۱۳۹۱ دی ۳, یکشنبه

سیری در جهان بینی راه کارگر (10)

 محمد رضا شالگونی
یکی از دلایل به انحراف رفتن قیام 57 همانا ناآگاهی روشنفکران زندان رفته و یا خارج رفته زمان ما بود.
آنها درک درستی از مبارزه با تحجر و خطر مذهب نداشتند.

• ما این فراز از مصاحبه آقای شالگونی را مورد تأمل قرار می دهیم:


محمد رضا شالگونی
یکی از دلایل به انحراف رفتن قیام 57 همانا ناآگاهی روشنفکران زندان رفته و یا خارج رفته زمان ما بود.

• ایراد بینشی آقای شالگونی همان ایراد بینشی شاملو و دیگر نمایندگان «تئوری نخبگان» است:
• در این بینش ضدعلمی، جامعه بشری نه بر اساس جایگاه و پایگاه طبقاتی، بلکه بر پایه نوع کردوکار، بر پایه کردوکار مادی و فکری به دو بخش اساسی تقسیم می شود:
• اکثریت جمعیت کشور، یعنی توده های مولد و زحمتکش آشغال، مخرب، بی هویت، دنباله رو، بی صلاحیت تلقی می شود.
• و اقلیت موسوم به «نخبه» (در قاموس شاملو و امثالهم، روشنفکران، در قاموس نیچه، ابربشرها) تاریخساز تلقی می شوند.

• شاید آقای شالگونی تصادفا این تشابه را با شاملو و امثالهم دارند.

• مصاحبه است و شتابزده.
• باید اصولا کل مصاحبه ایشان را خواند و مورد بررسی اوبژکتیف قرار داد.
• ولی ما همین فراز را داریم و می خواهیم روی همین فراز با دوست مان ثریا هماندیشی کنیم.

1
یکی از دلایل به انحراف رفتن قیام 57 همانا ناآگاهی روشنفکران زندان رفته و یا خارج رفته زمان ما بود.

• آقای شالگونی حتی همین «نخبه» کذائی را به سه بخش زیر طبقه بندی می کنند:
• روشنفکران به زندان رفته
• روشنفکران به خارج رفته
• روشنفکران نه به زندان و نه به خارج رفته.


• ایشان حتی در تئوری امپریالیستی نخبگان پیگیر نیستند:
• چون نقش تعیین کننده را به شق اول و دوم روشنفکران اختصاص می دهند و برای شق سوم آنان نقش بدرد بخور مثبت و منفی قائل نمی شوند.

• این بدان معنی است که قشر نخبه را حتی از صافی می گذرانند و بخش اعظم آن را صرفا به دلیل عدم بازداشت و عدم سفر به خارج از رده خارج می کنند.

2
یکی از دلایل به انحراف رفتن قیام 57 همانا ناآگاهی روشنفکران زندان رفته و یا خارج رفته زمان ما بود.

• این اما بلحاظ تحلیل طبقاتی به چه معنی است؟

• این بدان معنی است که به نظر ایشان نقش تعیین کننده را نه روشنفکران متعلق به توده های مولد و زحمتکش (دانش اموزان، دانشجویان، معلمین، مهندسین، پزشکان، شعرا، نویسندگان، هنرمندان، روحانیان و غیره)، بلکه لایه متعلق به طبقات دارا و مرفه، یعنی بورژوازی و اشراف فئودال که قادر به تأمین مخارج تحصیل در خارج اند، بازی می کنند.
• تعداد روشنفکران زندانی شاید در حدود دو هزار نفر بوده باشد.

3
یکی از دلایل به انحراف رفتن قیام 57 همانا ناآگاهی روشنفکران زندان رفته و یا خارج رفته زمان ما بود.

• در هر صورت، یکی از علل انحراف قیام ناآگاهی بخشی از بخش آگاه جامعه بوده است.

• با مطالعه سطح توسعه فکری روشنفکران کشور نمی توان به ایشان حق نداد.

• خود ایشان البته بهتر از بقیه نیستند.
• این حقیقت امر از همین مصاحبه شان معلوم می شود.

4
یکی از دلایل به انحراف رفتن قیام 57 همانا ناآگاهی روشنفکران زندان رفته و یا خارج رفته زمان ما بود.

• آقای شالگونی اکثریت قریب به اتفاق روشنفکران جامعه را که در کسوت روحانیت و روشنفکران دینی (طرفداران مجاهدین از هر نوع، طرفداران شریعتی، معلمین، مهندسین، وکلا، نویسندگان، شعرا و پزشکان و غیره مذهبی) که رهبری ضد انقلاب 57 را بدست داشته اند، بکلی از قلم می اندازند.

محمد رضا شالگونی
آنها درک درستی از مبارزه با تحجر و خطر مذهب نداشتند.

• حق با آقای شالگونی است.
• روشنفکران فقط بلحاظ نام «روشنفکر» اند و نه بلحاظ ماهیت.

• روشنفکریت به قشر اجتماعی ئی اطلاق می شود که نان سفره اش را از طرق بیگانه با تولید مادی (بیگانه با کار عمدتا جسمی) در می آورد.

• اصولا همگون و یکدست تلقی کردن اقشار اجتماعی نادرست است.
• ما در تحلیل اشعار و افکار شاملو به این مسئله مفصلا پرداخته ایم.

• مراجعه کنید به «سیری در جهان بینی شاملو» در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

• روشنفکر می تواند به طبقات اجتماعی متفاوت و حتی متضاد تعلق داشته باشد:
• هم برتولت برشت روشنفکر بوده و هم هایدگر و یاسپرس
• هم جلال آل احمد روشنفکر و طرفدار و مبلغ ولایت فقیه بوده و هم کسرائی و سلطانپور
• هم صهبا روشنفکر بوده و هم به آذین و دولت آبادی


5
آنها درک درستی از مبارزه با تحجر و خطر مذهب نداشتند.

• در این مورد هم حق با ایشان است.

• حضرات هنوز هم قادر به تفکر و استدلال و اثبات و روشنگری نیستند.

• درک خرافه و دین و توان نقد علمی خرافه و دین کار آسانی نیست.

• تنها هنری که حضرات دارند، همان هنری است که ساواکی ها و سلطنت طلب ها داشته اند:
• تحقیر و تمسخر مذهب و مؤمنین و اکنون پیامبر و امامان.


و احیانا انتشار جملات قصار عوامانه و چه بسا حتی ضد علمی و ضد توده ای ـ ضد پرولتری
از نیچه و سارتر و کامو و دیگر نمایندگان آته ئیست فلسفه امپریالیسم
و احیانا از مارکس و غیره
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر