کاریکاتوری از کودکان خیابانی
(کودک کارتن خواب)
سرچشمه:
صفحه فیس بوک
احمد قدرتی پور
تحلیلی از شین میم شین
·
آنچه در این کاریکاتور تجسم می یابد، کودک بی
پناهی است که در کارتن مندرسی ـ بسان زباله ای حقیر و بی ارج و ارزش ـ در کنار دیگر زباله ها خوابیده و غرق رؤیا ست.
·
دیدن کودکی کارتن خواب در جهان بی قلب و بی عاطفه
و احساس، خود، هنر بزرگی است.
·
این اما هنوز دیدنی خام و کال و ناقص است.
·
این اما هنوز دیدنی منفعل و بی واکنش نظری و عملی
است.
·
این بیشتر به تماشا شبیه است.
·
شاید هزاران نفر در عالم واقع و یا در جهان مجازی
ـ مثلا در سینما، تلویزیون، مطبوعات، اینترنت، اخبار و غیره ـ همین پدیده را
مشاهده کرده باشند و تأثیرات آنی و یا بعدی متفاوتی از آن برداشته باشند و بنا بر
پایگاه طبقاتی و سطح شعور خود، راه حل های متفاوت برای پایان دادن به این فاجعه
برای خود و یا برای دیگران بر زبان آورده باشند.
·
شناخت درد، خود مقدمه تلاش نظری و یا عملی برای
پایان دادن به درد است.
·
هنرمند هم به مثابه عضوی از اعضای جامعه واکنش
خاص خود را نسبت به این پدیده نشان داده است.
1
·
هنرمند همانطور که در بخش پیشین اشاره شد، پس از شناخت
اوبژکت شناخت (کودک کارتن خواب) به تصویر ذهنی و تصور سوبژکتیف از کودک دست یافته
است.
·
تصور و تصویر سوبژکتیف هنرمند انعکاس بغرنج و دیالک
تیکی اوبژکت شناخت (کودک) در آئینه ضمیر سوبژکت شناخت (هنرمند) است.
·
وقتی فرید از دیالک تیک های متعدد سخن می گویند،
منظورشان همین است:
الف
·
ایشان اولا دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت را به شکل دیالک
تیک کودک و هنرمند بسط و تعمیم می دهند.
ب
·
ثانیا دیالک تیک اوبژکتیف ـ سوبژکتیف را به شکل دیالک
تیک کودک کارتن خواب واقعی و عینی ـ تصور و تصویر حاصله از آن در آئینه ضمیر هنرمند
بسط و تعمیم می دهند.
·
به عبارت ساده تر ما با دیالک تیک کودک و تصویر
کودک در فرم تصور و احساس و عاطفه و اندیشه هنرمند سر و کار داریم.
2
·
می توان گفت که کودک کارتن خواب ببرکت دیده شدن از
سوی هنرمند دوگانه شده است:
الف
·
کودک کارتن خواب اکنون بیش از کودک کارتن خواب
واقعی و عینی است.
·
اکنون علاوه بر کودک کارتن خواب، تصور و تصویر
حاصله از آن در آئینه ضمیر هنرمند نیز وجود دارد.
·
اوبژکت شناخت (کودک) اکنون تکثیر شده است.
ب
·
اکنون می توان گفت که دیالک تیک ماده و روح و یا دیالک
تیک وجود و شعور به شکل کودک و تصور و تصویر کودک بسط و تعمیم یافته است.
ت
·
به زبان هگل می توان گفت که ماده (کودک) به مقام
روح و شعور (تصور و تصویر هنرمند از آن) ارتقا یافته است.
·
به عبارت دیگر، ماده از پله های مفاهیم، پله پله بالا
رفته است و به مرتبه روح رسیده است.
·
ماده به ایده، به روح استحاله یافته است:
·
کودک به تصور و تصویر سوبژکتیف بدل شده است:
·
گذار ماده به روح،.
·
گذار وجود به شعور.
3
·
هنرمند اما بر خلاف افراد عادی، دیالک تیک تشکیل
یافته را به حال خود رها نمی کند.
·
منظور؟
الف
·
هنرمند به زبان هراکلیت، راه رفته را با انرژی دو
چندان برمی گردد:
·
تصور و تصویر حاصله از کودک کارتن خواب را دو
باره از خطه روح به عالم واقع برمی گرداند.
·
هنرمند به روح مادیت مجدد می بخشد.
·
تصور و تصویر سوبژکتیف از کودک را جامه اوبژکتیف
می پوشاند:
·
ایده و اندیشه را مادیت می بخشد، شیئیت می بخشد.
ب
·
ایده به زبان هگل، از پله های مفاهیم پله پله
پایین می آید و به ماده مرئی و ملموس استحاله می یابد:
·
فرود ایده و اندیشه (تصور و تصویر) از عالم روح
به عالم ماده.
ت
·
تجسم مجدد روح!
·
برون آئی ایده از کله و جسمیت یابی مجدد آن بر
روی کاغذ.
·
مسیح هم نخست از عالم روح به عالم ماده، از عالم
الهیت به عالم انسانیت فرود آمده بود و پس از تصلیب از عالم ماده به عالم روح، از
عالم انسانی به عالم الهی برمی گردد:
·
راه واحدی را به قول هراکلیت دو بار طی می کند:
·
از عالم روح به عالم ماده می آید و از عالم ماده
دوباره به عالم روح برمی گردد.
4
·
هنرمند تصور و تصویر کودک کارتن خواب را ببرکت
قلم ترسیم می کند:
·
هنرمند کودک کارتن خواب را بازتولید می کند.
·
یعنی کاریکاتوری از آن رسم می کند.
5
·
کاریکاتور کودک اما چیزی بیش از کودک پیشین است.
·
حریفی گفته بود که کوه فلان پس از نقاشی شدن بوسیله
نقاشی، بمراتب زیباتر بنظر می رسد.
·
چرا و به چه دلیل؟
الف
·
دلیلش این است که تابلوی نقاشی از کوه مورد نظر،
چیزی بمراتب فراتر و بیشتر از آن کوه است:
·
تابلوی نقاشی مورد نظر علاوه بر طبیعت اول (کوه)،
طبیعت دوم (نقاش و تصورات و عواطف و احساسات او) نیز است:
·
تابلوی نقاشی دیالک تیک ماده و روح است!
·
دیالک تیک کوه و نقاش است.
ب
·
کاریکاتور کودک نیز دیالک تیک کودک و
کاریکاتوریست است:
·
دیالک تیک ماده و روح است.
·
به عبارت دیگر دیالک تیک دیالک تیک ماده و روح اول (کودک) و دیالک تیک ماده و روح دوم (کاریکاتوریست)
است، دیالک تیک دیالک تیک است.
·
زیبائی دو چندان این کاریکاتور نیز به همین دلیل
است.
6
·
استثنائیت خارق العاده این اثر هنری و شکوه شگفت
انگیز آن، اما در کردوکاری دیگر است.
·
کدام کردوکار دیگر؟
الف
·
غنای معنوی این کاریکاتور و تفاوت چشمگیر آن با کاریکاتورهای
دیگر، در این است که دخشید گام به عالم تو در توی روح کودک کارتن خواب می نهد و
علاوه بر وجود آن، شعور آن را، علاوه بر پیکر کودک، روح آن را نیز بازتولید می
کند، «کاریکاتوریزه» ـ به معنی مثبت آن ـ می کند.
·
این اما به چه معنی است؟
ب
·
این بدان معنی است که دخشید پا از خطه جسم کودک
فراتر می نهد و وارد عالم روح او می شود.
·
یکی دیگر از دیالک تیک های مورد اشاره فرید همین
جا ست:
·
دخشید از خطه رئال وارد عالم ایدئال می شود:
·
از عالم رئال وارد عالم رؤیا می شود.
ادامه
دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر