۱۴۰۲ آذر ۱۷, جمعه

درنگی در پژوهشی تحت عنوان «فلسطین و تناقض چپ» (۱۲)

 

مهدی تدینی

(۱۳۵۹)

پروژهٔ اصلی دیگر او انتقال و شرح اندیشه‌ها و نظریات ارنست نولته،

 متفکر و تاریخ‌نگار آلمانی و از شاگردان مارتین هایدگر 

است.

درنگی 

از

میم حجری

 

مهدی تدینی

 تمام این دعوا 

سر «میهن» است؛ 

سر خاک است؛

 سر مرز است. 

تاریخ برای صدمین بار نشان داده است 

بنیاد رفاه و اساس همۀ حقوق انسانی دیگر 

داشتن «میهن» است. 

بی‌میهنی ریشه همۀ فلاکت‌هاست. 


 تدینی
 معنی خاک را نمی داند.
اگر می دانست، هرگز نمی گفت:

 تمام این دعوا

سر خاک است؛

خاک
در بهترین حالت یکی از عناصر طبیعت است.
اکر بشر بر روی خاک کار کند، خاک به اراضی کشت و زرع و مزرعه و مرتع و جنگل و باغ  و غیره تبدیل می شود.
یعنی
به
موضوع کار تبدیل می شود.
 
مثلا 
پوست حیوانات و میوجات و مواد رنگی و حیوانات و آب و آبشار و دریا و باد و غیره هم می توانند مثل خاک موضوع کار باشند

در این صورت، ادعای تدینی بدین معنی خواهد بود که دعوا بر سر موضوع کار است.
 
واقعا؟
اگر روزی دولت فلسطین تشکیل شود، مگر زحمتکشان فلسطین زمیندار خواهند شد؟
 
بخش اعظم اجامر حماس
کارگر بوده اند و در کیبوتص های اسرائیل کار و امرار معاش کرده اند.
اگر حماس در فلسطین حاکم شود، 
طبقه کارگر زمیندار خواهد شد؟
 
مگر طبقه کارگر در جنقوری اسلامی زمیندار شده است؟
 
رهبران کارگران
را
حماس جنقوری
آش و لاش و لاشه کرده است.
به توبه واداشته است.
رسوا کرده است
و
بعد
اعدام و شقه شقه کرده  و جلوی ددان خاوران افکنده است.
آنهم بدون اینکه کمترین خطری برای حماس جنقوری داشته باشند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر