۱۳۹۳ شهریور ۲۶, چهارشنبه

مقوله «تجربه» در آثار خواجه شیراز (10)

تحلیلی از شین میم شین 

پیران سخن ز تجربه گویند، گفتمت:
«هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن!»

·        معنی تحت اللفظی:
·        سخن سالخوردگان بر تجربه مبتنی است.
·        به همین دلیل به تو گفتم:
·        «عمرت درازباد، پسرم.

·        به اندرز پیران گوش بسپار!»



1
پیران سخن ز تجربه گویند، گفتمت
هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن

·        خواجه در این بیت، دیالک تیک پراتیک و تئوری را به شکل دیالک تیک تجربه و سخن بسط و تعمیم می دهد و بسان هر مارکسیست ـ لنینیستی نقش تعیین کننده را از آن پراتیک (تجربه) می داند.
·        این بیت خواجه حاکی از آن است که پراتیک منشاء خرد و اندیشه است.
·        هر چه گنجینه تجربی آدم ها غنی تر باشد، به همان نسبت عاقلترند و در نتیجه اندرزهای شان حقیقی تر و مفیدتر.

2
·        اگرچه در تحلیل نهائی حق با خواجه است.
·        یعنی میان پراتیک و تئوری رابطه تنگاتنگی برقرار است، ولی این رابطه نه رابطه ای دوئالیستی، نه رابطه ای یکسویه، نه رابطه همه چیز و هیچ، بلکه رابطه ای دیالک تیکی است.
·        یعنی رابطه ای است که میان دو طرف آن، تأثیر متقابل مستمر وجود دارد و یکی بدون دیگری نمی تواند وجود داشته باشد.
·        اگرچه عمل (تجربه) زادگاه اندیشه است، اندیشه هم موتور هر عملی است.
·        به قول حریفی، هر کار آدمی از کله آدمی می گذرد:
·        هر کاری اندیشیده و سنجیده است.
·        کار بدون اندیشه به درجه کرد و کار مبتذلی از جنس آب در هاون کوبیدن سقوط می کند که به همه چیز شبیه است، مگر به کار.

3
·        به همین دلیل، شعار زیر هم زیانبار است و هم سطحی و ساده لوحانه:
·        تفاوت در اندیشه، وحدت در عمل

·        چون بدون وحدت نظر، نمی توان وحدت عمل داشت.
·        نظر به عمل هم محتوا می بخشد و هم سمت و سو.
·        اندیشه، نظر و به زبان فلسفی تئوری، هادی صرفنظرناپذیر عمل انسان ها و گروه های انسانی است.
·        حتی حشرات و حیوانات بدون «اندیشه»، نمی توانند لحظه ای زنده بمانند، چه رسد به شکار و تداوم حیات در مهلکه هولناک هستی.
·        ساده لوحان سطحی اندیشی که بطور مکانیکی شعارهای سطحی و ساده لوحانه نشخوار می کنند، اگر سواد خواندن ندارند، حداقل فیلم های مربوط به حشرات و حیوانات را  تماشا کنند.
·        تا دریابند که آنها برای «تولید» مایحتاج خود چه استراتژی ها و تاکتیک های حیرت انگیزی توسعه داده اند.


4
پیران سخن ز تجربه گویند، گفتمت
هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن

·        آنچه خواجه در این بیت فراموش می کند، این حقیقت امر دیالک تیکی است که هر طول عمری و هر تجربه خامی منشاء اندیشه نیست.
·        روی تجارب خام شخصی و نوعی باید کار عرقریز نظری صورت گیرد تا به اندیشه توسعه یابد.
·        سن و سال فی نفسه تعیین کننده نیست.
·        ما کسانی را دیده ایم و می بینیم که پیرتر می شوند، ولی نه خردمندتر، بلکه خرفت تر و خر تر.
·        حتی شناخت تجربی به تنهائی نمی تواند رهگشا و رهنما باشد، اگرچه در دیالک تیک تجربی ـ نظری صرفنظرناپذیر و تعیین کننده است.
·        مراجعه کنید به دیالک تیک تجربی ـ نظری (امپیریکی ـ تئوریکی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری


5
پیران سخن ز تجربه گویند، گفتمت
هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن

·        مسئله دیگری که در این بیت خواجه، قابل توجه است، این حقیقت امر است که اندیشه و خرد را حتما نباید شخصا و به برکت تجربه شخصی به دست آورد.
·        اندیشه و خرد را می توان شنید و خواند.
·        خود حواجه هم در همین بیت، بدون آنکه خود متوجه باشد، همین حقیقت امر را نمایندگی می کند.
·        چون هر خردمند و اندیشمند جوان و پیری، فی نفسه کتابی است.
·        کتاب اندیشنده و سخنگوئی است.
·        امروزه خیلی از کتاب ها را به صورت کاست در آورده اند و یا به صورت فیلم.
·        این بدان معنی است که رمان های قطور از قبیل «جنگ و صلح» لئو تولستوی را می توان در چند ساعت دید و یا شنید.
·        طبقه حاکمه میلیون ها صفحه از زباله های ایدئولوژیکی خود را در چنین فرم هائی به مزرع ضمیر توده ها ریخته است.
·        شکست تأسف آور و شرم انگیز توده ها در مصاف با امپریالیسم قبل از اینکه در میادین اقتصادی و یا نظامی صورت گرفته باشد، در میدان ایدئولوژیکی و نظری صورت گرفته است.

·        کسی که اندیشه و نظر را دستکم گیرد، خرتر از خر ترین خرها ست.



6
 پیران سخن ز تجربه گویند، گفتمت 
هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن

·        در این بیت خواجه ضمنا یکی از معیارهای ارزشی سیستم فئودالی انعکاس می یابد و آن عبارت است از معیار دانائی قرار دادن سن و سال.
·        ایدئولوژی فئودالی برای حفظ و تحکیم فئودالیسم هر چیز فرتوت، کپک زده، پوسیده، عتیقه و کهنه را مورد تجلیل و تقدیس قرار می دهد و ضمنا سدی در برابر خود اندیشی، نو اندیشی، نو آوری و نو سازی جامعه برپا می دارد.
·        این یکی از خطرناک ترین حربه های ارتجاع فئودالی بوده است و در جمهوری فئودالی ـ فوندامنتالیستی یأجوج و مأجوج کماکان هم رواج دارد و هم رواج داده می شود.

·        کوسه در مصاحبه با رسانه های امپریالیستی شکوه از آن داشته که «جوانان به جای قبول در بست نظر آخوندها سؤال طرح می کنند.»  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر