میم حجری
۱۳
فرنگی نیرنگی
فرض کنیم
که
تو
در
جمعی هستی
که
جمعیتش
مورد احترام تو هستند.
اگر
یکی
از
افراد این جمع
صمیمی ترین دوست تو
را
مورد انتقاد قرار دهد،
بی آنکه بداند که او دوست صمیمی تو ست،
چه
خواهی کرد؟
سگ
سنگی
از
این سؤال تو
معلوم می شود
که
تو
توان
تفکر بخور و نمیر
حتی
نداری:
الف
فرض کنیم
که
تو
در
جمعی هستی
که
جمعیتش
مورد احترام تو هستند.
۱
اولا
من ـ
زورت
از
قابل
احترام بودن
چیست؟
۲
ثانیا
قابل
احترام بودن جمعی
چه
ربطی
به
انتقاد
جمع
و
یا
فردی
از افراد جمع
از
کسی
دارد؟
۳
احترام
به همنوع
امری
سوبژکتیو
است.
امری
اخلاقی
است.
۴
چون
عزت
انسانی
خدشه
ناپذیر
است.
۵
انتقاد
از کسی
(اگر
انتقاد، انتقاد عینی و علمی و انقلابی باشد)
به
دلیل
جانبداری از حقیقت عینی
است.
۶
حقیقت
یگانه
دگم خردگرایان انقلابی است.
۷
حقیقت
برای
خردگرایان
بسان
خدا برای مؤمنان
است.
۸
انتقاد
از
دوست
صمیمی سگی
عینا
و عملا
فرقی
با
انتقاد
از دشمن غدار او
ندارد.
۹
تعیین
کننده
در
انتقاد
محتوای
انتقاد
است.
۱۰
تعیین
کننده
درجه
حقیقت انتقاد
است
و
نه
منتقد
و
نه
انتقاد
شونده
و
نه
دوست
صمیمی و یا دشمن غدار انتقاد کننده و انتقاد شونده بودن سگی
و
نه
وقوف
منتقد به رابطه انتقاد شونده با سگی.
۱۱
سگ
اصولا
و اساسا
اهل
انتقاد
است:
سگ
اهل
دیالک
تیک انتقاد
است.
یعنی
اهل
انتقاد از خود
و
انتقاد
از همنوع خود
همبود
خود
جامعه
خود
سیستم
اجتماعی حاکم
دوست
و دشمن خود
است.
۱۲
سگ
سرسپرده
حقیقت عینی
است
و
بس.
۱۳
کسب و
کار سگ
پارس
به همه چیز
به
استثنای
حقیقت عینی.
است
ب
اگر
یکی
از
افراد این جمع
صمیمی ترین دوست تو
را
مورد انتقاد قرار دهد،
بی آنکه بداند که او دوست صمیمی تو ست،
چه
خواهی کرد؟
سگ سنگی
۱
سگ
قبل
از همه
به
محتوای
انتقاد
می
پردازد.
۲
اگر
انتقاد
به معنی پاسداری از حریم حقیقت عینی
باشد،
سگ
از
منتقد
قدردانی
و
حتی
حمایت
می کند.
۳
اگر
انتقاد
بر
ضد
حقیقت عینی
باشد،
سگ
به
منتقد
پارس
می کند
و
به
دفاع از حقیقت عینی
می
پردازد.
بی
اعتنا به انتقاد شونده.
۴
صمیمی
ترین دوست
سگ
سنگی
حقیقت
عینی
است.
بهتر
هم
همین
است.
پایان
ادامه
دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر