۱۳۹۱ دی ۱, جمعه

آشنائی با تئوری رهائی نهائی (21)

اثری از مجله ارجمند هفته
یدالله سلطان پور
با سپاس از روزبه مهرگان

 رسالت تاریخی طبقه کارگر و پیشاهنگی آن

·        تحول بنیادی جامعه سرمایه داری رسالت تاریخی طبقه کارگر است، بی اعتنا به این که او بتواند و یا نتواند فونکسیون تاریخی خود را عملی سازد 
.
·         مفهوم رسالت تاریخی طبقه کارگر اگرچه اغراق آمیز و شورانگیز جلوه می کند، ولی در واقع، نه یک فرمان اخلاقی است و نه برای موعظه و تهییج است.
·         در این مفهوم، اوضاع و احوال تاریخی، بمثابه میدان واقعی تضاد میان کار مزدوری و سرمایه توصیف می شود و از امکان واقعی نهفته در آن، سخن می رود، از این امکان واقعی سخن می رود که با حل تضاد کار مزدوری و سرمایه، جامعه طبقاتی نیز، بمثابه جامعه طبقاتی نفی می شود 
.
·         تضاد کارمزدوری و سرمایه، اما فقط به همت کارمزدوری قابل حل است.
·        چون کار مزدوری پیش شرط بقای مناسبات سرمایه داری است 
.
·        درک دلیل و معنای ابژکتیف (عینی)  رسالت تاریخی طبقه کارگر دلیلتراشی های سوبژکتیف برای مبارزه بخاطر سوسیالیسم را بی اعتبار می سازد.

·         در این صورت، دیگر کسی نمی تواند ادعا کند، که مبارزه بخاطر سوسیالیسم، صرفا برای تأمین منافع خصوصی توده های مزدبگیر است.
·         دیگر کسی نمی تواند مبارزه بخاطر سوسیالیسم را بمثابه مبارزه قربانیان به اصطلاح «پیشرفت» سرمایه داری قلمداد کند و در زمینه برقراری تعادل و همترازی میان اختلافات منافع به صدور پیشنهاد بپردازد، کاری که در دموکراسی حزبی بورژوائی مرسوم است.

·        این حامل آگاه گشتن طبقه کارگر و تدوین استراتژی سیاسی حاصل از آگاه گشتن، فقط و فقط می تواند فرم یک سازمان را داشته باشد.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر