۱۴۰۴ مهر ۳, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ر) رابطه علتی ـ معلولی (علی، علیت) (۷)

   

  پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

 شین میم شین

 

۷۴

·    علت فقط معلول را پدید نمی آورد، بلکه خود به نوبه خود در آن نفی می شود.

·    چرا که معلول نیز به نوبه خود روی علت تأثیر می گذارد.

 

۷۵

·    ایدئالیسم عینی در فرم نئو تومیسم،  منکر آن نمی شود که هر علتی، معلول علتی دیگر است.

·    علتی که به نوبه خود معلول علتی دیگر است و الی آخر.

 

۷۶

·    یکی از راه های اثبات وجود خدا توسل به زنجیر علی است.

·    یعنی توسل به سلسله ای از علت ها و معلول ها ست:

 

۷۷

·    یک همچو زنجیر علی خطی باید حلقه نخستینی داشته باشد که به عنوان علت مطلق (علت العلل) جهان مطرح شود.

·    یعنی نوعی علت هر آنچه که هست (خدا)

 

۷۸

·    این شیوه استدلال علاوه بر این که در تناقض با نتایج حاصل از علوم جدید است، خود غیرمنطقی است.

 

۷۹

·    حتی اگر ما زنجیر علی خطی را به عنوان زنجیری بی پایان، به مفهوم غیردیالک تیکی «بی نهایت کریه» به قول هگل، در نظر بگیریم، قبول نخستین حلقه در این زنجیر با پیش شرط قراردادی، مبنی بر بی پایان بودن زنجیر، ناسازگار است:

·    اگر خود علت به نوبه خود باید معلول علتی دیگر باشد، پس این حکم باید در باره خدا نیز که ظاهرا علت همه چیز است، صدق کند.

 

۸۰

·    درک دیالک تیکی از پیوند علی سبب می شود که قبول یک علت مطلق و ازلی زاید شود:

 

۸۱

·    در حالیکه برای توسعه هر سیستم محدود در کاینات بیکران نامحدود، علل درونی یعنی تضادهای دیالک تیکی درونی و تأثیرات خارجی ناشی از پیوند متقابل کلی تعیین کننده باشند، آنگاه برای توسعه کاینات به عنوان کل بیکران نا محدود  فقط اصول ساختاری درونی نقش تعیین کننده بازی می کنند.

·    زیرا مفهوم تأثیر خارجی غیرمنطقی است:

·    چون در خارج از بی نهایت چیزی وجود ندارد:

·    برای بیکران نا محدود، خارجی ئی متصور نیست.      

 

۸۲

·    ماده برای وجود، حرکت و توسعه ی خود نیازی به علت خارجی ندارد.

 

۸۳

·    ماده خود برای خود کافی است.

 

۸۴

·     ماده «خود علت نهائی خویشتن خویش است.»   

·     (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۵۱۹)   

 

۸۵

·    شاخص مهم علیت عبارت است از پشت سرهم آمدن (توالی زمانی) علت و معلول.

 

۸۶

·    اما توالی زمانی را نباید شاخص علیت قرار داد.

 

۸۷

·    محدود کردن علیت به توالی زمانی اشتباه است:

·    مثلا بهار بعد از زمستان می آید.

·    اما زمستان علت آمدن بهار نیست.

 

۸۸

·    دلیل تعویض فصول سال را باید عمدتا در مورب بودن مدار زمین جست.

 

۸۹

·    تفاوت زمانی میان علت و معلول، مثلا در مورد تحولات فیزیکی می تواند خیلی ناچیز باشد، ولی بیش از صفر است.

 

۹۰

·    اگر مفهوم علیت را به معنی محدود کلمه در نظر بگیریم، می توان از همزمانی علت و معلول سخن گفت.

 

۹۱

·    اینجا باید در نظر گرفت که وقتی می توان از علت سخن گفت، که معلول متناسب با آن موجود باشد.

·    چون «علتی که معلولی پدید نیاورد، نمی تواند علت نامیده شود.»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۵۱۹)

 

۹۲

·    و لذا هر شیئ و یا روند در لحظه ای علت می شود که شیئ و یا روند دیگری (یعنی معلولی) را پدید می آورد.

 

۹۳

·    این اما مانع آن نمی شود که شیئ و یا روندی که پس از تولید معلول، علت نام خواهد گرفت، قبل از پدید آوردن معلول وجود عینی داشته باشد.

 

۹۴

·    خصلت عینی علیت را پراتیک انسانی تأیید و اثبات می کند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر