هرچه به دل هست ز پاک و پلید
در سخن آید اثر آن پدید.
نظامی
معنی تحت اللفظی:
محتوای ذهنی مثبت و منفی بشر در سخن او پدیدار می گردد.
این معنامندترین بیت شعر نظامی است.
بخش اعظم اشعار نظامی زباله اند.
در این بیت شعر نظامی
دیالک تیک ظاهر و باطن به شکل دیالک تیک دل و زبان بسط و تعمیم می یابد.
دیالک تیک ظاهر و باطن
فرمی از دیالک تیک ظاهر و ذات (پدیده و ماهیت) است که میراث فلاسفه و فقهای قرون وسطای شرق است.
منظور از دل
ذهن و ضمیر و مغز بشری است.
محتوای این بیت شعر نظامی
در واقع
دیالک تیک روح و ماده (دیالک تیک حکم و جمله، دیالک تیک اندیشه و سخن) است.
سخن = غلاف مادی اندیشه
جمله = فرم مادیت یافته حکم
به قول مارکس
روح
همیشه
سایه ماده را بالای سرش دارد.
مفهوم
و
اندیشه
به محض تشکیل
واژه و جمله می شود.
مفهوم و اندیشه جزو ارواحند و نامرئی و ناملموس اند
واژه و جمله اما مادی و مرئی و ملموس اند
روی کاغذ می نشینند
بر زبان می آیند
خوانده و دیده می شوند
هر چه پلشتی و پستی بود
در دنیا
جمع شدند و فاشیسم و فوندامنتالیسم را تشکیل دادند
رهایش بشری از خریت
در تعریف علمی مفاهیم است.
منظور از دیکتاتوری چیست؟
هر دولتی
فرمی از دیکتاتوری است.
هر مادر و پدری
اوتوریته ای است و اعمال دیکتاتوری میکند.
دیکتاتوری که چیزی انتزاعی نیست
و فحش خواهر و مادر نیست
پول زندگی رو آسون میکنه
پول
دیالک تیکی از مایحتاج و امکان تهیه مایحتاج است.
ارزش پول تابع معکوس ارزش مایحتاج است.
وقتی قیمت مایحتاج افزایش یابد
ارزش پول کاهش می یابد.
وقتی قیمت مایحتاج کاهش یابد
ارزش پول افزایش می یابد.
کار زندگی رو هدفمند میکنه
کار
هم زندگی فرد انسانی را امکان پذیر می سازد و هم به زندگی فرد معنی می بخشد.
کار
مشخصه ممتاز بشر برای ادامه حیات است
بشر در روند کار
مایحتاج زندگی خود را با و بی واسطه تهیه و تولید می کند
بشر در مولود کار (فراورده تولیدی خود و فرزند خود)
ماهیت انسانی خلاق خود را بازمی شناسد
به خداوارگی و خلاقیت و مولدیت خود پی می برد
و از غرور و عزت و لیاقت انسانی خود برخوردار و باخبر می شود
از این رو زندگی اش معنا و محتوا کسب می کند
انگل ها و علاف ها به پوچی می رسند، روانی می شوند و دست به انتحار پاسیو و اکتیو می زنند.
آگاهی زندگی رو معنادار میکنه
شعور
نتیجه کردوکار است
در روند کار
مغز بشر بسان ساعت شروع به کار می کند و
بشر
محیط زیست خود و خویشتن را می شناسد.
شناخت زندگی رو ارزشمند میکنه
شناخت
یعنی انعکاس واقعیت عینی در آیینه ذهن و ضمیر بشر که در روند کار و در اثر کار امکان پذیر می گردد.
اما فقط عشقه که زندگی رو قابل تحمل میکنه
عشق
تمایلی غریزی ـ طبیعی و غیرعقلی و حتی ضد عقلی برای تولید مثل است.
عاقل دنبال عاشق و معشوق نمی گردد
عاقل دنبال دوست و رفیق می گرد
دوستی و رفاقت مبتنی بر منافع تاکتیکی و استراتژیکی مشترک اند.
دوستی
اثری از الوارو کونهال رهبر ح. ک. پرتغال
هر چیزی
در
دیالک تیک خاص خود
وجود دارد.
دیالک تیک = همبایی و همستیزی اقطاب و اضداد.
ضد دیالک تیکی کل
جزء است
دیالک تیک حزء و کل
به هزار فرم بسط و تعمیم داده می شود.
وقتی خیام می فرماید:
«دم
غنیمت دان»
چه بلایی بر سر دیالک تیک حزء و کل در می آورد؟
شما
کامنت همنوع
را
و
حتی کامنت خود
را
به دقت نمی خوانید.
ریشه تظاهر و تزویر و تملق وتئاتر و ریا
ترس نیست.
ترس
اصلا نمی تواند ریشه باشد.
شما
فرق ریشه با علت را نمیدانید.
شما
دیالک تیک علت و معلول
را
با
دیالک تیک ریشه و شاخه (زیربنا و روبنا)
قاطی می کنید و عوضی می گیرید
و این منم
زنی تنها
در آستانه فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلوده زمین
و یاس ساده و غمناک آسمان
و ناتوانی این دستهای سیمانی
معنی تحت اللفظی:
من به مثابه زن تنهایی
در
درگاه فصل سردی
در
آغاز درک هستی ناپاک زمین
ایستاده ام.
اسمان
مأیوس و اندوهگین است
و
دست های سیمانی من ناتوانند.
وقتی گفته می شود که فروغ فیلسوف است
به همین دلیل است.
در جمله ای چند کلمه ای یک عالمه اندیشه عرضه می دارد و حیرت برمی انگیزد.
چو بشنوی سخن اهل دل، مگو که خطا ست.
سخن شناس نئی جان من خطا اینجا ست.
معنی تحت اللفظی:
به سخن اهل دل عیب مگیر.
برای اینکه تو سخن شناس نیستی.
با این بیت غزل خواجه می توان هر انتقاد اجتماعی را تخطئه و مختل و بی اعتبار ساخت
و
هر منتقد انقلابی را خاموشباش داد و به سکوت واداشت.
یکی از فرم های استفاده و سوء استفاده ارتجاعی از ابیات خواجه هم همین است.
محتوای این بیت خواجه
ابوجهل نامیدن هر مخالفی
و
ابوعلم قلمداد کردن خویشتن است.
این طرز تخریب هر دگر اندیشی
کسب و کار عرفا و عرفان و فاشیست ها و فوندامنتالیست ها است.
همان عرفا و عرفانی که بیت بیت غزلیات خواجه
بر ضد آنها ست.
سخن اهل دل
را
در هر صورت می توان تحلیل علمی و عقلی کرد.
خواجه هم باید به خود سخن و به تحلیل آن بپردازد و نه به صلاحیت تحلیلگر.
حقیقت
در سخن و تحلیل سخن است و نه تحلیلگر ویا در صاحبدل و صاحب سخن
حالا معلق بزن و جای ریشه را با علت عوض کن.
تو اعتنایی به مفاهیم نداری.
انضباط مفهومی نداری.
بدین طریق نمیتوانی بیندشی
محکوم کردن زندانی سیاسی و یا صنفی به شرکت در نماز جمعه
باید بررسی و تحلیل شود.
این جماعت فاناتیک
احتمالا
هدف پداگوژیکی (تربیتی) دارند.
خیال میکنند که با شرکت زورکی و مکانیکی در نماز جمعه در زندان
زندانیان
عرشاد و خرشاد می شوند و بعد داوطلبانه به نماز جمعه می روند و به صراط فوندامنتالیسم و فاشیسم می افتند.
از سیدعلی ریلی در جهان مجازی منتشر شده که رهنمود می دهد:
بروید در نماز جمعه شرکت کنید
تضرع و زاری کنید.
حضرت محمد در صدر اسلام
اینقدر عقب مانده نبود که اینها در دهه سوم قرن بیست و یکم هستند
ما قران را داریم تحلیل می کنیم.
محتوای فکری قرآن در ۱۴۰۰ سال قبل
ستایش انگیز است.
مزخرفات اینها به هذیان های معتادان و مستان شباهت دارند.
رئیسی دیروز سخنرانی کرده
و در این سخنرانی بی محتوا و توخالی
واژه «مسئله» را شاید ۲۰ بار نشخوار کرده است
بحرین را مگر همین شاه نفروخته؟
حداقل بفرمایید به چه قیمتی فروخته
من ـ زور سیدعلی از هرج و مرج چیست؟
یکی از معانی مهم هرج و مرج
زیر پا نهادن قانون کشور است.
به فتوای روح الله
دهها هزار تن را که
بنا بر قوانین همین جنقوری
محاکمه و به چند سال زندان محکوم کرده بودند
از سلول ها بیرون کشیدند و شقه شقه کردند و در خاوران جلوی ددان درنده افکندند
این هرج و مرج نبود؟
دخترکان مردم را اجامر همین سیدعلی به بهانه روسری
در ملأ عام یا کور می کنند ویا ترور.
مگر این هرج و مرج نیست؟
خیلی از جوانان
به جرم اهانت به رهبر و روحانیت و امامت
محاکمه و محکوم می شوند
مگر این به معنی دیکتاتوری و تفتیش عقاید قرون وسطایی نیست؟
مستید
و
یا
معتادید که از این مزخرفات دم می زنید؟
رئیسی:
حل مسئلۀ فلسطین با مراجعه به آرای عمومی میسر است مسلمان، مسیحی و یهودی یک حق رای دارند و میتوانند حکومت مورد نظر خود را تشکیل دهند. آمریکا و برخی کشورها برای غزه نقشه نکشند. آینده غزه در دستان مردم غزه است.
آره.
رئیسی و رؤسای رئیسی مثلا پوتین
حاضرند که حاکمیت فاشیستی و فوندامنتالیستی خود را «با مراجعه به آرای عمومی» میسر سازند؟
همین چند ماه قبل
مگر امام جمعه ها صلاحیت مردم را در زمینه رفراندوم به جنقوری رد نکردند؟
همشهری در آرشیوش ندارد؟من ـ زور رئیسی از «مردم غزه» چیست؟
مگر مردم غزه
همین حماس را انتخاب نکرده اند؟
روی کار امدن حماس
شبیه روی کار امدن حزب الله در ایران و لبنان و یلسین و پوتین در روسستان و لطان یابو در اسرائیل و ترامپ و عردوغان و عربان در دیگر جاها ست.
ماهیت حکومت ها را حاکمیت طبقاتی شان تعیین می کند و نه انتخابات شان و آرای عمومی شان
سران همین حماس
حتی سران و کاندیداهای انتخالاتی الفتح یاسر عرفات را
لخت کردند
وبا شورت ناقابلی با ضرب و شتم و دشنام و توهین و پرخاش
به سوی اسرائیل راندند
نعره می زدند:
بروید نزد اربابان تان.
این همان رفتاری است که حزب الله به فتوای روح الله با سران و سرداران حزب توده کرده اند.
ترس چیست؟
ترس چیزی پسیکولوژیکی است.
چیزهای روحی و روانی
ثانوی اند.
چیزهای ثانوی و سطحی
که نمی توانند ریشه ای و رادیکال باشند.
تراشیدن ریشه از ترس ویا جهل برای مذهب و خیلی چیزهای دیگر
نشانه نادانی و سطحی اندیشی است.
رهبر انقلاب:
انتخابات جلوی دیکتاتوری، هرج و مرج و ناامنی را میگیرد
اگر انتخابات بند تنبانی در جنقوری فوندامنتالیستی ضد اسلامی
خاصیتی داشت
اصلا برگزار نمیشد
حتی قانون اساسی این جنقوری توسط خود رهبران عنگلاب اسلامی زیر پا نهاده شده است
همشهری باید سری به خاوران بزند و با خبر شود
محکومیت معلم بازنشسته به شش ماه شرکت در #نمازجمعه
پایان یافت
محکومیت به شرکت در نماز جمعه
در مقیاس بین المللی نظیر ندارد.
نوبر بهانه و بهار جنقوری اسلامی است.
حالا میتوان فهمید که چرا در صدد تبدیل شدن به قدرتی بین المللی در عر ض ۷ سال آینده اند.
حتی در جهنم
مجرمی را به شرکت در نماز جمعه محکوم نمی کنند.
نه.
خدا چیست؟
خدا که وجود مشخص و مادی ندارد.
دایه چیست؟
دایه که وجود مشخص و مادی ندارد.
خدا و دایه وجود فکری و مجرد (انتزاعی) دارند.
خدا و دایه و درخت و دختر و در و دیوار
مفهوم اند.
از تجرید صدها نوع درخت
مفهوم درخت تشکیل یافته و به زبان های مختلف نامیده شده است
که فقط در ذهن بشر وجود دارد و نه در خارج از ذهن بشر.
به عوض فحاشی
تحلیل را بخوانید
همیشه و همه جا
نمیتوان تحلیل را یافت و خواند.
فحاشی را اما همیشه می توان پیشه کرد و شق القمر کرد
انفاقا
خدا
روزی پستان مادر بوده است
هنوز بقایای خدایان اغازین را باستان شناسان کشف می کنند.
جنقوریان
هنوز
حتی
قافیه را نشناخته اند.
شب جمشید و جامش
شب بوسه به خاکش
جام با خاک
که
همقافیه نیست.
جام با دام
و
خاک با پاک
همقافیه اند
منظور مادر به عنوان مدیر خانواده است و نه زن به عنوان زن.
عشق کسب و کار خران است و نه خردگرایان.
آثار هنری در روند کار و در اثر کار تشکیل یافته اند.
شعور هنری
پریمیتیوترین فرم شعور است
که حتی قبل از کسب توان تکلم توسط نیاکان ما پدید امده است
و با شعور اساطیری و مذهبی نقد و نفی دیالک تیکی شده است.
به همین دلیل
اثار اساطیری و مذهبی
مثلا قرآن
حاوی آثار هنری اند.
نفی دالک تیکی کهنه
فقط نفی آن نیست
حفظ و توسعه انهم است.
ما از سر تا پا مارکسیستیم.
پوزیتیویسم زباله ای امپریالیستی و ایدئالیستی است
لطان یابو
صدها بار بهتر از سران حماس و حزب الله و روح الله و نصرالله و داعش الله است.
در اسرائیل خاوران وجود ندارد.
کسی کمونیست ها را شقه شقه نکرده و در خاوران جلوی ددادن نیفکنده است
منظورش
اولا
ماه رمضان است
که قبلا وجود داشته است.
ثانیا
منظورش
اولین ایه قرآن است.
قران به صورت تدریجی تقریر یافته ( نازل شده) است
حافظ
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نهای جان من، خطا این جاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
بنال، هان که از این پرده کار ما به نواست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من
خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به باده بشویید حق به دست شماست
از آن به دیرِ مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
چه ساز بود که در پرده میزد آن مطرب
که رفت عمر و هنوزم دِماغ پُر ز هواست
ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
پایان
آره.
منتقدان خرکی قرآن
مشتی خر، خردستیز و خر پرورند.
ما داریم قران را تحلیل می کنیم
بخوانند و بدانند و از عوام فریبی دست بردارند
خلایق
خر نیستند.
آره.
مسیحا نفس
ولی از در عقب می آید.
با «جادوی عشق یا هنر» نمی توان از سطح پدیده ها و پروسه ها پا فراتر گذاشت.
عشق
چیزی ضد عقلی است
و
شناخت هنری
شناختی بند تنبانی است.
پیش شرط پا فراتر گذاتنش از سطح پدیده ها و پروسه ها
چیست؟
منشن بزار زیر 2دقیقه بگم چند سالته
نسترن
خلایق
اگر خیلی خر هم باشند
از سن و سال خود خبر دارند.
چیزی بگو که بضاعت فکری شان فزونتر شود
مگر حمایت از کاندیداها
مغایر با موازین قانونی است؟
مگر کاندیداها توسط شورباهای متنوع چک نمی شوند؟
هراس تو از این است که کسی را مورد حمایت قرار دهی
و خلایق از لج تو فقط به او رأی ندهند
علم الهدی
راست میگه.
دزدی معنی دیگری دارد.
اینجا
چپاول بی شرمانه بیت المال در بین است و نه دزدی.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر