قانون (۱۲)

 پروفسور گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

 

۲۰

قوانین ایستا 

(استاتیستی)

·      قوانین استاتیستی، بر خلاف قوانین دینامیستی، تنها در مورد کلیتی از اوبژکت های منفرد معتبرند.

الف

·      این قوانین، رفتار هر کلیت را بمثابه کل توصیف می کنند که نسبت به رفتار عناصر منفرد آن، تصادفی است و تنها به درجه احتمالی مفروضی بواسطه قانون تعیین می شود.

·      (یعنی تنها تا درجه احتمالی مفروضی قانونمند است.

·      چون تصادف نیر فی نفسه و در تحلیل نهائی قانونمند است. مترجم)

ب

·      در چارچوب این ویژگی عام قوانین استاتیستی می توان انواع مختلف آن را مشخص کرد:

۱

نوع اول قوانین استاتیستی

·      نوع اول قوانین استاتیستی به خواصی نسبت داده می شود که کلیت اوبژکت ها را مشخص می سازند و در باره اوبژکت های منفرد کل مربوطه نمی توانند مصداق داشته باشند.

·      چون این امر بیهوده خواهد بود.

·      درجه حرات به عنوان مثال چنین خاصیتی است:

الف

·      هر مولکول منفرد فاقد درجه حرارت است.

ب

·      درجه حرارت تنها به کل مولکول ها (مثلا کل مولکول های گاز مفروضی) نسبت داده می شود و نه به مولکول منفردی.

ت

·      درجه حرارت معیاری (میزانی) است برای محتوای انرژی گاز و لذا تنها می توان میانگینی از انرژی حرکتی هر مولکول منفرد گاز را تعیین کرد و لاغیر.

پ

·      تئوری استاتیستی حرارت عمدتا با چنین قوانینی سر و کار دارد.

2

نوع دوم قوانین استاتیستی

·      نوع دوم قوانین استاتیستی فقط به خواصی نسبت داده می شود که به طرق مختلف در مورد اوبژکت های منفرد مصداق پیدا می کنند و برای کل مربوطه، تنها ارزش میانگینی به خود می گیرند.

الف

·      قانونمندی های مندرج در آمارهای مرگ و میر، مربوط به حد متوسط عمر انسان ها تحت شرایط طبیعی و اجتماعی معین به این نوع قوانین استاتیستی تعلق دارند.

ب

·      تقسیم خواص موروثی مبتنی بر قوانین مندل و امثالهم نیز.

ت

·      در این گونه موارد، اگرچه حادثه منفرد بطور روشن معین شده، اما کل فاکتورهای علی (علت و معلولی) چنان وسیع است که عملا قابل ارزیابی نیستند و در مورد اوبژکت های منفرد تنها بطور احتمالی می توان داوری کرد.

پ

·      احتمالی که در مورد حوادث منفرد مصداق پیدا می کند، تا حدی حاکی از آن است که ما از کلیه فاکتورها که حوادث منفرد را معین می سازند، اطلاعی نداریم، یعنی احتمال یاد شده تا حدی بطور سوبژکتیو مشروط می شود. 

ث

·      آن اما از سوی دیگر از شرایط اوبژکتیو (عینی) معینی نشئت می گیرد.

·      آن سان که ما باید آن را بمثابه وحدتی از گشتاورهای اوبژکتیو و سوبژکتیو در نظر بگیریم.

ادامه دارد.