۱۳۹۵ دی ۱۵, چهارشنبه

فاشیسم (2) (بخش آخر)


پروفسور دکتر  هانس شولتسه
برگردان
 شین میم شین

11
·       چون روی کار آمدن فاشیسم در یک کشور واحد، بدلایل فوق الذکر، نه فقط منافع حیاتی مردم آن کشور، بلکه علاوه بر آن منافع خلق های دیگر را به خطر می اندازد، نباید و نشاید نسبت بدان بدلیل اصل عدم مداخله در امور داخلی هر کشور، بی تفاوت ماند.

12
·       هسته اصلی ایدئولوژی فاشیستی آنتی کمونیسم افراطی است که به توجیه ترور لگام گسیخته بر ضد احزاب کمونیست و نیروهای ضد فاشیستی دیگر در داخل کشور می پردازد و با اشاعه تئوری های راسیستی، سوسیال ـ داروینیستی، نئومالتوزیانیستی، ارگانولوژیکی و دیگر تئوری های علمی نما به توجیه سیاست خارجی تجاوزگرانه بر ضد دول دیگر و بویژه بر ضد دول سوسیالیستی می پردازد.

·       مراجعه کنید به آنتی کمونیسم، مالتوزیانیسم، نئو مالتوزیانیسم، تئوری نژادی، سوسیال ـ داروینیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

13
·       یکی دیگر از مشخصات ایدئولوژی فاشیستی عبارت است از عوامفریبی بکمک کشیدن ماسک های زیرین برچهره خود:

الف
·       ماسک ملی و سوسیالیستی (ناسیونال ـ سوسیالیسم)

ب
·       ماسک ملی ـ دمکراتیک

پ
·       ماسک ضد کاپیتالیستی

ت
·       ماسک ضد پلوتوکراتیکی (ضد حکومت ثروتمندان بودن)

ث
·       ماسک همبود خلقی و غیره.

14
·       فاشیسم بدین طریق خصلت طبقاتی حاکمیت خود را از دیده ها پنهان می سازد و به جلب و جذب زحمتکشان، بویژه اقشار خرده بورژوائی نایل می آید.

15
·       اولین رژیم های فاشیستی در سال های 20 قرن بیستم در ایتالیا و مجارستان روی کار آمدند.

16
·       در سال 1933 میلادی فاشیسم در آلمان به قدرت رسید و در سال 1938 میلادی با پشتیبانی فاشیسم آلمانی و ایتالیائی،  فاشیسم در اسپانیا روی کار آمد و در حین جنگ جهانی دوم، در کشورهای تحت اشغال قوای فاشیستی آلمانی و ایتالیائی، عناصر فاشیستی به قدرت رسیدند.

17
·       فاشیسم آلمانی و متحدانش در جنگ جهانی دوم بوسیله اتحاد شوروی، ائتلاف ضد هیتلری، نیروهای انتی فاشیستی جنبش های رهائی بخش ملی در کشورهای تحت اشغال فاشیسم، بلحاظ نظامی، سیاسی و ایدئولوژیکی بطرز نابود کننده ای درهم کوبیده شدند.

18
·       برطبق مصوبات قرارداد پوتسدام راجع به نابودی تمرکز عمده اقتصاد آلمان، رؤسای کنسرن های آلمانی مسئول سیاست جنایتکارانه فاشیست های آلمان شناخته شدند و بدین طریق ضرورت و حقانیت مبارزه زحمتکشان آلمان بر ضد سرمایه انحصاری مورد تأیید قرار گرفت.

19
·       این شکست فاشیسم نه به معنی شکست مردم آلمان، که زیر یوغ فاشیسم قرار داشتند، بلکه بنا بر ماهیت طبقاتی اش، به معنی پیروزی طبقه کارگر آلمان بود، که هرگز به تکیه گاه فاشیسم مبدل نشد.

20
·       در آلمان در اثر احراز مجدد قدرت اقتصادی و سیاسی از سوی انحصارات، فاشیسم دوباره احیا شد.

21
·       محافل ارتجاعی سرمایه مالی دو باره دست بکار شده اند تا با فاشیستی کردن دولت، هرگونه مقاومت مردم بر ضد تدارک جنگ جهانی جدید را با توسل به زور در هم بکوبند.

22
·       شالوده قانونی نما برای برقراری دیکتاتوری فاشیستی جدید را قوانین باصطلاح شرایط اضطراری تشکیل می دهند، که به نابودی کلیه بقایای آزادی های بورژوائی ـ دموکراتیک می پردازند و مردم را با تهدید به مجازات سنگین، مجبور می سازند تا تمام نیروی شان را وقف تدارک و اجرای جنگ سرمایه انحصاری بکنند.

23
·       تمایلات فاشیستی پس از جنگ جهانی دوم به آلمان غربی محدود نمی شوند، بلکه در کشورهای دیگر نیز وجود دارند.

24
·       تاریخ می آموزد که راه جلوگیری از استقرار دیکتاتوری فاشیستی عبارت است از اتحاد همه نیروهای خلق زیر رهبری طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی آن در جبهه واحد ضد فاشیستی.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر