سیاوش کسرایی
(۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۴)
سگ رامی شده ایم
گرگ هاری باید.
تحلیل این شعر سیاوش کسرایی
در پی تحلیل شعر اخوان تحت عنوان «گرگ هاری شده ام، تا جنون فاصله ای نیست، مرا»
صورت می گیرد.
ما نمی دانیم که سیاوش تحت تأثیر فرمال و صوری و اسمی اخوان بوده است
و
یا برعکس،
اخوان تحت تأثیر این شعر سیاوش بوده است.
ولی در تأثیر متقابل ایندو شعر شکی نیست.
هدف ما از تحلیل این دو شعر،
مقایسه اخوان با سیاوش نیز است.
سیاوش
شاعری از سر تا پا توده ای است.
در حالیکه اخوان
شاعری متعلق به طبقه حاکمه است.
عناوین این دو شعر برای تحلیل شان تعیین کننده اند:
۱
«گرگ هاری شده ام، تا جنون فاصله ای نیست، مرا»
این شعر اخوان مبتنی بر «من» شاعر است.
در این شعر اخوان، دیالک تیک فرد و جامعه به صورت دوئآلیسم نخبه و توده بسط و تعمیم داده می شود
و
نقش تعیین کننده از آن فرد (نخبه) قلمداد می شود.
یعنی
دیالک تیک فرد و جامعه
و
دیالک تیک نخبه و توده
را
وارونه می سازد.
۲
سگ رامی شده ایم، گرگ هاری باید.
در این شعر سیاوش اما بر عکس شعر اخوان
وارونگی اخوانی از دیالک تیک فرد و جامعه (نخبه و توده) محو و نابود می شود
و
نقش تعیین کننده جامعه (توده، ما) سانترالیزه می شود (مرکزیت کسب می کند.)
در این شعر سیاوش
از «من» تحفه اخوانی حتی حرفی به میان نمی آید.
در این شعر سیاوش
همه چیز حول ما می چرخد.
سیاوش
فقط روشنفکر توده نیست.
سیاوش
خود توده است.
سیاوش
وحدت نماینده و توده است.
سیاوش
روشنفکر ارگانیک توده زحمتکش است.
(به قول آنتونیو گرامشی)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر