۱۳۹۱ آذر ۱۸, شنبه

آشنائی با تئوری رهائی نهائی (8)

اثری از مجله ارجمند هفته
یدالله سلطان پور
با سپاس از روزبه مهرگان

·        درک علمی وضع خویش، برای کارگر مزدبگیر، بمثابه کارگر مزدبگیر ـ بی اعتناء به وضع و حال فردی او ـ ضرورت مبرم خواهد داشت، اگر او قصد دفاع از منافع خود را داشته باشد.
·         او باید به تعلق خود به طبقه کارگر پی ببرد، طبقه ای که استثمارش شرط وجودی سرمایه است، طبقه ای که وجودش، تضاد داخلی سیستم سرمایه داری را تشکیل می دهد.
·         
·         پیش شرط خود رها سازی طبقه کارگر را این شناخت تشکیل می دهد.
·         این شناخت سمت و سوی عمل او را تعیین می کند.
·         
·        از این رو ست که لنین به هنگام تدوین استراتژی سیاسی مبارزه طبقاتی بر تئوری بمثابه بخش لاینفک پراتیک تأکید می ورزد:
·        «مارکس تمامت ارزشتئوری (تئوری مربوط به ارزش) خود را در این می دید، که آن، ماهیتا انتقادی و انقلابی است.

·         این مشخصه ـ واقعا، بی کم و کاست و بی چون و چرا ـ خودویژگی ذاتی مارکسیسم را تشکیل می دهد.
·         زیرا این تئوری وظیفه مستقیم خود را در نکات زیر خلاصه می کند:
1
·        در کشف کلیه فرم های آنتاگونیسم و استثمار در جامعه مدرن و تعقیب پیگیرانه توسعه آن.
2
·         در افشای خصلت آن و اثبات اجتناب ناپذیری تحول آن به فرم دیگر.
·        و در خدمت از این طریق به پرولتاریا برای خاتمه دادن هر چه سریعتر و هرچه آسانتر به هرگونه استثمار»  




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر