۱۴۰۲ آذر ۱۸, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۱۸)

   Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

بخش چهارم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

 

در قاموس سعدی و حافظ

انسان عروسکی کوکی است، که دست های نامرئی به حرکتش وامی دارند.

 

همان طور که سعدی در قصه «بت سومنات»

 تئوریزه کرده است.

این ادعا نیز چیزی جز انعکاس آسمانی ـ انتزاعی تصمیمگیری های پشت پرده درباریان زمینی نیست.

 

حافظ

مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش

کاو به تأیید نظر حل معما می کرد.

معنی تحت اللفظی:

برای پیدا کردن راه حل به مشکلات خود، نزد پیر مغان رفتم.

او با تأیید نظر به حل مشکل او نایل می آید.

 

حافظ در این بیت غزل، مشکل خویش را «بر پیر مغان» می برد.

ولی او هم مثل خودش، همه چیز دارد، جز شعور شناسنده.

از این  رو ست که معمای حافظ را با تأیید نظرخود  حافظ حل می کند.

ولی چون حافظ نظری ندارد و نمی تواند هم داشته باشد، پس معما لاینحل می ماند.

 

کاری که حافظ در نهایت بی شرمی و پرروئی انجام می دهد، اشاعه و تبلیغ خریت و خردستیزی عریان است.

آزاداندیش نامیدن حافظ از سوی بعضی ها

اشتباهی خطرناک و گمراهساز بوده است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر