۱۳۹۶ مهر ۹, یکشنبه

تأملی بر تفسیری از «لبخندی» که لبخند نیست. (۱۴)



تأملی
بر 
تفسیری از «لبخندی»
 که
 لبخند 
نیست.

ویرایش و  تحلیل
از
میم حجری

سرچشمه:
آینده ما
۲۸ مرداد و اندیشه هائی در باره یک لبخند
رضا نافعی

۱
  ما  پیام آوران صبح رخشانیم
 پیام آوران امید
برای صاحبان سفره های تهی،
 برای کارتن خواب ها،
برای کلیه فروش ها،
برای دست های پینه بسته
و
 تهی از دستمزد کارگران. 
  
 
معنی تحت اللفظی:
پیام ما
 امید
به فقرا
(کارتن خواب ها، کلیه فروش ها، زحمتکشان یدی فقیر)
است.
 
رضا نافعی
ـ چه بداند و چه نداند، چه بخواهد و چه نخواهد ـ
تئولوژیکی می اندیشد.
 
انوشه 
(حزب توده و توده ای ها)
بدین طریق  
به
رسول خدا
شباهت پیدا می کند،
توده مولد و زحمتکش
به 
امت اسلام
و
  امید
به 
اسلام.

تنها سؤالی که بی جواب می ماند،
هویت خدایی 
است
 که
 انوشه (حزب توده) رسول او ست.

بدبختی ایرانی ها
خاموشی چراغ رابطه
 است.

و
گرنه می شد از رضا نافعی جوابی برای این سؤال طلب کرد.

۲
  ما  پیام آوران صبح رخشانیم
 پیام آوران امید
برای صاحبان سفره های تهی،
 برای کارتن خواب ها،
برای کلیه فروش ها،
برای دست های پینه بسته
و
 تهی از دستمزد کارگران. 
 


اگر به تئوری تثلیث خدایان تره خرد کنیم،
می توان گفت 
که
انوشه 
(حزب توده)
رسول توده ـ خدا 
ست.

فقط در پرتو تئوری تثلیث 
می توان به تفسیر و توضیح و درک این سخن رضا نافعی نایل آمد:
انوشه 
(حزب توده)
پل پیوند میان توده و توده ـ خدا 
ست.

به قول شاعری
دیلماج نشسته بر دیوار نفوذ ناپذیر میان توده و توده ـ خدا ست.

فرق و تفاوت و تضاد حزب توده با حوزه علمیه
این است 
که 
حزب توده دیلماج بی اجر و مزدی است.


انوشه 
(حزب توده)
پیام توده ـ خدا 
را 
به 
زبان توده ترجمه می کند و بعد به توده ابلاغ می دارد.
 
درست به همان سان 
که
 رسول اکرم
 آیات طبقه حاکمه ـ خدا را به زبان عربی عجق ـ وجق ترجمه کرده 
و 
به
 توده عرب ابلاغ نموده است.
 
اگر رسول اکرم در هندوستان ظهور کرده بود،
بیشک به زبان هندی عجق ـ وجق ترجمه و ابلاغ می کرد.
 
فرق احزاب توده ای با یکدیگر
در 
زبان توده 
مربوطه است.
همین و بس.
 
سؤال
این است
که
توده ـ خدا
چگونه تشکیل شده است؟
 
۳
  ما  پیام آوران صبح رخشانیم
 پیام آوران امید
برای صاحبان سفره های تهی،
 برای کارتن خواب ها،
برای کلیه فروش ها،
برای دست های پینه بسته
و
 تهی از دستمزد کارگران. 
   
 
توده ـ خدا
بسان هر مفهم دیگر
نتیجه تجرید چیزهای مادی معینی است.
 
درخت
نتیجه تجرید سرو و سپیدار و چنار است. 
جنبه ها و مشخصات منحصر به فرد  سرو و سپیدار و چنار
مورد صرفنظر قرار گرفته اند
و
وجه مشترک آنها عمده شده و درخت نامیده شده است.
 
طبقه حاکمه ـ خدا 
(الله)
نیز
مفهومی است
و
 نتیجه تجرید اعضای طبقه حاکمه برده دار است.
 
همه جنبه ها و خصوصیات اعضای طبقه حاکمه برده دار
مورد صرفنظر قرار گرفته اند
و
وجه مشترک ماهوی آنها
یعنی داشتن برده 
عمده شده است
و
بدین طریق مفهوم الله تشکیل یافته است.
 
حالا می توان به منشاء توده ـ خدا پی برد:
توده ـ خدا
نتیجه تجرید همه زحمتکشان یدی است:
نتیجه تجرید دهقانان، پیشه وران، کارگران، باغبانان، دامپروران و غیره است.
 
توده ـ خدا
نتیجه تجرید رزاقان جهان است.
 
نتیجه تجرید پاسداران حیات است.
 
اگر توده مولد و زحمتکش
دمی دست از کار بردارد،
حضرت عزرائیل با اجامرش از راه می رسد
 و 
همه 
را 
دسته جمعی قبض روح می کند.
 
بدون کار پیگیر توده مولد و زحمتکش
تهیه جرعه ای آب و لقمه ای نان 
حتی
محال می گردد:
 
سعدی 
این 
درک ماتریالیستی از تاریخ 
را
اگرچه به طرز معیوب
پیشایپش 
تبیین داشته است:
«ابر و باد و مه و خورشید »(طبیعت اول) و بشر (طبیعت دوم، جامعه)
«در کار
اند
تا 
تو 
نانی و آبی به کف آری 
و
به غفلت»
بخوری.

۴
  ما  پیام آوران صبح رخشانیم
 پیام آوران امید
برای صاحبان سفره های تهی،
 برای کارتن خواب ها،
برای کلیه فروش ها،
برای دست های پینه بسته
و
 تهی از دستمزد کارگران. 
 
 
سؤال
اکنون 
این است 
که 
چرا 
خدایان ثلاثه
نه
به طور مستقیم و بی واسطه
بلکه
به طور غیرمستقیم و باواسطه 
(به واسطه رسول)
به 
توده 
پیام می فرستند؟

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر