اریش فروم
(Erich Fromm)
( ۱۹۰۰ – ۱۹۸۰)
اریش فروم
کار با معناترین شکل بیان قوای انسانی است و از آن روی خشنودی ببار میآورد.
معنی تجت اللفظی:
دلیل رضایت خاطر حاصل از کار این است که کار بهترین بیان قوای انسانی است.
این جمله اریش فروم یا غلط ترجمه شده است و یا غلط بوده است.
کار چیست؟
کار عبارت است از جامه مادی پوشاندن به اندیشه.
به قول همین مارکس
فرق بنا و یا معمار با مورچه و زنبور و غیره در رابطه با خانه سازی
این است که بشر بر خلاف جانور، قبل از بنای خانه، مدل فکری خانه را در ذهن خود می سازد.
بعد با مصالح ساختمانی به مدل فکری خانه مادیت و یا شیئیت می بخشد.
سرانجام
خانه ای بنا می شود که در خطوط کلی اش، شبیه مدل فکری او ست.
بنابرین، کار عبارت است از تجسم (جسمیت یابی) و یا مادیت یابی و یا عینیت یابی و یا شیئیت یابی و یا مشخصیت یابی اندیشه انتزاعی.
به زبان هگل
کار عبارت است از مادیت یابی روح
فکر و مدل فکری از زیرمفاهیم روح و یا شعور است.
خانه از زیرمفاهیم ماده و یا وجود است.
فضیه از چه قرار است؟
بشر می بیند که پرنده و حشره و حیوان و خزنده برای خود و خانواده اش
لانه و خانه می سازد.
بشر این واقعیت امر را به صورت سیگنالی حسی به مغز خود می فرستد و به صورت اندیشه ای در می آورد و به خاطر می سپارد.
بعد
اندیشه حاصله را با مصالح ساختمانی مادیت می بخشد
و
نهایتا خانه ای برای اهل و عیالش فراهم می آورد.
به زبان فویرباخ
خانه
(لانه مور و ملخ و پرنده و حشره و حیوان)
از جهان واقع به ذهن بشر می رود و فرم اندیشه و یا مدل فکری به خود می گیرد.
بعد
راه رفته را برمی گردد و پس از نفوذ در چیزهای طبیعی (خاک و کاه و سنگ و سیمان و چوب و آب و غیره) به صورت خانه در می آید.
خانه راه واحدی را دو بار طی می کند.
می رود و از راه طی شده برمی گردد.
خانه به مدل فکری خانه مبدل می شود و مدل فکری خانه به خانه.
ماده روح می شود و روح ماده.
وجود شعور می شود و شعور وجود.
اریش فروم از «بیان قوای انسانی» دم می زند.
سؤال اکنون این است
که
دلیل خشنودی و خرسندی و رضایت خاطر بشر (و بیشک پرنده و حشره و حیوان نیز) از کار چیست؟
برای درک و توضیح لذت (خشنودی و خرسندی و رضایت خاطر) باید ضد دیالک تیکی لذت را پیدا کرد.
ضد دیالک تیکی لذت، ریاضت (کار، زحمت، رنج، مشقت) است.
دیالک تیک ریاضت و لذت
یکی از دیالک تیک هایی است که مارکس کشف کرده است.
اصولا و اساسا
منشاء هر لذتی )خشنودی و خرسندی و رضایت خاطری)، ریاضتی (کاری، زحمتی، رنجی، مشقتی) است.
یکی از دلایل لذت حاصل از سکس هم ریاضتی است که در روند جفتگیری تحمل می شود.
یکی دیگر از دلایل لذت ( خشنودی و خرسندی و رضایت خاطری) حاصل از کار (چه کار فیزیکی، چه کار فکری و چه کار سکسی) نه در خود ریاضت (کار، زحمت، رنج، مشقت)، بلکه در نتیجه و محصول و فراورده کار است.
بشر (و بیشک پرنده و خزنده و حشره و حیوان) در نتیجه کار خویش، لیاقت خلاق خویش را می بیند، به خلاقیت خود پی می برد، به خودشناسی می رسد و حظ می کند و لذت می برد.
دلیل عشق بشر به محصول کار خویش، همین جا ست.
محصول کار بشر (و بیشگ جانور)، آیینه ماهیت خلاق او ست.
فرق هم نمی کند که محصول کار بشر، چیزی مادی باشد و یا فکری و یا نوعی.
دلیل عشق عظیم هر موجود به فرزند هم همین جا ست.
حتی
خدا پس از مشاهده حوا و آدم به مصابه مخلوقات خود
غرق لذت می شود
و
فتبارک الله احسن الخالقین سر می دهد.
سعدی
دیالک تیک ریاضت و لذت
را
به صور مختلف بسط و تعمیم داده است:
دیالک تیک رنج و گنج
دیالک تیک کار و مزد
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر