۱۳۹۳ شهریور ۲۹, شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (173)


فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین
بخش پنجم
معمای حیات به مثابه موضوع وحشت انگیز فلسفه     
قسمت دوم
ایدئالیسم حیات:
 گئورگ سیمل (1858 ـ 1918)

42
·        طرز تفکر خاص سیمل، مبنی بر تقبل نظرات متفاوت و تغییر آنها، ارتعاش روح او، که به تشکیل امکانات ناهمگرای موضع واحدی منجر می شود و حساسیت امپرسیونیستی ـ اسه ئیستی (مقاله نگاری) او وسیله ای برای تشکیل فرم های تعوض ولونتاریستی ـ پراگماتیکی ـ الهامی فلسفه حیات می شود.

·        مراجعه کنید به ولونتاریسم (اراده گرائی)، پراگماتیسم، الهام  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری   

43
·        سیمل از طریق عرضه ی خط فکری سنتی  شوپنهاور و نیچه به مثابه شبکه ای از تأثیرات و خصومت ها، فلسفه شوپنهاور و نیچه را معرفی می کند.

·        او می نویسد:
·        «فلسفه شوپنهاور تبیین مطلق و فلسفی وضع درونی انسان مدرن است.»
·        بنظر سیمل، فلسفه نیچه بر مفهوم حیات تمرکز داشته است.
·        (گئورگ سیمل، «شوپنهاور و نیچه»، ص 3)

44
·        سیمل ضمنا به نظرات فلسفه حیاتی رومانتیک اشاره دارد.

45
·        حتی اندیشه خویشاوندی ماهیتا مبتنی بر شخصیت (پرسونالیته)  فلسفه و هنر، جدائی آغازین و بنیادی فلسفه از علم در آثار سیمل مطرح می شود. 

·        سیمل می نویسد:
·        «وقتی از هنر سخن می رود، انگار آن، جهانتصویری است که با احساسات  در مد نظر قرار می گیرد.
·        بنابرین، فلسفه احساسات است که با جهانتصویر در مد نظر قرار می گیرد.»
·        (گئورگ سیمل، «مسائل اصلی فلسفه»، ص 23)

46
 هنری برگسون (1859 ـ 1941)
فیلسوف فرانسوی
برنده جایزه نوبل ادبیات (1927)
همراه با نیچه و دیلتی از نمایندگان مهم فلسفه حیات
مؤلف آثار متعدد

·        سیمل نه فقط مفهوم زمان برگسون را بازتاب می دهد و می پذیرد، بلکه علاوه بر آن، همان موضع را در جریان فلسفه حیات اتخاذ می کند.
·        سیمل ضمنا در نوشته خود راجع به برگسون «خویشاوندی عمیق برگسون با نیچه» را خاطرنشان می شود که می توان گفت:
·        «حیات و عظمت آن را نمی توان بر شالوده چیزی که نازل تر از آن قرار دارد، برپا داشت.»
·        (گئورگ سیمل، «راجع به فلسفه و هنر»، (مقالاتی راجع به فلسفه و هنر)، 1921، ص 132)

47
·        سیمل تأکید بر آن دارد که «حیات به مثابه حیات فیزیکی و متافیزیکی اولین و مطلق، بطور کلی غیرقابل درک است.»
·        (همانجا، ص 139)     

48
·        سیمل در اواسط سال های 90 از تئوری گزینش بیولوژیکی به تعریف پراگماتیکی حقیقت می رسد.
·        (گئورگ سیمل، «راجع به فلسفه هنر»، ص 113)

·        مراجعه کنید به حقیقت، پراگماتیسم  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 
  
49
·        سیمل بعدها نیز در حیات نگری این تفسیر پراگماتیکی حقیقت را به عنوان «تنها وسیله رادیکال بر ضد تردیدگرائی رادیکال و یا بر ضد نیهلیسم نظری که برای هر دو حقیقت کذائی پیشاپیش توهمی بیش نیست، محسوب می دارد.»
·        (گئورگ سیمل، «حیات نگری»، ص 52)

50
·        سیمل می نویسد:
·        «بنابرین، محتوای چنین حقیقتی وابسته بدان است که حیات از جهان چه می خواهد.»
·        (همانجا)    

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر