش مسکوت تئوری های ایدئالیستی و چه بسا ایدئالیستی ـ ذهنی جامعه
و تاریخ قرار دارند.
2
·
تئوری های ناتورالیستی
(از جمله تئوری های بیولوژیستی و جغرافیائی) به
نحوی از انحا در موضع ایدئالیستی ـ ذهنی درک تاریخ قرار می گیرند.
3
·
باید یاد آور شد که میان
درک ایدئالیستی ـ عینی تاریخ و درک ایدئالیستی ـ ذهنی تاریخ دیوار چین
(مرزهای مطلق) وجود ندارد، بلکه آندو در یکدیگر نفوذ می کنند.
4
·
در مغایرت با توسعه فلسفه بطورکلی، که از آغاز نظریات ماتریالیستی و ایدئالیستی وجود داشته اند و مبارزه
میان آندو جاری بوده است، تئوری فلسفی جامعه و تاریخ
تا تشکیل مارکسیسم تحت سلطه بلامنازع تئوری های ایدئالیستی بوده است.
5
·
کلیه تلاش های به عمل آمده برای ارائه درک ماتریالیستی در راجع به پدیده های اجتماعی ـ
تاریخی ناپیگیر بودند و در ایدئالیسم گیر کرده
بودند.
6
·
سلطه بلامنازع ایدئالیسم
بر عرصه تئوری اجتماعی ما قبل مارکس علل اجتماعی داشته است.
7
·
درک ماتریالیستی تاریخ تنها زمانی توانست تشکیل شود که پیدایش جامعه
سرمایه داری، منشاء تغییرات اجتماعی را (یعنی شیوه تولید را) بوضوح نشان داد و با پرولتاریا، طبقه ای پا به عرصه وجود نهاد که کشف پیوندهای اجتماعی واقعی، کشف روندهای توسعه اجتماعی و توسعه همه جانبه قوای خلاق توده های
زحمتکش با منافعش انطباق بی چون و چرا داشت.
8
·
در تئوری عمومی جامعه و
تاریخ کنونی، در خارج از حیطه مارکسیسم ـ
لنینیسم نیز درک ایدئالیستی تاریخ حکمفرما
ست.
9
·
درک ایدئالیستی تاریخ امروزه به ابزار مهم ایدئولوژیکی و جهان بینانه
بورژوازی امپریالیستی بر ضد سوسیالیسم و جنبش
کارگری انقلابی و پیشرفت اجتماعی بدل شده است.
10
·
درک ایدئالیستی تاریخ در کلیه مظاهر خود
نه، به درد توضیح روندهای اجتماعی و نه، به درد پیش بینی می خورد و نه به درد
تدوین برنامه مستدل علمی و انقلابی مبارزه بخاطر سوسیالیسم.
11
·
درک ایدئالیستی تاریخ با معارف علوم و
با تجارب و مطالبات مبارزه بخاطر سوسیالیسم نا سازگار است.
·
مراجعه کنید به ماتریالیسم
دیالک تیکی و تاریخی، تفکر تاریخی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر