۱۳۹۳ مهر ۷, دوشنبه

مقوله «صوفی» در آثار خواجه شیراز (11)


تحلیلی از شین میم شین

عرضه کردم دو جهان بر دل کار افتاده
بجز از عشق تو، باقی همه فانی دانست

·        معنی تحت اللفظی:
·        دنیا و عقبی را به دل تجربه دیده عرضه کردیم.
·        فقط عشق به تو را باقی تلقی کرد و نه چیز دیگر را.


1
عرضه کردم دو جهان بر دل کار افتاده
بجز از عشق تو، باقی همه فانی دانست

·        مفهوم «دل» یکی از  مفاهیم مبهم خواجه و همه شعرای قرون وسطی است.
·        این مفهوم هم باید مستقلا مورد بررسی قرار گیرد.
·        مفهوم «دل» در این بیت به احتمال قوی به معنی سوبژکت بکار می رود:
·        خواجه نظر سوبژکت مجرب و جهاندیده ای را راجع به دنیا و عقبی می پرسد و او هر دو دنیا را فانی تلقی می کند.
·        فقط عشق به «تو» (مخاطب انتزاعی خواجه) را باقی و نامیرا محسوب می دارد.

2
عرضه کردم دو جهان بر دل کار افتاده
بجز از عشق تو، باقی همه فانی دانست

·        خواجه در این بیت دوئالیسم تئولوژیکی (فقهی)  عدم و وجود را به شکل دوئالیسم فنا و بقا و بعد به شکل دوئالیسم دو جهان و عشق تو بسط و تعمیم می دهد.
·        این دوئالیسم تئولوژیکی دیر آشنا را امیر پرویز پویان نیز در جزوه بند تنبانی خود برای اثبات جفنگیات آوانتوریستی خویش به خدمت گرفته است:

الف

·        امیر پرویز پویان دوئالیسم عدم و وجود را به شکل دوئالیسم فنا و بقا بسط و تعمیم می دهد و در سنت نمایندگان فاشیسم، فوندامنتالیسم، آنارشیسم و نیهلیسم نقش تعیین کننده را از آن عدم (فنا) می داند.

ب
·        نمایندگان فلسفه بورژوائی واپسین و از آنجمله فلسفه حیات و اگزیستانسیالیسم همین دوئالیسم وارونه را در قالب مفهوم «بهتر مردن» به خورد خلایق داده اند و می دهند.
·        ناظم حکمت حکیم و آموزگار بی چون و چرای پرولتاریای جهان در اثری آنتی فاشیستی که ثمین باغچه بان به فارسی ترجمه کرده، در شعر فوق العاده زیبائی تحت عنوان «تارانتابابو» (اگر حافظه خطا نکند) به دفاع از زندگی برمی خیزد و تئوری تجلیل فاشیسم از مرگ را به تیغ تیز انتقاد می سپارد و از حیات و هومانیسم به دفاع برمی خیزد.

ت
·        امیر پرویز پویان از مفهوم «رد تئوری بقا» بهره برمی گیرد که به معنی ستایش از فنا ست..
·        منظور او از این مفهوم کج و کوله ایراسیونالیستی، انکار فرم های مختلف و متنوع مبارزه طبقاتی و مطلق کردن آوانتوریسم است که خویشاوندی غریبی به آنارشیسم دارد.

پ
·        در قاموس همه این فرم های آنتی کمونیسم و آنتی هومانیسم، فنا در فرم های مفهومی مختلف از قبیل «انتحار»، «بهتر مردن»، «طغیان بر ضد پوچی»، «پوچی حیات»، «پراکتیسیسم (عملگرائی)» و غیره تجلیل می شود.

ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست

·        معنی تحت اللفظی:
·        ای کسی که در کتاب عقل به دنبال دلیلی برای عشق می گردی، هراس من از این است که تو نتوانی از طریق تحقیق بدان وقوف حاصل کنی.

1
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست

·        خواجه در این بیت دیالک تیک غریزه و عقل را به شکل دوئالیسم عشق و عقل بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده از آن  غریزه (عشق) می داند.
·        مفهوم عشق هم یکی از  مفاهیم کلیدی در فلسفه اجتماعی ارتجاعی خواجه است و باید مستقلا مورد بررسی قرار گیرد.
·        خواجه و خیلی از دیگر شعرای خردستیز ظاهرا برای لشکرکشی بر ضد عقل، علم عشق را برمی افرازند و بعد رجز ضد عقلی سر می دهند.
·        برای کسب یقین قلبی این مسئله نیز باید مورد بررسی عینی و علمی در آثار شعرای کلاسیک ایران قرار گیرد.

2
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست

·        خواجه در این بیت از شناخت عقلی سلب اعتبار می کند.
·        بزعم خواجه، عقل قادر به شناخت عشق نیست.
·        این موضع معرفتی ـ نظری خواجه همان موضع معرفتی ـ نظری اصحاب تصوف و طریقت و عرفان است:
·        این تکرار دیگرگونه ی همان جفنگ مولانا ست:

پای استدلالیان، چوبین بود.

·        به عبارت دیگر، با استفاده از ساز و برگ شناخت عقلی، یعنی با استفاده از  مفاهیم، مقولات، احکام و قوانین فلسفی و منطقی نمی توان به شناخت مثلا عشق و چیزهای دیگر نایل آمد.
·        خواجه در زمینه ایراسیونالیسم (خردستیزی) دستکمی از اصحاب تصوف و طریقت و عرفان ندارد.
·        اگر سعدی خردگرای ناپیگیری تلقی شود، خواجه خردستیز سرسخت پیگیری است.
·        برای اثبات این نظر باید مفهوم عقل در آثار خواجه زیر ذره بین تحلیل گذاشته شود.

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر