۱۳۹۱ دی ۹, شنبه

تئوری شناخت (11)


پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
برگردان شین میم شین

·   امپیریسم ماتریالیستی (سنسوئالیسم) را که جان لاک بنیانگذاری کرده بود، برکلی و هیوم جامه ایدئالیسم ذهنی می پوشانند.

1

 جورج برکلی (1685 ـ 1753)
اسقف، تئولوگ، امپیریست و فیلسوف ایرلندی ـ انگلیسی
مؤسس ایدئالیسم ذهنی
  
·        برکلی در در نظریه معرفتی ـ نظری خود مستقیما به جان لاک روی می آورد و ماهرانه به سوء استفاده از ناپیگیری های نظریه او می پردازد و ضعف های او را تیزهوشانه مورد انتقاد قرار می دهد.

الف

·        جان لاک در آثار خود از موضع ماتریالیستی فرمولبندی های سستی ارائه داده بود که گویا ایده ها (ادراکات، تصورات و مفاهیم) ابژکت (موضوع) مستقیم دانش و شناخت در شعور ما هستند.
·        (جان لاک، «راجع به فهم انسانی»  IV ، فصل 1 ، ص 1)

ب

·        برکلی این نظریه را مورد تأیید قرار می دهد و بعد نتایج زیر را از آن می گیرد:

1
·        همه ابژکت ها فقط در شعور ما وجود دارند.

2
·        وجود به معنی ادراک است.
·        (برکلی، «راجع به اصول شناخت انسانی»،  I ، ص 111)

ت

·        بدین طریق کلیت واقعیت عینی به تلنباری آشفته و درهم برهم از مضامین شعور مبدل می شود و برای شناخت وظیفه ای جز نظم و ترتیب بخشیدن به آنها باقی نماند.

2

 دیوید هیوم (1711 ـ 1776)
فیلسوف، اقتصاددان و تاریخدان
از نمایندگان برجسته روشنگری انگلستان
از اقتصاددان ما قبل اقتصاد کلاسیک
معلم کانت و از دوستان و همفکران آدام اسمیث

·        دیوید هیوم هم از همان موضع ایدئالیسم ذهنی آغاز بکار می کند.

الف

·        به نظر هیوم نیز کلیه مضامین شعور از تجربه حسی ناشی می شوند.

ب

·        هیوم اما بر خلاف برکلی (که بنظرش همه چیز ایده اند و بس) میان افکار و یا تصورات و برداشت ها (ادراکات) تفاوت قایل می شود. 

1
·        بنظر هیوم، برداشت ها (ادراکات) عبارتند از عوامل بی واسطه و لذا نیرومند و پرنفوذ.

2
·        افکار و تصورات اما فقط تصاویر برداشت ها هستند و لذا ضعیف و کم نفوذند.

3
·         کلیه افکار بر ادراکات بی واسطه مبتنی اند.
4
·        اگر قرار بر این باشد که مفاهیم ما دارای معنی باشند، پس باید برای ادراکات ما شالوده ای نشان داده شود.

5
·        اگر انطباق مفهومی با ادراکی را نتوان نشان داد، این به آن معنی خواهد بود که مفهوم مورد نظر بی معنی و بیهوده است و واژه ی حاوی مفهوم، ترکیبی از اصوات توخالی است.
·        (هیوم، «بررسی ئی راجع به فهم انسانی»، II )

6
·        این نظریه بعدها منبع تئوریکی مستقیم «تئوری معنی» و «اصل تصدیق» نئوپوزیتیویستی می شود.

·        مراجعه کنید به پوزیتیویسم، نئوپوزیتیویسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

7
·        از نظرات هیوم ضرورتا این نتیجه حاصل می آید که کلیه مفاهیمی که عام را منعکس می کنند، بی معنی اند، زیرا برای عام نمی توان ادراکی را نشان داد.

8
·        بنظر هیوم، شناخت عبارت است از پیوند دادن مضامین شعور، البته این پیوند دادن طبق قواعد معینی که از روابط میان تصورات ناشی می شوند، صورت می گیرد.

9
·        هیوم این روابط را به شرح زیر طبقه بندی می کند:

الف
·        بخشی از این روابط  غیرقابل فهم اند.

ب
·        بخشی از این روابط اما قابل فهم اند.

روابط  غیرقابل فهم

·        روابط غیرقابل فهم را روابط ایده ها و الهام ها تشکیل می دهند.
·        این روابط از مقایسه اندیشه ها در ضمیر آدمی پدید می آیند و موضوع هندسه، جبر و حساب هستند و ببرکت کردوکار  خالص فهم کشف می شوند.

روابط  قابل فهم

·        روابط  قابل فهم، اما برعکس، موضوع فاکت اند و غیرقابل اطمینان اند.
·        چون از دانش تجربی ناشی می شوند.
·        (هیوم، «بررسی ئی راجع به فهم انسانی»، IV )

10

·        هیوم برای معارف ریاضی ـ منطقی اعتبار و اطمینان مستقل از تجربه قایل می شود و در این مورد به عنوان پیشاهنگ مستقیم «نئوپوزیتیویسم» نمودار می گردد.

11

·        بنظر هیوم، پیوند دادن فاکت ها مبتنی است بر رابطه علت و معلولی.
·        چون ما تنها ببرکت این تصور، می توانیم از بدیهیت حافظه و حواس خود فراتر رویم.

12

·        رابطه علت و معلولی را اما نمی توان ببرکت تفکر درک کرد.
·        چون تفکر از دانش تجربی نشئت می گیرد، یعنی نتیجه عادت ما ست.

13

·        بنظر هیوم، شناخت حقیقی به ریاضیات مستقل از تجربه محدود می شود.
·        در عرصه های دیگر فهم انسانی ضعیف است.

14

·        عشق به دانش و پژوهش انسانی را به آخرین «قوای اساسی و اصول» راه نیست، ابدا راه نیست.
·        (هیوم، «بررسی ئی راجع به فهم انسانی»، IV )
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر