تحلیلی
از
شین میم شین
یکی از چالشهای بنیادین انقلاب چین، محدود ماندن آن به یک کشور بود.
در نتیجه، توسعه اقتصادی چین به سمت سیستم سرمایهداری دولتی و خصوصی هدایت شد و شرکتهای بزرگ دولتی و خصوصی نقش تعیینکننده در اقتصاد پیدا کردند.
ربطی به عنوان آن ندارند.
محتوای این توضیحات مهرداد پرولتاریا در این فراز از فرمایش او
این است که پیروی حزب کمونیست چین از سیاست ها و تعالیم استالینیستی
به تمرکز قدرت سیاسی در دست دولت چین و تحت کنترل بوروکراسی حاکم در آمدن منابع و صنایع
منجر شده است.
این بدان معنی است که مهرداد پرولتاریا به دیالک تیک زیربنا و روبنا باور ندارد:
به نظر او
زیربنای اقتصادی چین سوسیالیستی بوده است.
ولی دولت چین به مثابه یکی از مهمترین عناصر روبنایی،
کاپیتالیستی و خصوصی شده است.
این طرز «تفکر» تروتسکیستی
بر وارونه سازی دیالک تیک زیربنا و روبنا (حاکمیت و حکومت) مبتنی است.
یعنی
حاکمیت به زعم مهرداد در دست طبقه کارگر چین بوده، ولی حکومت و دولت در دست بخش خصوصی به اصطلاح بوروکراتیکی ـ دولتی کذایی.
و
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن روبنا بوده است:
«در نتیجه،
توسعه اقتصادی چین به سمت سیستم سرمایهداری دولتی و خصوصی هدایت شد و
شرکتهای بزرگ دولتی و خصوصی نقش تعیینکننده در اقتصاد پیدا کردند.»
ایراد تئوریکی اصلی مهرداد تروتسکیست،
در تعیین غلط و نادرست ماهیت طبقاتی و فرماسیونی ـ اقتصادی جامعه چین قبل از انقلاب ۱۹۴۹ و محتوای ماهوی انقلاب چین است:
جامعه چین
جامعه ای نیمه فئودالی ـ نیمه مستعمره بوده است و انقلاب چین در سال ۱۹۴۹
انقلابی دموکراتیک (ضد فئودالی) و ملی (ضد استعماری، استقلال طلبانه، ضد امپریالیستی).
به همین دلیل
جامعه چین تحت رهبری حزب کمونیست چین،
چاره ای جز انجام وظایف تاریخی بورژوایی نداشته است.
اتفاقا
بر خلاف توهم تروتسکیسم
دولت و حکومت در انحصار حزب کمونیست چین بوده است و نه در اختیار بخش خصوصی.
بخش خصوصی در ج خ چین
به همان اندازه مختار (صاحب اختیار) بوده است که حزب کمونیست و دولت ج خ چین خواسته است و مصلحت دانسته است و مجاز داشته است.
بخش خصوصی چین
گاهی
تحقیر و سرکوب و رسوا شده است
و
گه تقویت و تجهیز و تجلیل.
یعنی
افسار بخش خصوصی
همیشه در دست حزب کمونیست و دولت ج خ چین بوده است
و
سیاست مائوئیستی در خطوط اساسی اش تصحیح شده است.
بهتر هم همین بوده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر