از
مسعود بهبودی
چهارراه
(آذر ۸۶)
کوروش آقامجیدی
• آنک چراغ قــرمــز ، ماندن به ناگزیـر
• یعنی دوبـاره دیر شــــد، آری دوباره دیر
• رنگ درنگ، سایه ی خود را فکنده است
• سنگین، به روی حوصله های جوان و پیر
• دستی نحیف و کوچک ـ آنسوتَرَک ـ کشد
• بر شیــشه دستمال کثیفی به رنگ قیر
• و پتک محکمی به سرش که: «نکن، نکن!
• بدتـر کثیف کردی اش آخر، بیا ، بگیر!»
• حالا غرور له شده از مشت کوچکش
• می افتد و به جاش درآ ن، سکه ای حقیر
• تردید: «پس دهد؟ بپذیرد؟ قبول؟ رد؟»
• باز امتحان ـ دوباره ـ چه بی رحم و سختگیر!
*****
• آنک چراغ سبز وَ حرکت وَ می برد
• رنگ درنگ، سایه ی خود را از این مسیر
• اما هنــوز، آبی این چــــــــارراه را
• پوشانده است سایه ی یک لاشه خوار پیر
پایان
ممنون از فحاشی.
همشیره عزیزم
بگو تا جون بریزم
۱
ما
اما
معنی فحش های شمال شهری ها را نمی فهمیم.
۲
هرگز
هم
نفهمیده ایم.
۳
بی انکه نفهم بوده باشیم.
۴
برای اینکه واژه ها (مفاهیم)
طبقاتی اند.
۵
حق با روحی خالقی غیبگو ست:
ما
بی مادر و بی خواهر و بی پدر هستیم.
۶
روزگار بدی است
که
«کسی خواهر و یا برادر خطاب مان نمی کند.»
۷
همه
را
سنگپاره
در جیب است
تف و کف و فحش و پرخاش
بر لب
۸
ما اصلا آدم نیستیم
تا
با شنیدن توهین های اشرافی شمال شهری های عیاش و علاف و عنقلابی
متحول شویم.
۹
تو اگر توانستی بیندیش
و به اندیشه های ما پاسخ متمدنانه بده.
۱۰
ما احساساتی نیستیم.
۱۱
ما
را
به
مدد منطق علمی و انقلابی
مجاب کن.
۱۱
ما
به قول مادرمان
«آنقدر رشد کرده ایم
که دیوار را برای همرهان خویش معنی کنیم.»
روحی خالقی
سوال نیست ، پاسخ است و البته بیاحترام :
بزن به چاک!!
زندگی برای تو از این ارجمند است
که
استعداد "تطبیق" را داری ،
تطبیق در کافه نادری ، شب نشینیهای با شکوه ، در مهمانیِ "اعلم" حتی ، یا گور ، انطباق خلاقانهای با گور داری ، خنزر پنزری!
۱
این واکنش روحی خالقی به موضع ما در رابطه با خودسوری ضعیفه ناقص العقل فوتبالگرایی است.
۲
از مفاهیم روحی خالقی
ما سری در نمی آوریم.
۳
مفاهیم کافه نادری ، شب نشینیهای با شکوه ، در مهمانیِ "اعلم" حتی ، یا گور ،
را
برای اولین بار می شنویم.
۴
ما
راستش را بخواهید
حتی یکبار در عمرمان
در کافه ای چیزی نخورده ایم.
۵
شب نشینی
نمی دانیم
اصلا چیست.
۶
شکوهش بماند برای شب نشینان.
۷
ما
مهمانی
هرگز در عمرمان نرفته ایم
خواه
اعلم باشد
خواه
یاگور
۸
ضمنا
نمی دانیم
مهمانی اعلم و یاگور
چه فرقی با مهمانی «این آقایان» (به آذین) و «آن آقایان» دارد.
۹
این زندگی که روحی خالقی
تصور و تصویر می کند
از دید ما
اصلا زندگی نیست.
۱۰
سؤال این است که چیست؟
۱۱
ضمنا
ما
جزو «به چاک زدگانیم»
۱۲
یعنی
دیگر امکان زدن به چاک نداریم
۱۳
یعنی
بالاتر از سیاهی
رنگی نیست.
۱۴
روحی خالقی چیست؟
۱۵
به نظر ما
هر چه باشد
زن نیست.
۱۶
حالا روحی خالقی
زور بزند و بگوید
محتوای حکم «زن نیست»
چیست؟
۱۷
تا
ما
برای ارواح ننه اش و باباش
صد پارس بلند
به
زبان پارسی بفرستیم
تا
کیف خر کنند
و
شق القمر کنند.
اندکی اندر باب علل و دلایل خریت و خردگرایی و خردستیزی
۱
دلیل داوری ما
فقط حمایت حریف
از افکار چامسکی نبود.
۲
حتی
اینهم نبود
که
آنارشیست ها
حریف
را
به چامسکی تشبیه می کردند.
۳
افکار و اعمال او
رنگ و بوی آنارشیستی داشت.
۴
مشخصه مهم آنارشیسم
فقدان موضع طبقاتی و ایده ئولوژیکی روشن است.
۵
حریف
می گوید
که
هوادار حزب فلان است.
۶
سؤال
این است که چرا هوادار و نه عضو
در
واویلایی که هر خری به مقام حزبی بالا می رسد
و
جلسه پرسش و پاسخ دایر می کند؟
۷
دلیل هواداری و نه عضویت
باز ماندن دست و پا برای بندبازی است.
۸
هوادار می تواند هر موضعی که مصلحت دانست
بگیرد
عضو
اما
باید منضبط باشد
و
مجتز به بندبازی نیست.
۹
ما باید روی آنارشیسم کار کنیم
تا شناخته شود.
۱۰
در ایران انارشیسم محبوبیت چشمگیری کسب کرده است.
۱۱
خریت و خردگرایی و خردستیزی
هرگز
بدون دلیل طبقاتی نیست.
۱۲
تعلقات طبقاتی
در
خریت و خردگرایی و خردستیزی
نقش مهمی به عهده دارند.
۱۳
ماده
یعنی تعلقات طبقاتی
تعیین کننده روح
یعنی
طرز تفکر
است.
۱۴
خریت و خردگرایی و خردستیزی عاری از علل و دلایل طبقاتی
وجود ندارد.
تحلیل افکار به عوض تحلیل افراد
۱
بهتر است به عوض سانترالیزاسیون افراد
و
تجلیل و تحقیر
و
تأیید و تکذیب
و
تحسین و تخریب افراد
افکار
نقل و نقد شوند.
۲
چون
افراد
هم
متغییر المدام
اند
و
هم
فانی
اند.
۳
افکار
اما
از هر نوع هم که باشند
باقی اند
و مؤثرند.
هی مش سحر
۱
همه چیز در طویله جماران
از خرد و کلان
مبتنی بر تقلید از شیطان جهان است.
۲
مگه در طویله شیطان جهان مدارک تحصیلی کالا نیستند؟
۳
جماران
هم
از شیطان تقلید می کند
و
در
دانش کاه بهشتی
مدرک پزشکی و زرشکی می فروشد
۱
همه چیز در طویله جماران
از خرد و کلان
مبتنی بر تقلید از شیطان جهان است.
۲
مگه در طویله شیطان جهان مدارک تحصیلی کالا نیستند؟
۳
جماران
هم
از شیطان تقلید می کند
و
در
دانش کاه بهشتی
مدرک پزشکی و زرشکی می فروشد
ببین.
۱
این شد جواب تو به کامنت ما که واکنشی به کامنت تو بود.
۲
تحمیل نظر موضوع بحث بود.
۳
ضمنا سخن از کدام دوستی است که قطع بشود.
۴
تو معنی دوستی را هم نمی دانی.
۵
ندانستن بد نیست.
امتناع از دانستن بد است.
۶
ایرانی جماعت فقط می توانند دروغ دل خوش کنک تحویل همدیگر دهند و با ان زندگی کنند
و
پیر شوند.
۷
حقیقت را بشنوند
مثل جن از بسم الله
فرار می کنند.
تحمیل نظر به چه معنی است؟
۱
شما معنی مفهوم تحمیل را هم نمی دانید.
۲
شما هزار سال قبل از ویل دورانت و یا راجع به ویل دورانت
مطلبی منتشر کرده بودید.
۳
ما هم صادقانه ابراز نظر کرده بودیم.
شاید درست و شاید هم نادرست.
۴
آخر لامصب اینکه کسی با صراحت ابراز نظر میکند به معنی تحمیل نظر که نمی تواند باشد.
۵
اجامر جماران به تو تحمیل نظر می کنند
و
نه
سگانی که از هراس
حتی عکسی و اسمی و رسمی از خود ندارند
۶
عقلت کجا ست؟
ویرایش:
فقیه شهر به رفع حجاب مایل نیست
چرا که هر چه کند
حیله در حجاب کند
از او دلیل نباید سؤال کرد، که گرگ
به هر دلیل که شد بهره (بره) را مجاب کند.
۱
گذشت آن زمان.
۲
روحانیت
قبلا
رسما
ایده ئولوگ اشرافیت فئودال بود.
۳
ضمن برخورداری از مالکیت فئودالی
حلقه واسط میان اشرافیت و توده بود.
۴
یعنی
حداقل در حرف
منتقد اشرافیت به عنوان طبقه حاکمه بود.
اشرافیتی که
روحانیت
خود
جزو و عضو آن بود.
۵
روحانیت
اکنون
از ۱۳۵۷
رسما و علنا
سوار بر گرده توده است
و
بی پروا
در منبر
از
پورنو
موعظه می کند
توله هایش در میلان و تورنتو
عیاشی می کنند
و
لخت می گردند
و
خود
در ملأ عام
از کودکان مردم
جلوی چشمان از حیرت دریده کودکان معصوم
لب می گیرد.
۶
روحانیت
اکنون
برای خود قصور ۱۰۰۰ متر مربعی مملو از غلمان و حور
می سازد
و
کیف خر می کند.
۷
زیباترین دختران زباله ی طویله
عاشق سینه چاک
آخوندهای با عمامه و بی عمامه ی ۴۰ سال پیرتر از خود می شوند
و
در
صورت رو داری تیر باران می شوند.
گاه خطر در انفعال نیست
بلکه بیشتر در شبه فعالیت است.
حریف
۱
این کشف حریف
اولا
به چه زبانی است؟
۲
مادر
مادر
در
مدارس جماران
چه می گذرد؟
۳
خلایق
فوت و فن حرف زدن
را
حتی
از یاد برده اند.
۴
ویرایش:
به هنگام قرار داشتن در معرض خطر
نه منفعل
بلکه باید فعال بود.
۵
حالا فرض کنیم اجامر جماران تفنگ به دست پشت در ایستاده اند.
۶
یعنی
ما
که سگ توده ایم
در
معرض خطر قرار داریم.
۷
پارس بکنیم یا نکنیم؟
۸
با اینکه با فراست سگانه
می دانیم
که
پارس
همان
و
پرخاش و سنگپاره و رگبار
همان
۹
به امر حریف
نباید منفعل باشیم.
۱۰
ضد پاسیو و یا منفعل
فعال و یا اکتیو است
و
نه
شبه فعالیت.
۱۱
اصلا این مفهوم نامفهوم به چه معنی است؟
۱۲
ضمنا
اکتیو به چه معنی است؟
۱۳
اکتیویته
با
فعالیت خرکی
فرق دارد.
۱۴
اکتیویته
به
فعالیت مبتنی بر آگاهی
اطلاق می شود.
اصاح طلبیسم = رفرمیسم = سوسیال ـ دموکراتیسم.
۱
رفرمیسم چیست؟
۲
این مفاهیم فلسفی
تعریف دارند.
۳
میزان شعور هر کس
به میزان مفاهیمی است که در اختیار دارد.
۴
ما باید بیاموزیم مفهومی بیندیشیم.
۵
تفکر یا تفکر مفهومی است و یا اصلا تفکر نیست.
۶
به زبان بی تربیتی
چیست؟
میلا مظفر
چون من
هزار زخمی
در خشم سرخِ خویش
آن دشت زیر و رو شده را میگریستند.
آرامگاه؟
- واژهٔ پوچی است
وقتی که رفتگان
در تنگنای خاک
هم
آسوده نیست
هزار زخمی
در خشم سرخِ خویش
آن دشت زیر و رو شده را میگریستند.
آرامگاه؟
- واژهٔ پوچی است
وقتی که رفتگان
در تنگنای خاک
هم
آسوده نیست
خرافه خطر زرد ربطی به طبقه کارگر ندارد.
۱
خرافه خطر زرد
فرمی از آنتی کمونیسم است.
۲
خرافه خطر زرد امروزه
توسط فوندامنتالیسم اسلامی، پانیسم و امپریالیسم نمایندگی می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر