۱۳۹۷ مرداد ۱۷, چهارشنبه

ماهیت (ذات، باطن، بود) (۷)


پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین

۵۷
·      ماهیت چیزها و روندهای مادی، تضادمند است.

۵۸
·      از این رو ست که لنین وظیفه دیالک تیک را کشف تضاد ماهوی اشیاء می داند.
·      تضادی که اشیاء در درون خود نهفته دارند.
·      (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۸، ص ۲۳۹ )

۵۹
·      ماهیت نیز به سبب تضادمندی خود مطلقا خشک و جامد و تغییرناپذیر نیست، بلکه محکوم به توسعه است.

۶۰
·      از این رو ست که ماهیت نه فقط با وجود چیزها، روندها و غیره، بلکه همچنین با شدن آنها در رابطه است.

۶۱
·      ماهیت هر چیز، هر روند و غیره در کلیه مشخصات و خصایص آن چیز، روند و غیره نفوذ می کند و چند و چون آنها را تعیین می کند.

·      (این بدان معنی است که در دیالک تیک پدیده و ماهیت، نقش تعیین کننده از آن ماهیت است. مترجم)

۶۲
·      ماهیت اما هرگز به صورت خالص و عریان خودنمائی نمی کند.
·      بلکه همواره در هیئتی خودویژه  و چهره عوض کرده جلوه گری می کند.
·      به عبارتی دیگر، پروژکسیونی از خویش بر سطح  پدیده می اندازد. 

۶۳
·      ماهیت و  پدیده وحدتی ناگسستنی تشکیل می دهند.

۶۴
·      پدیده غنی تر از ماهیت است.
·      برای اینکه پدیده، علاوه بر عناصر عام، ضرور و ثابت، حاوی عناصر منفرد، تصادفی و متغیر نیز است.

۶۵
·      پدیده وحدت عناصر ماهوی و غیرماهوی است.

۶۶
·      در حالیکه ماهیت بمثابه عام و ضرور از ثبات نسبی برخوردار است، جنبه های منفرد و تصادفی پدیده، به مثابه خصایص غیرماهوی مرتب دگرگون می شوند:
·      « به عبارت دیگر، جنبه های غیرماهوی، ظاهری و سطحی مرتب ناپدید می شوند.
·      بر خلاف ماهیت که پایدار و  پا برجا ست.»

۶۷
·      اما علیرغم آن، جنبه های غیر ماهوی، «سطحی» و «ظاهری»  بیانگر ماهیت اند.

۶۸
·      همانطور که ضرورت (جبر)، خود را در تصادف واقعیت می بخشد (جامه عمل می پوشد)، به همان سان نیز ماهیت، خود را در غیرماهوی برملا می سازد.

۶۹
·      «بسان جریان رود، که با کف بر لب و با جریانات ژرف در دل موجود دارد.
·      با کف همواره حدیثی از ماهیت هست.»
·      (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۸، ص ۱۱۹ )

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر