۱۴۰۴ شهریور ۲۰, پنجشنبه

درنگی در شعری از شاملو

‪Stream MoHarZa | Listen to Ahmad Shamlou ... احمد شاملو playlist online for  free on SoundCloud‬‏

 

احمد شاملو

 


زیباترین حرفت را بگو
شکنجه‌ی پنهان سکوتت را آشکار کن
و هراس مدار از آن که بگویند
ترانه‌ای بیهوده می‌خوانید.-
چراکه ترانه‌ی ما
ترانه‌ی بیهودگی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست.
حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید
به خاطر فردای ما
اگر
بر ماش منتی است؛
چرا که عشق
خود فرداست
خود همیشه است.
احمد شاملو

۱
زیباترین حرفت را بگو


مگر می توان حرف ها را به زشت  و زیبا طبقه بندی کرد و شرم نکرد؟


معیار عینی و علمی برای تعیین حرفها به زشت و زیبا چیست؟


منظور شاملو
احتمالا
فرم حرف است.


دنبال قافیه گشتن و حرف تراشیده و خر رنگ کنی تحوبل خری دادن،
گرم و نرم و خام و خر کردن و سوارش شدن.


۲

شکنجه‌ی پنهان سکوتت را آشکار کن

سکوت عیاش گرفتار در هرم غریزه جنسی به نظر شاملو
زجری است و با تبیین زیباترین حرف،

 مادیت می یابد و مرئی می شود.

۳

و هراس مدار از آن که بگویند
ترانه‌ای بیهوده می‌خوانید.
چراکه ترانه‌ی ما
ترانه‌ی بیهودگی نیست
چرا که عشق
               حرفی بیهوده نیست.

 
دلیل شاملو برای شکست سکوت
با هودگی عشق است.


عشق چیست؟


عشق = وابستگی بی اختیار به کسی = سگواره دنبال مولکول های بویناک کسی و یا سگی افتادن.

 
هوده عشق چیست، اگر وابستگی و بدبختی نیست؟


خردمند هرگز دنبال عاشق و معشوق نمی گردد.
خردمند دنبال دوست می گردد.

۴

حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید
به خاطر فردای ما
اگر
    بر ماش منتی است؛
چرا که عشق
خود فرداست
خود همیشه است.


عاشق
در قاموس احمد شاملو بی نیاز از حتی آفتاب و فردا ست.
برای او

عشق همه چیز است
هم فردا ست و هم همیشه است.

عشق بدبختی است.
عشق چیزی جز خودفریبی و دگر فریبی نیست
عشق همشیره جنون است.
شرم انگیز است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر