تز هشتم
این از خودبیگانگی، یعنی از خودبیگانگی انسان با کار خویش، مانعی بزرگ بر سر راه پیشرفت بشریت است.
این از خودبیگانگی، یعنی از خودبیگانگی انسان با کار خویش، مانعی بزرگ بر سر راه پیشرفت بشریت است.
• گورو با ماسک عوامفریب چپ بر چهره، باطل ترین ادعاها را به خورد عوام می دهد:
1
• ایشان نخست، تعریف نمایندگان اقتصاد کلاسیک بورژوائی انگلیس از بیگانگی را ـ بی اعتنا به تعاریف برتر نمایندگان تئوری حقوق طبیعی قرارداد اجتماعی، هگل، فویرباخ و بویژه مارکس و انگلس ـ بمثابه تنها تعریف معتبر، جامع و مانع جا می زنند.
2
• بعد بر مبنای این تعریف غیرعلمی از مفهوم «بیگانگی» ادعا می کنند که فروشنده کالای نیروی کار با کار خود بیگانه می شود.
3
• و بعد آن را به مثابه مانع الموانع بر سر راه پیشرفت بشریت جا می زنند، تا بعدا بر همان بنیان به توجیه «ضرورت بیگانگی» و دفاع از سیستم سرمایه داری برخیزند.
• بهتر است که به نکات زیر دقت شود!
• گورو بیگانگی کذائی را، یعنی فروش نیروی کار از سوی کارگر و عدم تصاحب اضافه ارزش را ریشه ارتجاع سرمایه داری می دانند.
• عوامفریبی هزار فرم دارد، این هم یکی از آن فرم ها ست:
• گورو با تحریف مفهوم «بیگانگی» در آن واحد، چندین نشان می زنند:
1
• ایشان مانع بزرگ بر سر راه پیشرفت بشریت را نه عدم همخوانی سطح توسعه نیروهای مولده با مناسبات تولیدی حاکم، بلکه بیگانگی کذائی کارگر جا می زنند.
• نتیجه این خواهد بود که توده های مولد و زحمتکش نه در جهت برچیدن بساط نظام اجتماعی ارتجاعی مشخص حاکم در کشور خویش، بلکه از بین بردن کار مزدوری باشد.
2
• اما کار مزدوری را در هیچ نظام اجتماعی طبقاتی هرگز نمی توان از بین برد:
• حتی در نظام های ماقبل سرمایه داری توده های پرولتر از بابت فروش نیروی کار خود روزگار می گذرانند و تعیین میزان اضافه ارزش و دادن آن به کارگر نه امکان پذیر است و نه خدمتی به پیشرفت بشریت است.
• نتیجه این رهنمود گورو فرستادن زحمتکشان به دنبال نخود سیاه خواهد شد.
3
• گورو ضمنا دستاوردهای مثبت و مترقی فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری را در مقایسه با فرماسیون های پیشین پرده پوشی می کنند.
• ایشان با عمده کردن بیگانگی جعلی کذائی، توسعه خجسته و غول آسای نیروهای مولده در فرماسیون سرمایه داری را که برای مارکس اهمیتی غول آسا داشت، مسکوت می گذارند و عملا برگشت به گذشته فئودالی فارغ از «بیگانگی» کذائی را و یا در بهترین حالت، در جا زدن سرسختانه در مناسبات تولیدی کهنه را ـ اگر جامعه به فرض در فرماسیون فئودالی باشد ـ تبلیغ می کنند.
4
• نتیجه عملی ئی که هر خواننده عقب مانده از نوشته گورو خواهد گرفت، به شرح زیر خواهد بود:
الف
• پیش به سوی دادن اضافه ارزش به کارگر!ب
• پیش به سوی مبارزه اقتصادی!
• مراجعه کنید به اکونومیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ت
• پیش به سوی سندیکالیسم!• مراجعه کنید به آنارشیسم، آنارکوسندیکالیسم، آنارکو کمونیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پ
• پیش به سوی ترید ـ یونیونیسم!ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر