پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین
۵۷
· ماهیت چیزها و روندهای مادی، تضادمند است.
۵۸
· از این رو ست که لنین
وظیفه دیالک تیک را کشف تضاد ماهوی اشیاء
می داند.
· تضادی که اشیاء در درون خود نهفته دارند.
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۸، ص ۲۳۹ )
۵۹
· ماهیت نیز به سبب تضادمندی خود مطلقا خشک و جامد و تغییرناپذیر
نیست، بلکه محکوم به توسعه است.
۶۰
· از این رو ست که ماهیت
نه فقط با وجود چیزها، روندها
و غیره، بلکه همچنین با شدن آنها در رابطه
است.
۶۱
· ماهیت هر چیز، هر روند و غیره در کلیه مشخصات و
خصایص آن چیز، روند و غیره نفوذ می کند و چند و چون آنها را تعیین می کند.
· (این بدان معنی است که در دیالک تیک
پدیده و ماهیت، نقش تعیین کننده از آن ماهیت است. مترجم)
۶۲
· ماهیت اما هرگز به صورت خالص و عریان خودنمائی نمی
کند.
· بلکه همواره در هیئتی خودویژه و چهره عوض کرده جلوه گری می کند.
· به عبارتی دیگر، پروژکسیونی از خویش
بر سطح پدیده می اندازد.
۶۳
· ماهیت و پدیده وحدتی ناگسستنی تشکیل می دهند.
۶۴
· پدیده غنی تر از ماهیت است.
· برای اینکه پدیده، علاوه بر عناصر عام،
ضرور و ثابت، حاوی عناصر منفرد، تصادفی و
متغیر نیز است.
۶۵
· پدیده وحدت عناصر ماهوی
و غیرماهوی است.
۶۶
· در حالیکه ماهیت بمثابه
عام و ضرور از ثبات نسبی برخوردار است، جنبه های منفرد
و تصادفی پدیده، به مثابه خصایص غیرماهوی مرتب دگرگون می شوند:
· « به عبارت دیگر، جنبه های غیرماهوی، ظاهری و سطحی
مرتب ناپدید می شوند.
· بر خلاف ماهیت که
پایدار و پا برجا ست.»
۶۷
· اما علیرغم آن، جنبه های غیر ماهوی، «سطحی» و
«ظاهری» بیانگر ماهیت اند.
۶۸
· همانطور که ضرورت
(جبر)، خود را در تصادف واقعیت می بخشد
(جامه عمل می پوشد)، به همان سان نیز ماهیت، خود
را در غیرماهوی برملا می سازد.
۶۹
· «بسان جریان رود، که با کف بر لب و با جریانات
ژرف در دل موجود دارد.
· با کف همواره حدیثی از ماهیت هست.»
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۸، ص ۱۱۹ )
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر