جمعبندی
از
مسعود بهبودی
احکام سری و سوبژکتیو زنان طبقه حاکمه
۱
باشه
یعنی می دانم که حق با من است.
پس خفه شود
۲
چیزی نیست.
یعنی چیزی هست
و
تو باید نگران باشی.
۳
به کارت برس.
یعنی دست از کار بردار
و
ببین که دردم چیست.
۴
مهم نیست.
یعنی موضوع بحث را عوض کن.
۵
اشکال ندارد.
یعنی به موقع مناسب حالت را خواهم گرفت.
اگر اغنیا بشردوست بودند، معضلی پیدا نمی شد.
حریف
مفاهیم فقیر و غنی
مفاهیم قرون وسطایی اند
۱
مفاهیم فقیر و غنی
بیشتر
گمراه کننده اند
تا
رهگشا.
۲
مفاهیم فقیر و غنی
به درد تحلیل مسائل جامعه بشری نمی خورند.
۳
اگر منظور از اغنیا
اعضای طبقه حاکمه باشند
باید گفت که
بدون انسان ستیزی و ستمگری و بی رحمی و غصب دار و ندار این و آن
هرگز نمی توان ثروت کلان اندوخت.
۴
چون انباشت ثروت در قطبی
به شرط انباشت ذلت در قطب دیگر جامعه
امکان پذیر است.
۵
اگر سفره توده خالی نماند
سفره اعضای طبقه حاکمه رنگین نمی شود.
تو مگه خودت مغز در کله نداری
تا
به
تحلیل مستقل مسئله خطر کنی
و
به
دهن این و آن ننشینی؟
۱
همسایه شمالی شما
نه دولت لاشخوران امپریالیستی یانکی و بانکی و مانکی
بلکه دولت شوراهای کارگری بوده است.
۲
همسایه شمالی شما
امید بشریت شریف مولد و زحمتکش در سراسر زمین بوده است.
۳
عیرانی ها غیر از مغز در کله کم و کسری ندارند.
۴
به همین دلیل به عوض اندیشه
شب و روز عرعر می کنند
رضاشاه شق القمر کرد.
ننه قمر
آره.
ما
در
طویله عیران
با
دو رضا شاه
با
دو پیامبر،
با
دو امیرالمؤمنین
و
با
دو امام حسین
سر و کار داریم:
۱
رضا شاه قلدر بی سواد و جلاد و بیشعور و بی رحمی که نانوا را به جرم نبود آرد کافی
درجا برمی دارد و در سنت رفیقش عادولف هیتلر
به تنور سوزان می اندازد.
دانشمندان خلق را در هیئت ۵۳ نفر بازداشت می کند، زجر می دهد و زندانی می کند و حتی از مداوای دکتر تقی ارانی ممانعت به عمل می آورد و با تزریق سم مهلک به قتل می رساند
۲
رضاشاهی که در سفر به ترکیه
حاضر به عملیات سکس با کنیز سوقاتی مصطفی کمال نمی شود
تا مبادا وقتی او به ایران آمد، مجبور به ارزانی داشتن زنی ایرانی به او گردد.
رضا شاهی که جاده می کشد و راه می سازد و شق القمر می کند.
۱
پیامبری که رهزن است و کاروان های معصوم و مظلوم را چپاول می کند و جوانان و زنان و کودکان شان را
برده می سازد و مورد استثمار مادی و روحی و جنسی و غیره قرار می دهد.
پیامبری که بیش از ۷۰ غزوه را و خونریزی بی حد و مرز را رهبری می کند.
۲
پیامبری که دست پینه بسته دهقانی را می بوسد.
۱
امیرالمؤمنینی که در شب واحدی هزار نفر را که حاضر به بردگی اسلامی نمی شوند
گردن می زند و هزار خانواده را بی سرپرست می گذارد.
۲
امیرالمؤمنینی که شبانه برای زنان بیوه اطعام می برد و با یتیمان شان یه قل دو قل بازی می کند.
۱
امام حسینی که به عنوان سردار عمر خطاب در حمله به ایران دختران و زنان این سامان را بیرحمانه به بردگی می کشد.
۲
امام حسینی که بر ضد ظلم و جور قیام می کند وشق القمر می کند
انتخاب میادین مبارزه مثلا در سوریه
بر چه اساس صورت می گیرد؟
حریف
اول باید مفهوم میدان مبارزه تعریف شود.
۱
میادین مبارزه به شرح زیرند:
الف
میدان مبارزه اقتصادی
ب
میدان مبارزه سیاسی
پ
میدان مبارزه ایده ئولوژیکی
۲
هر کدام از این میادین مبارزه
حاوی فرم های مختلف و متفاوت و حتی متضاد است.
۳
مثال
مبارزه سیاسی
می تواند پارلمانی (انتخابات و چالش در مجلس) باشد
می تواند بست نشینی در جلوی مجلس باشد
می تواند اشغال مجلس باشد
می تواند مسلحانه باشد
مثلا جنگ چریکی باشد
و یا جنگ عادی نظامی باشد
۴
نکته دیگر اینکه هیچکدام از این سه میدان مبارزه
ایزوله و مجزا از میادین دیگر نیست.
مبارزه در این میادین سه گانه
به همدیگر تبدیل می شوند.
۵
مبارزه اقتصادی
شالوده مبارزات سیاسی و ایده ئولوژیکی است.
۶
یعنی در همه میادین مبارزه
جنگ بر سر نان است:
به قول کارگری:
اقلیتی می خواهند که نان را خودشان بخورند و اکثریت فقط به تماشای خورش آنان بسنده کنند.
وقتی اکثریت هم بخواهند سر سفره بنشیند
درگیری سر می گیرد و در می گیرد.
۷
نکته دیگر
پیوند ماهوی این میادین مبارزاتی است.
۸
این بدان معنی است که محتوا و ماهیت واحدی در فرم های متنوعی
عرض اندام می کند.
ذات واحدی در ظواهر متفاوت
نمودار می گردد.
۹
مثال
مبارزات نظری جاری در فیس آباد
فرمی از فرم های مبارزه ایده ئولوژیکی است.
دعوا بر سر نان است.
خلایق خر ولی خیال می کنند که فقط مشتی علاف
در پی اتلاف اوقات زاید خویش اند
و
یا قصد فضلفروشی و انتقام گیری و خودنمایی دارند.
۱۰
مثال دیگر:
روشنگری علمی و انقلابی
پیشمرحله لازم برای مبارزات اقتصادی و سیاسی است.
۱۱
مبارزه نظامی یکی از فرم های مبارزه سیاسی است.
۱۲
در سوریه هم جنگ بر سر نان است.
۱۳
این جنگ
در تحلیل نهایی
بسان اشغال عراق و افغانستان و لیبی و غیره
جنگی هژمونیکی است.
۱۴
اگر دقت شود
همه این کشورها جزو مناطق نفوذ شوروی سابق بوده اند.
۱۵
امپریالیسم به سرکردگی امپریالیسم امریکا و به همدستی امپریالیسم انگلیس و آلمان و فرانسه و غیره
در پی گسترش حیطه هژمونیکی اش در جهان است.
۱۶
امپریالیسم برای رسیدن به این هدف
دیالک تیک تجزیه و ترکیب را به خدمت گرفته است:
الف
از سویی کشورهای چند قومیتی را تجزیه می کند (بالکانیزه می کند)
یوگوسلاوی را به چند کشور کوچولو موچولو تبدیل می کند و لگام همه را در دست می گیرد.
کشورهای امپریالیستی دیگر مثلا آلمان و انگلستان و فرانسه هم آش خود را زیر نظر آشپز یانکی
در این میان می پزند و سهمی به نصیب می برند.
اکنون کشورک هایی از یوگوسلاوی سابق
بخشا تحت استعمار نوین امپریالیسم آلمان قرار دارند.
ب
امپریالیسم از سوی دیگر به تشکیل دول قومی و ملی و مذهبی بزرگ اقدام می کند.
یعنی پس از تجزیه و تخریب کشورها
به ترکیب آنها از نو می پردازد:
مثال
عراق و سوریه و ایران و افغانستان و غیره
به کشورک های کردنشین و ترک نشین و فارس نشین و عرب نشین و لر نشین و بلوچ نشین و هزاره نشین و غیره تجزیه می شوند تا کردستان بزرگ، ترکستان بزرگ، بلوچستان بزرگ، عربستان بزرگ، فارسستان بزرگ و و غیره تشکیل یابند.
با این ترفند
گردونه جنگ های ماهیتا امپریالیستی واحد
نه با خون سربازان امپریالیسم
نه با شرکت مستقیم ارتش های امپریالیسم
بلکه با حمایت امپریالیسم
ولی با خون فارس و ترک و عرب و کرد و لر و بلوچ و غیره می گردد.
۱۷
بر گردیم به سوریه:
شرکت روسیه در جنگ داخلی سوریه
برای دفاع از یکی از کشورهای تحت نفوذ شوروی مرحوم است.
موقع تجزیه یوگوسلاوی
شوروی در حال سقوط بود
در نتیجه یلسین هارتی ـ پورتی و گربه چف میومیویی حتی نکرد.
موقع اشغال عراق و تخریب یوگوسلاوی و لیبی و افغانستان
خود شوروی در حال تجزیه بود:
جماهیر آسیایی شوروی به حیطه نفوذ غرب غلتیده بودند
در چچستان فوندامنتالیسم (جوخه های خونریز و خونخوار عربستان و امپریالیسم) فاجعه می آفرید.
گربه چف میومیویی کرد و خاموش شد.
سپاه حزب الله در سوریه از سویی در رقابت با عربستان می جنگد و از سوی دیگر به عنوان سیاهی لشکر روسیه و احتمالا اسد.
۱۸
قال قضیه در اوکراین و کره شمالی و سوریه و ایران
به دلیل حمایت روسیه هنوز کنده نشده است.
۱۹
شرکت روسیه در جنگ سوریه بعد عوامفریبانه ملی (داخلی) هم دارد.
پوتین از سویی همه دستاوردهای شوروی را بازپس می ستاند.
کلخوزها را سلب مالکیت می کند و به اولیگارش های کشاورزی روس می فروشد.
دهها هزار آخوند ارتودوکس تربیت می کند و به اقصا نقاط روسیه گسیل می دارد.
ولی برای حفظ و تحکیم پایگاه طبقاتی ضد خلقی خود
با احساسات ملی ملت روس بازی می کند.
امپریالیسم غزب هم می داند و آب به آسیاب پوتین می ریزد تا امکان انقلاب در روسیه محو و نابود گردد.
جنگ زرگری و زر زری است.
امپریالیسم اما اگر لازم ببیند می تواند جنگ زر زری و زرگری را به جنگ جهانی سوم مبدل سازد و تبر بر ریشه های نیروهای مولده جامد و جاندار جهان فرود آورد.
سلسله مراتب (هیرارشی) انواع میادین مبارزه
حتمی نیست.
۱
حتمی نکته زیر است:
هر کاری قبل از انجام
اندیشیده می شود
۲
کار یعنی مادیت یابی اندیشه.
کار یعنی جامه عمل پوشی اندیشه
۳
عمله و بنا
قبل از ساختن خانه
مدل فکری خانه را در ذهن خود می سازند
بعد با مصالح ساختمانی بدان مادیت می بخشند.
(مارکس)
۴
روح بدین طریق
جامه مادی می پوشد:
مدل فکری خانه به خانه مادی بدل می شود.
خانه مادی
دیالک تیک ماده و روح (مصالح ساختمانی و اندیشه) است.
۴
تخریب و تشکیل کشورها در بستری از تضادهای متنوع صورت می گیرد.
۵
خود خرابکاران هم با یکدیگر تضاد دارند.
مثلا جنگ زر زری و زرگری عردوغان با امپریالیسم آلمان به همین دلیل است:
الف
امپریالیسم آلمان تسلیحات جنگی مدرن در اختیار فئودالیسم کرد عراق قرار می دهد تا جنگ نیابتی امپریالیسم انجام یابد.
ب
تقویت کردها اما موجب نگرانی عردوغان فوندامنتالیست و فاشیست (پان ترکیست) می شود.
چون با تقویت فئودالیسم کرد عراق
کردهای عردوغانستان هم به طور غیر مستقیم تقویت می شوند.
۵
ضمنا دیالک تیک استراتژی و تاکتیک امپریالیسم در بین است.
۶
تاکتیک امپریالیسم
تجزیه و ترکیب کشورهای ضعیف است.
۷
استراتژی امپریالیسم اما
تضعیف و تجزیه و تخریب و تسخیر جمهوری خلق چین و روسیه و هند و غیره است.
۸
در جنگ یوگوسلاوی
بیل کلبتین فرمان بمباران سفارت جمهوری خلق چین را صادر کرد.
۹
اگر به تبلیغات جریانات فوندامنتالیستی، به تئوری بافی های چپ امپریالیستی و حتی به فیلم های تهوع آور امریکایی توجه شود
زمینه سازی فکری و پسیکولوژیکی برای تضعیف و نابودسازی جمهوری خلق چین به چشم می خورد.
۱۰
چون امپریالیسم هراس از آن دارد که سرکرده جدید جهان
جمهوری خلق چین گردد و گذار گلوبال به کمونیسم آغاز گردد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر