۱۳۹۱ آذر ۲۷, دوشنبه

آشنائی با تئوری رهائی نهائی (17)


اثری از مجله ارجمند هفته 
یدالله سلطان پور 
با سپاس از روزبه مهرگان

خصلت حزب لنینیستی
اثر لنین تحت عنوان «چه باید کرد؟»

·        تئوری فقط بازتولید و تفسیر صرف وضع موجود نیست.
·        تئوری طرحریزی برنامه عمل متناسب با مدل های سیستماتیک واقعیت و متناسب با دورنماهای آماجگرا ست، که بر شالوده امکانی استوار می شوند، که در مدل ها بمثابه عوامل واقعی، یعنی بمثابه عوامل ذاتی واقعیت، قابل بازخوانی اند.
·        جنبش کارگری، تنها زمانی می تواند به آماج خود، یعنی برچیدن بساط جامعه طبقاتی بطور کلی، جامه عمل بپوشاند، که این آماج را بکمک علم دیالک تیکی تعیین کند و راه نیل بدان را بشناسد.
·        از این رو ست که دست یابی به شناخت درست، برای سازمان پرولتری، به وظیفه مهم حیاتی بدل می شود.

·        سازمان های پرولتاریا بر بنیان منافع مشترک کارگران رشد می کنند. 
·        کارگران برای مقابله با استثمار و ستمی که با گوشت و پوست خود تجربه می کنند، متشکل می شوند.
·         مشاهدات، تجارب و احساس ها، اما همواره یا با موردی مفرد در پیوند اند و یا با مجموعه موارد مفرد، مواردی که محتوای آنها را تشکیل می دهند.
·        هرجا که تئوری تمام اجتماعی راهنما وجود نداشته باشد، عمل منطقی ـ فکری تعمیم نمی تواند صورت گیرد و لذا افراد هر کدام برای درد و رنج مفرد به دنبال راه حل می گردند.
·         نتیجه این امر رفرمیسم، اوپورتونیسم و ترید ـ یونیونیسم است.
        
·         خصلت جنبش کارگری بسته به سطح انتزاع تعریف می شود و بر این مبنا منافع کارگران درک و تبیین می گردد.
·         به این دلیل است که انگلس، طبقه کارگر را وارث فلسفه کلاسیک آلمان می نامد.
پیش شرط انتزاعات تئوری، تجربه استثمار و ستم است.
چون به قول کانت، 
نگرش ها بدون مفاهیم کور اند و مفاهیم بدون نگرش ها، توخالی!
http://hadgarie.blogspot.de/2012/02/17_04.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر