۱۳۹۱ فروردین ۱۶, چهارشنبه

کلنجار مفهومی با گورو بر سر مفهوم «از خود بیگانگی» (5)

www:guru.blogfa.com
ح. مهدی پور

تز هشتم
این از خودبیگانگی، یعنی از خودبیگانگی انسان با کار خویش، مانعی بزرگ بر سر راه پیشرفت بشریت است.

• گورو با ماسک عوامفریب چپ بر چهره، باطل ترین ادعاها را به خورد عوام می دهد:

1

• ایشان نخست، تعریف نمایندگان اقتصاد کلاسیک بورژوائی انگلیس از بیگانگی را ـ بی اعتنا به تعاریف برتر نمایندگان تئوری حقوق طبیعی قرارداد اجتماعی، هگل، فویرباخ و بویژه مارکس و انگلس ـ بمثابه تنها تعریف معتبر، جامع و مانع جا می زنند.

2

• بعد بر مبنای این تعریف غیرعلمی از مفهوم «بیگانگی» ادعا می کنند که فروشنده کالای
نیروی کار با کار خود بیگانه می شود.

3

• و بعد آن را به مثابه مانع الموانع بر سر راه پیشرفت بشریت جا می زنند، تا بعدا بر همان بنیان به توجیه «ضرورت بیگانگی» و دفاع از سیستم سرمایه داری برخیزند.

• بهتر است که به نکات زیر دقت شود!
• گورو بیگانگی کذائی را، یعنی فروش نیروی کار از سوی کارگر و عدم تصاحب اضافه ارزش را ریشه ارتجاع سرمایه داری می دانند.

• عوامفریبی هزار فرم دارد، این هم یکی از آن فرم ها ست:

• گورو با تحریف مفهوم «بیگانگی» در آن واحد، چندین نشان می زنند:

1

• ایشان مانع بزرگ بر سر راه پیشرفت بشریت را نه عدم همخوانی سطح توسعه نیروهای مولده با مناسبات تولیدی حاکم، بلکه بیگانگی کذائی کارگر جا می زنند.
• نتیجه این خواهد بود که توده های مولد و زحمتکش نه در جهت برچیدن بساط نظام اجتماعی ارتجاعی مشخص حاکم در کشور خویش، بلکه از بین بردن کار مزدوری باشد.

2

• اما کار مزدوری را در هیچ نظام اجتماعی طبقاتی هرگز نمی توان از بین برد:
• حتی در نظام های ماقبل سرمایه داری توده های پرولتر از بابت فروش نیروی کار خود روزگار می گذرانند و تعیین میزان اضافه ارزش و دادن آن به کارگر نه امکان پذیر است و نه خدمتی به پیشرفت بشریت است.
• نتیجه این رهنمود گورو فرستادن زحمتکشان به دنبال نخود سیاه خواهد شد.

3

• گورو ضمنا دستاوردهای مثبت و مترقی فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری را در مقایسه با فرماسیون های پیشین پرده پوشی می کنند.
• ایشان با عمده کردن بیگانگی جعلی کذائی، توسعه خجسته و غول آسای نیروهای مولده در فرماسیون سرمایه داری را که برای مارکس اهمیتی غول آسا داشت، مسکوت می گذارند و عملا برگشت به گذشته فئودالی فارغ از «بیگانگی» کذائی را و یا در بهترین حالت، در جا زدن سرسختانه در مناسبات تولیدی کهنه را ـ اگر جامعه به فرض در فرماسیون فئودالی باشد ـ تبلیغ می کنند.

4

• نتیجه عملی ئی که هر خواننده عقب مانده از نوشته گورو خواهد گرفت، به شرح زیر خواهد بود:

الف
• پیش به سوی دادن اضافه ارزش به کارگر!

ب

• پیش به سوی مبارزه اقتصادی!

• مراجعه کنید به اکونومیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ت
• پیش به سوی سندیکالیسم!

• مراجعه کنید به آنارشیسم، آنارکوسندیکالیسم، آنارکو کمونیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پ
• پیش به سوی ترید ـ یونیونیسم!

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر