۱۳۹۳ شهریور ۲۸, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (172)


فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین
بخش پنجم
معمای حیات به مثابه موضوع وحشت انگیز فلسفه     
قسمت دوم
ایدئالیسم حیات:
گئورگ سیمل (1858 ـ 1918)

36
·        استنتاجات ناشی از تاملات خویش راجع به حیات و فرم، تاریخ و شناخت، فن و روح، جامعه و بحران را سیمل از اندیشه تضاد تراژیک فرهنگ و بویژه فرهنگ مدرن استخراج می کند که نیچه بنیانگذاری کرده است.  

37
·        تراژدی فرهنگ از تنش لاینحل و لاعلاج دو پهلوئی حیات استخراج می شود.
·        حیات به مثابه ملغمه ای که «از تضاد فرم عمیق با  حیات سوبژکتیو پدید آمده است.
·        حیات سوبژکتیوی که چاره ناشناس است، ولی بلحاظ زمانی پایان پذیر است و در مضامین (محتواهای) خویش یکباره پدید آمده است، ساکن و بی حرکت است، ولی بلحاظ زمانی معتبر است.»
·        (سیمل، «فرهنگ فلسفی»، مجموعه مقالات، 1923، ص   236)

38
·        از دید سیمل، «شرایط تراژیک از آن رو پدید می آید که فرهنگ در لحظات آغازین وجود خود، فرمی برای مضامین خویش کسب می کند، که ماهیت درونی آن را از مسیر روح ـ به مثابه روح ناقص و ناتمام ـ به سوی خویشتن کامل خویش منحرف می سازد.
·        به همان سان که با اجتناب ناپذیری ذاتی می توان منحرف شد، به همان سان هم فرهنگ تحت فشار قرار می گیرد و در منگنه چاره نادانی و دوپهلوئی می ماند.»
·        (همانجا، ص 267)

39
·        تراژدی فرهنگ مدرن در فلسفه سیمل از همین تضاد عام و ماورای تاریخی میان حیات و فرم نشئت می گیرد.
·        سیمل می نویسد:
·        «حیات بطرز لاینحلی چنان است که تنها در فرم همباز (حریف قمار) خویش، یعنی در فرمی گام به عرصه واقعیت می نهد.
·        بنظر من از کلیه اعصار تاریخی که در آنها این تضاد مزمن به تضادی حاد ارتقا یافته و تار و پود هستی را در نوردیده، هیچ عصری به اندازه عصر ما از موتیو اصلی آن پرده بر نداشته است.»
·        (گئورگ سیمل، «قانون فردی. توضیحات فلسفی»، 1968، ص 172)

40
برگسون

·        این اندیشه مطروحه در آثار سیمل، بزرگ ترین تأثیر را در توسعه بعدی فلسفه حیات داشته است.
·        تأثیر فلسفه سیمل بی شک بیشتر از تأثیر فلسفه نیچه و جیمز و برگسون بوده است.

41
·        طرح تراژیک حیات و طرح تراژیک فرهنگ در جریان فلسفه حیات پیش تر رانده شده است و هاله (سراب)  یقین کسب کرده است و چه بسا در فرم جمعبندی سیمل، بازجمعبندی شده است.
·        البته بدون بردن نامی از او.
·        پیوندهای طرز تفکر فلسفه حیاتی اما در توضیحات سیمل واضح تر بوده اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر