۱۴۰۴ مهر ۱, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ر) رابطه علتی ـ معلولی (علی، علیت) (۶)

   

  پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

 شین میم شین

 

 

۵۵

·    هگل (هر چند از موضع ایدئالیسم عینی) سهم بسیار ارزنده ای در توضیح ماهیت دیالک تیکی علیت ادا کرده است.

 

۵۶

·    او به شناخت هویت دیالک تیکی علت و معلول نایل می آید و در مبارزه علیه تصورات مبتنی بر زنجیر علی خطی (یعنی سلسله بی پایان علت و معلولی) علیت را به مثابه گشتاوری در رابطه متقابل فراگیرتر، به مثابه گشتاوری در تأثیر متقابل می داند.    

 

۵۷

·    فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی بر خلاف هگل، ماهیت دیالک تیکی علیت را به طور ماتریالیستی در نظر می گیرد و رابطه متقابل علی را به مثابه «جزئی در پیوند متقابل کلی می داند، اما (با به کمال رساندن ماتریالیستی آن) نه جزئی از رابطه متقابل ذهنی بلکه جزئی از رابطه متقابل عینی و واقعی»  می داند.

·    (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۸، ص ۱۵۱)

 

۵۸

·    مقوله علیت، تجریدی از تأثیر متقابل کلی، از روند توسعه واحد جهانی است.

 

۵۹

·    مقوله علیت، انعکاس فقط جنبه ای  و یا گشتاوری از تأثیر متقابل کلی است:

·    «مفهوم علت و معلول، پیوند عینی پدیده های طبیعی را تا حدودی ساده می کند:

·    یعنی با مجزا کردن تصنعی این یا آن جنبه از روند واحد جهانی آن را فقط به طور تقریبا همانند منعکس می سازد.»

·    (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۱۵۱)

 

۶۰

·    اما گذار از شناخت تأثیر متقابل به شناخت علیت برای گذار از شناخت عام به شناخت منفرد، برای گذار از درک ترکیبی پدیده ها به تجزیه و تحلیل ماهیت آنها ضرورت دارد.

 

۶۱

·    «برای فهمیدن پدیده های منفرد، باید آنها را از پیوند متقابل عام شان مجزا سازیم.

·    باید آنها را به طور جدا از هم مورد بررسی قرار دهیم.

·    آنگاه حرکات تعویض یابنده عیان خواهند شد:

·    یکی به مثابه علت و دیگری به مثابه معلول.» 

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۴۹۹)

 

۶۲

·    طرز نگرش متافیزیکی (چه ایدئالیستی و چه ماتریالیستی) در مناسبت علیت با تله ئولوژی (هدفمندی گرایی) تضادی لاینحل می بیند.

 

۶۳

·    ماتریالیسم مکانیکی تنها علل خارجی را به رسمیت می شناسد و وجود عینی هدفمندی حوادث را منکر می شود.

 

۶۴

·    تله ئولوژی ایدئالیستی ـ بر عکس ـ همه حوادث را مبتنی بر اراده الهی با هدف و مقصدی از قبل تعیین شده، قلمداد می کند.

 

۶۵

·    اما اختلاف آن دو تنها زمانی جامه مطلق می پوشد که

·    علیت، مکانیکی و خطی تلقی شود و تله ئولوژی، ایدئالیستی و مذهبی باشد.

 

۶۶

·    در مقوله ماتریالیستی ـ دیالک تیکی تأثیر متقابل این مسئله در سطح بالاتری حل می شود.

 

۶۷

·    این امر تبیین مبتنی بر علوم منفرد را به عنوان مثال در دوایر تنظیم  و مکانیسم های پیوند برگشتی می یابد که به وسیله سیبرنتیک مورد بررسی قرار می گیرند.

 

۶۸

·    علیت حاوی خصلت مطق و نسبی است.

 

۶۹

·    خصلت مطلق علیت در این است که هیچ پدیده ای (معلولی) وجود ندارد که به وسیله پدیده دیگری (علت) پدید نیامده باشد و خود معلول دیگری نداشته باشد.

 

۷۰

·    همه اشیاء و پدیده های جهان علت و معلول اند و به واسطه پیوند متقابل کلی در وحدت با هم قرار دارند. 

 

۷۱

·    خصلت نسبی علیت  در این است که علیت تنها برشی از تأثیر متقابل کلی است.

·    فقط یکی از فرم های گوناگون پیوند متقابل میان پدیده ها ست.

·    اگرچه همه روابط متقابل به طور علی مشروط می شوند (خصلت مطلق).

 

 

۷۲

·    نسبیت علیت علاوه بر این بدان معنی است که مفاهیم «علت» و «معلول» فقط در رابطه علی مشخص و معینی صدق می کنند:

·    آنچه در رابطه ای به عنوان معلول ظاهر می شود، می تواند در رابطه دیگری به عنوان علت ظاهر شود و بر عکس.

 

۷۳

·    حتی اگر ما یک رابطه علی منفرد و مشخص را در نظر بگیریم، باز هم علت و معلول نمی توانند به صورت خالص و بی غل و غش در آن خودنمائی کنند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر