از
مسعود بهبودی
کاهش عرضه کالا
همیشه
به افزایش تقاضا و
ضمنا به افزایش قیمت کالا می انجامد.
۱
به
همین دلیل
سرمایه داران
گاهی خروارها گندم را به دریا می ریزند.
۲
فوتبال افیون توده است.
۳
ممانعت از ورود زنان به استادیوم ورزشی
شبیه ریختن خروار ها گندم به دریا ست.
۴
زنان زباله ی شیفته فوتبال
بدین طریق و با این ترفند
جری تر می شوند
و
برای ورود به استادیوم ورزشی
خود را جر می دهند.
۵
بعد
بازار فروش افیون فوتبال طبقه حاکمه افیون فروش
رونق هزار چندان می گیرد
و
دهها میلیون نفر خر متقاضی خرید
افیون فوتبال می شوند و
طبقه حاکمه
خرمن دلار
درو می کند.
۶
زن
اگر زن باشد
و نه زباله
باید
از خرید و مصرف افیون
اکیدا پرهیز کند
اسلام را باید از نو شناخت.
۱
اسلام را و هر چیز دیگر را باید زیر ذره بین تحلیل ماتریالیستی ـ دیالک تیکی قرار داد و از نو شناخت.
۲
همین خواندن یکسال نماز و گرفتن یک ماه روزه
برای اموات متمولین مؤمن
یکی از ترفندهای اجتماعی ـ هومانیستی ارجمند اسلام است.
۳
بدین طریق خانواده تهیدستی
لقمه نانی به کف می آورد و از مرض و مرگ نجات می یابد.
۴
نفی اسلام و هر چیز دیگر
باید معین باشد.
۵
یعنی
نفی دیالک تیکی باشد و نه نفی مکانیکی و خرکی
۶
نفی اسلام بدون ارائه الترناتیو علمی و انقلابی برای آن
مخرب است و مضر
۷
اگر اسلام را بشناسیم
باید به این نتیجه برسیم
که
روحانیت اصلا مسلمان نیست.
۸
دهقان تهیدستی به درستی می گفت:
اگر امام زمان آید
قبل از همه
گردن کلفت آخوندها را به شمشیر خواهد بست.
۹
روحانیت معمار روح جامعه بی روح است.
۱۰
کنه وارگی اش به دلیل فقدان روح است.
۱۱
اگر جامعه روحمند شود
روحانیت از گرسنگی می میرد
برابرحقوقی برای همه سکنه کشور
۱
شعار فریبایی است.
ولی عاری از ایراد نیست.
۲
برابرحقوقی
وقتی واقعی است
که
مبتنی بر برابری باشد.
۳
یعنی
بدون تشکیل جامعه برابران ـ خواهران - برادران
برابرحقوقی
اوتوپی خواهد بود.
چیزی فرمال خواهد بود
تازه اگر فرمالیته نباشد
۴
حق انتخابات
فی نفسه
بیانگر چیزی نیست.
۵
معرکه انتخابات ربطی به دموکراسی ندارد.
۶
انتخابات زمانی می تواند کسب معنی کند که روشنگری علمی و انقلابی آزاد باشد
و
اهرم های فکری، فرهننگی، پداگوژیکی، نظرسازی و آموزشی ـ پرورشی و مطبوعات و کتب و رسانه ها و انترنت و غیره
در دست کنسرن های امپریالیستی نباشند.
۷
توده مانی پولیزه گشته
ای بسا
انتخاب نکند
مفیدتر به حال جامعه است.
۸
برای روشنگری علمی و انقلابی الترناتیوی وجود ندارد.
۹
حق انتخابات زیر بمباران ایده ئولوژیکی بی امان طبقه حاکمه امپریالیستی
کشک است و بس.
آنهم در بهترین حالت.
۱۰
خلایقی که خانه خردشان
به طرز مستمر و سیستماتیک تخریب می شود
اگر انتخاب هم بکنند
لاشخور انتخاب می کنند
و
انتخاب هم کرده اند و می کنند
و
فاجعه می آفرینند.
۱۱
رادیکال بودن
یعنی دست به ریشه بردن
حسین پناهی
غیر از مغز اندیشنده و نتیجتا غیر از توان خوداندیشی
کم و کسری ندارد.
۱
مشد حسین اصلا
از خود نمی پرسد که پرنده در منقار مبارک
برای جوجه هایش
چی می برد.
۲
پرنده
پروانه ای را
مورچه هایی را
ماهی هایی را
کرم هایی را
..
کشته بود و می برد.
۳
خدا
بر خلاف شعرای طویله جماران
خر نبود
و
باخبر بود.
۴
حتی داروین
می دانست که در طبیعت
تنازع بقاء
حاکم است.
۵
طبیعت رستوران پهناوری است که جماد و نبات و جانور (و آدمیان هم بخشا و برای همیشه موجودات طبیعی اند) در تغذیه از یکدیگر به سر می برند.
۶
ای بسا جنگ ها
میان موجودات از نبات تا حیوان (انسان هم حیوان است)
که
بر سر نان است.
اندکی اندر باب آثار شجریان
بخشی از خاطرات سایه دربارهی ایشان
عظیمی:
«کنسرت نوا» (جشن هنر شیراز) را میشنیدیم.
شجریان خواند:
می خور که هرکه آخر کار جهان بدید
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت
سایه با گریه یک بار این بیت را خواند...
وقتی به «آخر کار جهان» رسید
درد و دریغ در صورت برافروخته و نگاه تلخش به چشم میآمد...
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت
سایه: کمتر کسیه که به دردی که پشت این بیت هست پی ببره
آخر کار جهان بدید.
توضیح عظیمی: دوباره به گریه میافتد، و بلافاصله با لبخند...
بهترین لحظههای عمر من همین لحظاتیه که این موسیقیها رو میشنوم.
۱
این نقل قول عظیمی
حاوی ذره ای اندیشه نیست.
۲
کسب و کار روشنفکریت فئودالی
گذاشتن زباله بی محتوا
در سفره طعام فکری سکنه جامعه است.
۳
هدف حضرات
به عنوان ایده ئولوگ طبقه حاکمه هزار و اندی ساله
اتلاف اوقات گرانبهاتر از الماس خلایق است و بس.
۴
شجریان
اصولا
خط بنان را
تحت تأثیر سایه
ادامه می دهد.
۵
یعنی
میراث پوئه تیکی فئودالی جامعه را با صدایی دلنشین و همراه با موزیک
به خورد خلایق می دهد.
۶
بدین طریق
ایده ئولوژی فئودالی و بخشا فاشیستی
عمیقا و مکررا
به روح جامعه بی روح
رخنه داده می شود.
۷
ترانه های فارسی و آذری و لری و گیلکی و غیره به طور کلی باید تحلیل شوند.
که
عمدتا سرشته به زهر ایده ئولوژیکی فئودالی اند.
۸
استثناء
شاید
ترانه های آشورپور باشند.
۹
می خور که هرکه آخر کار جهان بدید
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت
سایه بیشک معنی این بیت غزل خواجه را نمی داند.
سایه از تفکر مفهومی و فلسفه علمی بی بهره است.
اگرچه فلسفی ترین اشعار را سروده است.
۱۰
در فلسفه فئودالی ـ ایراسیونالیستی (خردستیزی) خواجه
جام می
جام جهان بین است
و
به هنگام می نوشی
می می توان در آیینه جام
سرانجام جهان را تماشا کرد و بر غم ایام چیره شد و پیمانه بزرگتری طلبید.
۱۱
هسته واقعی این عندیشه خواجه
اثر مخرب می بر مغز میخواران است.
۱۲
می میخواره را بی خیال و بی تفاوت و خنثی می سازد.
بدین طریق برای مدت کوتاهی
دل او
از بار غم
سبک می شود.
۱۳
عشعار خواجه
تریاک خواننده اند.
۱۴
تسکین می دهند
تخدیر می کنند
خانه روح و شعور خواننده را تخریب می کنند.
۱۵
مکتب فکری و فلسفی خواجه
مکتب خر پروری
لومپن پروری
لات و لاشخور و رند
پروری است
مکتب خردستیزی است.
۱۶
بی دلیل نیست که خاتم الفلاسفه امپریالیسم
نیچه کثافت فاشیست
شیفته شعر خواجه بوده است.
مراجعه کنید
به
تحلیل اشعار حافظ
در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
در زندگی
انسان
سه راه دارد:
راه اول
از انديشه ميگذرد،
اين والاترين راه است
راه دوم
از تقليد ميگذرد،
اين آسانترين راه است.
و
راه سوم
از تجربه ميگذرد،
اين تلخترين راه است.
پس سعی کنیم باندیشیم و بعضی اوقات تجربه کنیم
حریفه شریفه
۱
حریفه شریفه
خیال می کند که
اندیشیدن
در
خلأ
صورت می گیرد.
۲
به همین دلیل
توصیه می کند که مریدان بنشینند و بیندیشند.
۳
اندیشه چیست؟
۴
خلایق خام خیال می کنند که مغز چشمه اندیشه است
همان طور که کیسه صفرا
صفرا ترشح می کند
مغز
هم
اندیشه
تراوش می کند.
۵
ولی از این خبر ها نیست.
۶
مغز آدمی
ارگان اندیشیدن است
به
همان سان
که چشم آدمی
ارگان دیدن
است
و
پای آدمی
ارگان رفتن و در رفتن.
۷
اندیشه
چیست؟
۸
درخت پوک است.
این
اندیشه ای است.
۹
این اندیشه
قبل از اینکه در مغز کسی باشد
در
بیرون از مغز
در
هیئت درخت پوک
وجود داشته است
و
از
برون به درون هجرت کرده است
در آیینه ذهن منعکس شده است
تا
به صورت اندیشه در اید
و
بعد
به صورت جمله
مجددا برون آید و بر روی کاغذ نشیند.
۱۰
این اندیشه
به
صورت تجربه
بوده است که
پس از انعکاس در آیینه مغز
و
کار عقلی بر روی آن
به صورت نظر درامده است.
۱۱
یعنی
ما
با
دیالک تیک تجربه و تئوری (دانش تجربی) سر و کار داریم.
۱۲
در
دیالک تیک تجربه و دانش تجربی
نقش تعیین کننده از ان تجربه است.
۱۳
تقلید چیست؟
۱۴
تقلید فرمی از فراگیری است.
۱۵
دیالک تیک مقلد و مرجع
اجتناب ناپذیر است.
۱۶
حتی جانوران از حشره تا حیوان
به
مدد تقلید از پدر و مادر خود
خیلی چیزها را فرا می گیرند.
۱۷
کسب و کار کودکان
تقلید مستمر از مادر و پدر و برادر و خواهر بزرگتر خویش است.
اندکی اندر باب جهان بینی فریدون مشیری
هرکه گرگش را دراندازد به خاک
رفته رفته مىشود انسان پاک
هرکه با گرگش مدارا مىکند
خلق و خوى گرگ پیدا مىکند.
۱
فریدون مشیری
شاعری بی همتا ست.
۲
فریدون مشیری
صدها بار قوی تر از رفیقش شهریار است.
۳
ولی
به لحاظ جهان بینی
کمترین فرقی با شهریار ندارد.
۴
خرافه گرگ درون
فاقد کمترین ارزش علمی و عقلی و تجربی است.
۵
احمد قاسمی
هزار سال قبل
بطلان این جور خرافه های عهد چماق را
اثبات کرده است:
او
جای دو نوزاد
یکی در شمال شهر
و
دیگری در جنوب شهر
را
عوض کرده است
و
بالتجربه
بر خرافه گرگ درون مشیری
آفتابه برداشته است.
۶
اعضای هر جامعه
تحت مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) معینی
زاده می شوند و رشد می کنند.
۷
چند و چون اعضای هر جامعه
را
مناسبات تولیدی حاکم
یعنی
طبقه حاکمه
تعیین می کند.
۸
گرگ درون چیه؟
۹
حریفی در روسیه می گفت:
۷۰ سال در صلح و صفا با یکدیگر زیستیم
و
اکنون
به طرز بی رحمانه ای
کودکان مدارس همدیگر را گروگان می گیریم و جهان را به همدیگر جهنم می کنیم.
۱۰
فریدون مشیری
تنها چیزی که کم دارد مغز اندیشنده در کاسه سر است.
جهان تهی است ز رندان
تجربه من در فیسبوک کوچک و ضعیف بودن اپوزیسیون رژیم ولایی است.
این بدان معنی است
که
همین بهتر که این آقایان قدرت را در دست دارند
و
گرنه اوضاع خیلی بدتر هم می بود.
حریف
۱
این وضع یأس انگیز
اولا
خاص ایران نیست.
۲
آسمان همه جا
همین رنگ است.
۳
شکست سوسیالیسم واقعا موجود در اروپای شرقی
امید بشریت بی خبر از تئوری رهایی بخش را
تار و مار ساخته است.
۴
گوژ بالا گوژ
در
مورد ایران
سنت تقلید و اقتباس طوطی وش ایرانی جماعت از خوارج
است.
۵
همان طور که مینی ژوپ مد می شد
مارکسیسم هم مد شده بود.
۶
تمایلات سیاسی ایرانی جماعت
سوقات فرنگ و همسایه شمالی بوده اند
۷
خودی نبوده اند.
۸
اکنون
هم
سوقات
از همه رنگ
وارد کشور می شود.
۹
ایرانی جماعت
همه از دم
به نشخوار زباله های خوارج مشغولند.
۱۰
کسی مشتری افکار نیست.
تجربه من در فیسبوک کوچک و ضعیف بودن اپوزیسیون رژیم ولایی است.
این بدان معنی است
که
همین بهتر که این آقایان قدرت را در دست دارند
و
گرنه اوضاع خیلی بدتر هم می بود.
حریف
۱
این وضع یأس انگیز
اولا
خاص ایران نیست.
۲
آسمان همه جا
همین رنگ است.
۳
شکست سوسیالیسم واقعا موجود در اروپای شرقی
امید بشریت بی خبر از تئوری رهایی بخش را
تار و مار ساخته است.
۴
گوژ بالا گوژ
در
مورد ایران
سنت تقلید و اقتباس طوطی وش ایرانی جماعت از خوارج
است.
۵
همان طور که مینی ژوپ مد می شد
مارکسیسم هم مد شده بود.
۶
تمایلات سیاسی ایرانی جماعت
سوقات فرنگ و همسایه شمالی بوده اند
۷
خودی نبوده اند.
۸
اکنون
هم
سوقات
از همه رنگ
وارد کشور می شود.
۹
ایرانی جماعت
همه از دم
به نشخوار زباله های خوارج مشغولند.
۱۰
کسی مشتری افکار نیست.
جعفر کوش آبادی
در لجن باید به یاد باغ های سبز خندان بود
من
کناره پنجره
خاموش
همچنان اندیشه می کردم
در لجن باید به یاد باغ های سبز خندان بود
من
کناره پنجره
خاموش
همچنان اندیشه می کردم
مادرم گیسوی سربی رنگ ماتش را حنا می بست
بچه ها در کوچه
با
رنگین نخ جوراب
باد بادک های شان را در هوا پرواز می دادند
پایان
بچه ها در کوچه
با
رنگین نخ جوراب
باد بادک های شان را در هوا پرواز می دادند
پایان
سعدی
ای صوفی سرگردان، در بند نکونامی
تا درد (ته نشین های شراب) نیاشامی، ز این درد نیارامی
ملک صمدیت (الهی، بی نیازی) را، چه سود و زیان دارد
گر حافظ قرآنی، یا عابد اصنامی
زهدت به چه کار آید، گر راندهٔ درگاهی؟
کفرت چه زیان دارد، گر نیک سرانجامی؟
بیچارهٔ توفیقند، هم صالح و هم طالح (بدکاره)
درماندهٔ تقدیرند، هم عارف و هم عامی
جهدت نکند آزاد، ای صید که در بندی
سودت نکند پرواز، ای مرغ که در دامی
جامی چه بقا دارد، در رهگذر سنگی؟
دور فلک آن سنگ است، ای خواجه تو آن جامی
این ملک (سرزمین) خلل گیرد، گر خود ملک (امپراطور) رومی
و این روز به شام آید، گر پادشه شامی (سوریه)
کام همه دنیا را، بر هیچ منه سعدی
چون با دگری باید، پرداخت به ناکامی
گر عاقل و هشیاری، وز دل خبری داری
تا آدمی ات خوانند، ورنه کم از انعامی (حیوانات)
پایان
به
استقبال شعری از فروغ
اگر به خانه ما آمدی
با خودت طناب بیار
و
یک دریچه که از آن
به
کوچه متروک بگریزیم
و
از
چنار سر کوچه
خویشتن به دار زنیم.
من ـ زور بعضی ها از ایران چیست؟
ایران
همان
ایران خانم
در دادگاه الهی است ...
کیفر خواست علیه آیت الله خمینی
جرمش انکه
ایران خانم
را
نه یکبار نه دو بار بل بارها از هرطرف مورد تجاوز قرار داده .....
دیگر چیزی از این
ایران خانم
باقی نمانده
و
گریه این زن در صحرای نوادا
( بر اساس محتوای داستان)
صحرای نوادا ست (؟)
و همین است اصل داستان
قران را یکبار دیگر بدون صوت ملیح
بخوانید و فکر کنید
مش کوثر
۱
ایران
نه
خانم است و نه آقا
۲
ایران
جامعه ای است
۳
ایران
جامعه ای طبقاتی است.
۴
نه
اخیرا
بلکه از دیرباز
۵
خمینی
کیست؟
۶
خمینی
نماینده ایده ئولوژیکی اشرافیت فئودال و روحانی و بورژوازی سنتی بازاری بوده است
که
از
چندین هزار سال بر گرده توده زحمت نشسته است.
و
اخیرا بورژوا شده است.
۷
خمینی وقتی وارد اوپوزیسیون ضد سلطنتی شد
که
در
ایران
انقلاب بورژوایی شکوهمند سفید
پیروز شد و اشرافیت فئودال و روحانی
خلع قدرت اقتصادی و سیاسی و بخشا فکری و فرهنگی شد.
۸
همین روحانیت شیعی
در
کودتای ۲۸ مرداد
همدست و متحد شاه بوده است.
۹
اخیرا نامه محرمانه آیة الله کاشانی به رئیس جمهور امریکا
در
کودتای ۲۸ مرداد
منتشر شده است.
۱۰
پیروزی ارتجاع سرخ و سیاه
تحت رهبری روح الله
نتیجه کلکسیونی از خطاها و خریت ها از سوی خود شاه و دستیارانش و از سوی جبهه کذایی ملی و حزب توده و غیره بوده است.
۱۱
نه
شاه
آته ئیست بود و نه سلطنت طلب ها آته ئیست بوده اند.
۱۲
انقلاب سفید
مغایرتی با احکام اسلام نداشته است.
۱۵
انقلاب سفید
ماهیتا
ضد فئودالی بوده است و روحانیت بخشی از طبقه اجتماعی فئودال بوده است.
۱۶
تضاد روحانیت کثافت با سلطنت
تضاد فئودالیسم با کاپیتالیسم (سرمایه داری مدرن) بوده است.
۱۷
طویله جماران
اکنون
طویله ای کاپیتالیستی است
کاپیتالیستی تر از زمان شاه است
۱۸
آخوندهای کثافت
همه چیز جامد و جاندار جامعه
را
به دلار تبدیل می کنند
۱۹
اجامر جماران
فاشیست (پان اسلامیست) و فوندامنتالیست اند
اصلا مسلمان نیستند
اصلا مذهبی نیستند.
۲۰
مذهب
برای فریب توده عقب مانده از قافله روشنگری است
۲۱
اجامر جماران
فرقی
با
مش دونالد ترامپ و غیره
ندارند.
۲۲
اجامر جماران
نه
ایرانخانم را
بلکه دار و ندار توده مولد و زحمتکش ایران
را
چپاول می کنند.
۲۳
اجامر جماران
بدترین دشمنان توده زحمتکش اند
غارتگر سفره خالی توده اند.
نه
اخیرا
بلکه از هزاره ها
ویرایش:
کارتن خواب ها
سید علی صالحی
حالا
آن سوی این پنجره
شومینه ها روشن است
رختخواب ها گرم
سفره ها لبریز
دل ها خوش و
دنیا ، دنیا ست برای خودش.
پس
وقت تقسیم جیره جهان
من کجا بودم
که جز این کارتن خیس
و
این زمستان زمهریر
چیزی نصیبم نشد؟
مقوا خیس،
خیابان خیس
تخته ها،
کبریت،
حلبی
چشم ها
چه کنم ها....
خیس !
خواب وخیال شما چطور؟
حالا
خیلی ها
پشت پشت پنجره
ـ ایستاده ـ
با پیاله های گرم چای شان در دست
سرگرم تماشای برف اند
و
هی
از
سنگسار و عدالت
و
احتمال آزادی آدمی
سخن می گویند
من سردم است
بی انصاف
من گرسنه ام
بی انصاف
من بی پناهم
بی انصاف.....
پایان
دختر شالیزار
شاعر خوبی است.
تخیلی حاصلخیز دارد.
عمرش دراز باد.
ویرایش:
تاب می خورند
لحظه های بی تابم
در روزنه ی خاکستری ِ
شب بافی هایم
به انتظار نوازش سپیده نشسته اند
به دور از هر بهانه ای.
عقربه ها
آبستن مخمل نگاه صبحی اند
که
الفبای نور
را
در آوازِ فاخته ای هجی می کند
به پرواز درآمده، عروسک خیالم
با گوشواره ی بنفشه های سرمست ِ کنار رود
هر شب به خلوت روشنایِ زلالی آبش سوگند یاد می کنم (این معیوب است)
(هر شب به خلوت روشنایِ زلالی آبش التماس دعا دارم)
که لهجه ی آفتاب را
(عروسک خیالم)
از پنجره ی اناقم بیاموزد و
دست به رویا های آبی ام بکشد
من
زائرم و تشنه ی موسیقی
و
جاری ِ رود در دل ِ سکوت شب.
پایان
مادر
مادر
در
مدارس طویله جماران
چه می گذرد؟
دنیای غریبی است
هنوز هم درختان پیر چنار
نم نم باران را دوست می دارند
هنوز هم در روزهای تابستان
با امید باران پاییزی
آفتاب را می پذیرند
روشنی اش را پس نمی زنند
مشه شیرین
۱
مشه شیرین
خیلی از مرحله پرت است.
خیلی.
۲
چون
هنوز از رابطه رویش و نور
از
منبع انرژتیکی رویش نباتات
از
فونکسیون کلروفیل (سبزینه) برگ ها
و
خیلی چیزهای دیگر
خبر ندارد.
۳
عشعاری از این قبیل
فقط به درد خر پروری می خورند و نه به درد روشنگری
۴
معلوم نیست
که
در مدارس طویله جماران
به عوض علم الاشیاء
چه مزخرفاتی تدریس می شود که شیرین ها به این روز افتاده اند
چرا شیر زن
و
نه
گاوزن،
گربه زن
گوسفندزن؟
و
نه
گاوزن،
گربه زن
گوسفندزن؟
نامه ۴ شیرزن از دانش کاه اوین
حریف
۱
انتساب صفات درندگان به این و آن
میراث ارزشی ـ اخلاقی ـ سنتی ـ فکری ـ طبقاتی فئودالیسم است.
مراجعه کنید به فیلم دائی جان ناپلئون از دیدی دیگر
۲
بردن ۵۰۰ تومان در سینی سیمین به ناصرالدین شاه و یا محمد شاه
همان
و
گرفتن لقب اریستوکراتیکی بیر السلطنه
گرفتن لقب پلنگ الملک
گرفتن لقب شیر الدوله
... همان
حریف
۱
انتساب صفات درندگان به این و آن
میراث ارزشی ـ اخلاقی ـ سنتی ـ فکری ـ طبقاتی فئودالیسم است.
مراجعه کنید به فیلم دائی جان ناپلئون از دیدی دیگر
۲
بردن ۵۰۰ تومان در سینی سیمین به ناصرالدین شاه و یا محمد شاه
همان
و
گرفتن لقب اریستوکراتیکی بیر السلطنه
گرفتن لقب پلنگ الملک
گرفتن لقب شیر الدوله
... همان
دو خصوصیت بارز جمهوری اسلامی:
کارگر ستیزی و زن ستیزی توامان
حریف
۱
ایراد نظری این عنوان حریف چیست؟
۲
جمهوری اسلامی
اولا
اصلا
و
اساسا
اسلامی
نیست.
چیست؟
۳
اسلامی نامیدن فوندامنتالیسم
یکی از شگردهای عوامفریبانه طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی
است.
۴
فوندامنتالیسم
همشیره فاشیسم است
و
بسان فاشیسم
جریانی ضد علمی، ضد عقلی، ضد اخلاقی، ضد بشری و ضد مذهبی است
۵
مذهب (اسلام) چیست؟
۶
مذهب فرمی از شعور اجتماعی است.
۷
مذهب شعور ووارونه است
ولی
شعور است
و
صدها بار بهتر از بیشعوری است.
۸
فوندامنتالیسم
و
فاشیسم
در
مظاهر متنوعش
از خمینیسم تا طالبانیسم
از القاعده ئیسم تا بخور حرامیسم
از
داعشیسم تا کوکلوس کلانیسم و صهیونیسم و نازیسم و غیره
جریانی ایراسیونالیستی (خردستیز) و اخلاق ستیز (نیهلیسم اخلاقی) و ضد مذهبی است.
۹
مشخصه مهم فاشیسم و همشیره اش
اما
عوامفریبی است:
اسلامی نامیدن طویله پان اسلامیستی (فاشیستی) و فوندامنتالیستی ـ شیعیستی
ناسیونالیستی و سوسیالیستی نامیدن حزب فاشیستی
مسیحی نامیدن باند های ترور طرفدار برده داری
چیزی جز عوامفریبی نیست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر