۱۳۹۳ شهریور ۳۰, یکشنبه

جزمگرائی (دگماتیسم)

پروفسور دکتر  ماتهویس کلاین 
پروفسور دکتر  ورنر شوفنهاور 
برگردان شین میم شین



 ماتهویس کلاین (1911 ـ 1988)   
فیلسوف آلمانی، استاد فلسفه مارکسیستی
از افسران ارتش آلمان هیتلری
از بنیانگذاران کمیته ملی آلمان آزاد
به سبب تبلیغات ضد فاشیستی در ارتش از سوی دادگاه نظامی نازی به جرم خیانت 
بطور غیابی به اعدام محکوم شده بود.
از اساتید فلسفه در دانشگاه کارل مارکس
موضوعات پژوهشی او:
تئوری شخصیت
اتیک
هومانیسم

·        جزمگرائی عبارت است از طرز تفکر غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی که بر مبنای جزم های (دگم های)  روایت شده، یعنی نظرات، براهین و اعتقادات استوار است.
·        جزمگرائی جزم ها (دگم ها)  را بمثابه حقایق همیشه همان و همه جا معتبر تلقی می کند، بدون این که آنها را در شرایط تاریخی ـ مشخص موجود مورد آزمون و آزمایش قرار دهد، بدون این که بر مبنای معارف جدید و تجارب عملی جدید به کنترل محتوای حقیقت آنها و ارزش معرفتی آنها بپردازد.

·        جزمگرائی مشخصه خاص هر مذهب و هر نگرش مذهبی است.


1

جزمگرائی بلحاظ فلسفی

·        جزمگرائی ـ بلحاظ فلسفی ـ بیانگر تفکر غیردیالک تیکی، یعنی متافیزیکی است که بر معارف حاصله بدون کوچکترین انتقاد ایمان می آورد، آنها را بطور کلیشه ای در شرایط جدید پیاده می کند، بدون این که خود به تحلیل آنها پرداخته باشد، بدون اینکه به تعمیم تئوریکی آنها اقدام کرده باشد و بدین طریق به پیشرفت معرفتی راستین خدمت کرده باشد.


2

جزمگرائی در جنبش کارگری ـ انقلابی

·        جزمگرائی در جنبش کارگری ـ انقلابی بمثابه فرم خاص انحراف از مارکسیسم ـ لنینیسم فهمیده می شود که هر چند بظاهر در تضاد با رویزیونیسم قرار دارد، ولی در واقع آب به آسیاب آن می ریزد.
·         
·        مراجعه کنید به رویزیونیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

1
·        مشخصه این نوع جزمگرائی عبارت از این است که نمایندگان آن بطرز کاملا غیرتاریخی و اکلکتیکی به تزهای مارکسیستی ـ لنینیستی منفرد و منفصل از پیوند کلی استناد می ورزند، بی آنکه روح انقلابی و خصلت خلاق آن را درک کنند.

·        مراجعه کنید به اکلکتیسیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2
·        دگماتیست ها و یا ملانقطی ها خود را مارکسیست های بویژه قاطع جا می زنند، اما در حقیقت نه مایل و نه قادر به استفاده درخور از مارکسیسم ـ لنینیسم اند و نه توانائی توسعه و تکامل آن را بر بنیان تحلیل علمی از مناسبات اجتماعی مشخص دارند.

3
·        جزمگرائی با پیاده کردن خشک، یکجانبه و غیرخلاقانه تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم و تجارب مبارزه طبقاتی بر واقعیت اجتماعی به جنبش کارگری لطمه می زند.
·        زیرا آن بدین طریق مانع توسعه و تکامل این تئوری و استفاده خلاقانه از قوانین توسعه اجتماعی می شود.

4
·        جزمگرائی با روش کلیشه ای  غیردیالک تیکی خود، تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم را نه تنها از پراتیک مبارزه طبقاتی مجزا می سازد، بلکه علاوه بر آن، رابطه آن را با توسعه علوم طبیعی و اجتماعی قطع می کند.


3

جزمگرائی بلحاظ سیاسی

·        جزمگرائی ـ بلحاظ سیاسی ـ به فرقه گرائی منجر می شود و خطر غلتیدن به منجلاب چپ افراطی و انقلابی نما را در بطن خود دارد.

1
·        سیاست مبتنی بر جزمگرائی و فرقه گرایی نه فقط در کشور معین به اشتباهات سوبژکتیویستی سنگین منجر می شود، بلکه علاوه بر آن، وحدت و یکپارچگی جنبش کارگری بین المللی و سیستم جهانی سوسیالیستی را تضعیف می کند.

2
·        از این رو ست که احزاب مارکسیستی ـ لنینیستی به مبارزه بر ضد جزمگرائی و فرقه گرائی همانقدر توجه جدی مبذول می دارند که به مبارزه بر ضد رویزیونیسم.

3
·        «جزمگرائی و فرقه گرائی در تئوری و پراتیک می توانند در این و یا آن مرحله توسعه احزاب منفرد به خطر اصلی مبدل شوند، اگر بر ضد آنها مبارزه پیگیری صورت نگیرد.



4

·        جزمگرائی و فرقه گرائی توان توسعه مارکسیسم ـ لنینیسم بر بنیان تحلیل علمی و استفاده خلاقانه بر طبق مناسبات مشخص را از احزاب انقلابی سلب می کنند.



5

·        جزمگرائی و فرقه گرائی، کمونیست ها را از اقشار پهناور زحمتکشان ایزوله می کنند، به انتظار مبتنی بر انفعال و یا به اعمال چپ روانه افراطی و آوانتوریستی (ماجراجوئی) در مبارزه انقلابی سوق می دهند.



6

·        جزمگرائی و فرقه گرائی مانع ارزیابی بموقع و درست شرایط تغییر یابنده و کسب تجارب جدید می شوند و از بکارگرفتن کلیه امکانات به نفع پیروزی طبقه کارگر و کلیه نیروهای دموکراتیک در مبارزه بر ضد امپریالیسم، ارتجاع و خطر جنگ جلوگیری می کنند و در نتیجه خلق ها را از پیروزی در مبارزه بحق خود محروم می سازند.»
·        (توضیح، 1960)

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر