۱۳۹۱ آذر ۲۹, چهارشنبه

آشنائی با تئوری رهائی نهائی (19)

اثری از مجله ارجمند هفته
یدالله سلطان پور
با سپاس از روزبه مهرگان

حقیقت و جانبداری

·        مسخ ایدئولوژیکی از آن رو ست که تئوری علمی برای نیازها و یا منافع معینی به خدمت گرفته می شود.
·         منافع واقعی طبقه کارگر ـ اما ـ در برچیدن بساط جامعه طبقاتی بطور کلی و در نتیجه، در برچیدن بساط منافع طبقاتی خصوصی و منافع طبقاتی ئی است که به مسخ و مخدوش کردن علم نیاز دارند.
·        طبقه کارگر به دلیل همین موقعیت تاریخی خاص خویش (و این به معنی موقعیت علمی ـ تاریخی طبقه کارگر نیز است)، اصولا نمی تواند ایدئولوژی خاص خود را داشته باشد:
·         از دو حالت قصه خالی نیست:

حالت اول
کارگران به موقعیت طبقاتی خود آگاه نیستند!

·         در حالت اول، کارگران به موقعیت طبقاتی خود آگاه نیستند و لذا در راه منافع خصوصی خود در چارچوب جامعه سرمایه داری مبارزه می کنند و بنا بر این، ایدئولوژی آنها، ایدئولوژی بورژوائی است!

حالت دوم
کارگران به موقعیت طبقاتی خود آگاه اند!

·        در حالت دوم، کارگران به موقعیت طبقاتی خود آگاه هستند و لذا به توسعه علمی کمر می بندند، علمی که در خارج از حیطه تأثیر منافع خصوصی قرار دارد، یعنی به توسعه علم سوسیالیستی اقدام می کنند.
·        ما در این حالت با علمیتی سر و کار داریم، که از پای بندی بی چون و چرا به حقیقت و معیارهای حقیقت صرفنظر نمی کند و در عین حال، شاخص اصلی اش جانبداری سوسیالیستی است و به همین دلیل، عینگرائی خود را و عدم تمکین به منافع خاص را حفظ می کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر