۱۳۹۵ دی ۲۴, جمعه

تعارفات و تحریفات انجمن راه «کارگر» (17)


محمد رضا شالگونی
فیدل کاسترو
کسی که تا آخرین نفس
 به عدالت اجتماعی وفادار ماند

ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور

سه

هرچند در کوبای دوره کاسترو احزاب و تشکل های سیاسی مستقل ممنوع بوده و 
صدای مخالفان و منتقدان سیاسی با زندان و ارعاب خاموش می شده،
 ولی برخلاف بسیاری از کشورهای امریکای لاتین،
 این کشور کشتار های بزرگی را تجربه نکرده و قتل های زنجیره ای و 
مفقود الاثر شدن مخالفان رژیم را ندیده است.

·       جریانات مائوئیستی و استالینیستی و تروتسکیستی و غیره را هم می توان جزو «احزاب و تشکل های سیاسی مستقل» مورد نظر رئیس انجمن راه «کارگر» محسوب داشت که نه طرفدار سوسیالیسم واقعا موجود بودند و نه طرفدار اسمی و رسمی امپریالیسم و نه کمترین ربطی به مائو و استالین و تروتسکی داشتند.

1
هرچند در کوبای دوره کاسترو احزاب و تشکل های سیاسی مستقل ممنوع بوده و
 صدای مخالفان و منتقدان سیاسی با زندان و ارعاب خاموش می شده

·       پیگیرترین جریان مستقل، خط امام جانیان جماران بود که با شعار «نه شرقی ـ نه غربی» روی کار آمد.
·       تبر بر ریشه های هر چه شرقی بود فرود آورد و آرزوی ممد رضا و فرح دیبا را بر آورده ساخت.
·       بعد علنا به وفا بر عهد خود با امپریالیسم اقرار کرد و از امپریالیسم طلب دستمزد کرد.

·       مراجعه کنید به سخنان کوسه رفسنجانی و میرحسین موسوی پس از کشتار معصومین حزب توده در تلویزیون جماران و جمکران

·       ایران، در هر صورت عیران شد و از آخرین بقایای حزب توده، عریان شد.
·       مردم حتی درست حرف زدن را فرموش کردند و درست خواندن و فهمیدن را.
·       بعد با بدترین دشمنان خلق پیمان اتحاد بسته شد و دار و ندار صدها هزار ساله ملت حراج و تاراج شد.

2
هرچند در کوبای دوره کاسترو
احزاب و تشکل های سیاسی مستقل ممنوع بوده و
صدای مخالفان و منتقدان سیاسی با زندان و ارعاب خاموش می شده،

·       ایراد نظری رئیس انجمن راه «کارگر» در عدم درک ماتریالیستی از تاریخ است.
·       رؤسا یا خود را به کوچه سید علی چپ زده اند و یا خیال می کنند که می توان نه طرفدار کار بود و نه طرفدار سرمایه.
·       به زعم رؤسا می توان اپوزیسیون انقلاب کوبا بود و ضمنا آب به آسیاب امپریالیسم نریخت.

·       استقلال اما بلحاظ فلسفی به چه معنی است؟ 

3
هرچند در کوبای دوره کاسترو
احزاب و تشکل های سیاسی مستقل ممنوع بوده و
صدای مخالفان و منتقدان سیاسی با زندان و ارعاب خاموش می شده

·       استقلال و وابستگی در یک رابطه سه عضوی معنی کسب می کند:
·       حسن بلحاظ اقتصادی مستقل از حسین است.
·       احمد بلحاظ مالی وابسته به اکبر است.

·       اکنون باید مفهوم رؤسا را از صراحت گذراند:
·       احزاب و تشکل های مورد نظر رؤسا از چه لحاظ مستقل از انقلابیون کوبا بوده اند؟

·       کدام برنامه را به مثابه آلترناتیوی برای برنامه حزب کمونیست کوبا داشته اند و دارند؟

·       ضمنا اگر رؤسا جای کاسترو و یاران بودند، با این احزاب و جریانات مستقل کذائی چه می کردند؟

4
هرچند در کوبای دوره کاسترو
احزاب و تشکل های سیاسی مستقل ممنوع بوده و
صدای مخالفان و منتقدان سیاسی با زندان و ارعاب خاموش می شده،
 ولی برخلاف بسیاری از کشورهای امریکای لاتین،
 این کشور کشتار های بزرگی را تجربه نکرده و قتل های زنجیره ای و
 مفقود الاثر شدن مخالفان رژیم را ندیده است.

·       متد مقایسه، متد بدی نیست.
·       متد مقایسه، اما یکی از ساده ترین و پیش پا افتاده ترین متد های شناخت است که عمدتا توسط ساده لوحان و یا عوامفریبان مورد استفاده قرار می گیرد.

·       اگر به عخبار رسانه های امپریالیستی دقت شود، معلوم می شود که زیر کاسه هر خبری، نیمکاسه مقایسه پنهان است.
·       متد مقایسه همیشه در کار است، بی آنکه علنی و عریان شود:

الف
·       وقتی در خبر می آید که بادی وزید و دهها خانه تازه ساز در عردوغانستان فرو ریخت، عملا نصف مطلب تبیین می یابد.
·       نصف دیگر مطلب بطور خود به خودی (اوتوماتیک) به گوش هوش خواننده رسانده می شود:
·       شکر کنید که در آلمان و یا در فرانسه امپریالیستی بسر می برید و نه در عردوغانستان فوندامنتالیستی ـ فاشیستی.
  
ب

·       وقتی در خبر می آید که زلزله ای در بم اتفاق افتاد، همه خانه ها بر سر سکنه بم فروریختند و 40 هزار نفر نفله شدند و همان زلزله در توکیو اتفاق افتاد و خون از دماغ 4 نفر حتی نریخت، مقایسه ای میان کشورهای امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی صورت می گیرد.

پ
·       در مقایسه اما اگر شروط تعیین کننده در نظر گرفته نشوند، مقایسه به متد عقیمی تبدیل می شود.
·       هر چیزی را نمی توان با هر چیز دیگر مقایسه کرد و دست به عوامفریبی نزد.

5
هرچند در کوبای دوره کاسترو
احزاب و تشکل های سیاسی مستقل ممنوع بوده و
صدای مخالفان و منتقدان سیاسی با زندان و ارعاب خاموش می شده،
 ولی برخلاف بسیاری از کشورهای امریکای لاتین،
 این کشور کشتار های بزرگی را تجربه نکرده و قتل های زنجیره ای و 
مفقود الاثر شدن مخالفان رژیم را ندیده است.

·       رئیس انجمن راه «کارگر» اصلا به روی مبارک خود نمی آورد که کوبا، تحت هژمونی طبقه کارگر است و نه بسان کشورهای دیگر امریکای لاتین، تحت هژمونی طبقات اجتماعی انگل و استثمارگر.

·       درست به همین دلیل، نمی توان و نباید کوبا را با آن کشورها مورد مقایسه قرار داد.

·       متد مقایسه در چنین مواردی، به اسباب عوامفریبی مبدل می گردد و نه به اسلوب روشنگری.

6
هرچند در کوبای دوره کاسترو
احزاب و تشکل های سیاسی مستقل ممنوع بوده و صدای مخالفان و 
منتقدان سیاسی با زندان و ارعاب خاموش می شده،
 ولی برخلاف بسیاری از کشورهای امریکای لاتین،
 این کشور کشتار های بزرگی را تجربه نکرده و قتل های زنجیره ای و 
مفقود الاثر شدن مخالفان رژیم را ندیده است.

·       تحسین شبیه به تقبیح به همین می گویند:
·       رئیس انجمن راه «کارگر» بظاهر از کوبای «کاسترو» دفاع می کند، ولی در واقع به تخریب اعتبار آن می پردازد.

·       فقط باید اندکی فانتزی داشت و جای سوبژکت های مورد مقایسه را عوض کرد.
·       مثلا به جای حزب کمونیست کوبا، دهقانی را قرار داد و به جای طبقه حاکمه در کشورهای امریکای لاتین، خوانین خونخوار و خونریز را.

·       دلیل خوبی دهقان بزعم رؤسا این است که بسان خوانین خونریز، شطی از خون خلایق به راه نینداخته است.

·       انگار کمترین فرقی میان قبضه قدرت توسط حزب کمونیست کوبا با قبضه قدرت توسط پینوچه و امثالهم وجو ندارد.

·       مردم کوبا باید شکر خدا را به جای آورند که حزب کمونیست «کشتار های بزرگ» به راه نینداخته و  به «قتل های زنجیره ای و مفقود الاثر کردن هزاران نفر» اقدام نکرده است.

·       سؤال اما این است که در ذهن رؤسا چه می گذرد که به این چنین مقایسه هائی مبادرت می ورزند و قصد ابلاغ کدامین رهنمود را به «کارگران» دارند؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر