۱۳۹۵ بهمن ۱۱, دوشنبه

متا تحلیلی بر تحلیل یاسر عزیزی در رابطه با دونالد ترامپ (3)


توضیح «کارل مارکس»
بر حقیقت «دونالد ترامپ»
سرچشمه:
صفحه فیسبوک
یاسر عزیزی 
ویرایش و متا تحلیل از
مسعود بهبودی

ترامپ هیچ ندارد، هیچ.
او فقط پول دارد.
با اینهمه یک ‌تنه دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می ‌گیرد.

·       سؤالی که ما را به خود مشغول می داشت، این بود که یاسر چگونه به این نتیجه مطلقا ایرئالیستی و ایراسیونالیستی (ضد واقع بینی و ضد عقلی) رسیده که مش دونالد «یک تنه» وارد عرصه شده، بسان خیاط باشی قهاری خودش می برد و خودش هم می دوزد؟

1

ترامپ هیچ ندارد، هیچ.
او فقط پول دارد.
با اینهمه یک ‌تنه دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می ‌گیرد.

·       همه می بینند که مش دونالد نماینده حزب ریگان و بوش و بوش ابن بوش و امثالهم است.

·       نماینده ـ هر چقدر هم تناور و تنومند و تنه مند باشد ـ همیشه و همه جا، تابع اوتوریته ای است که آن را نمایندگی می کند.
·       نماینده ساز می زند، ولی ساز دوم را می زند.
·       ساز اول را اوتوریته ای می زند که نماینده مأمور او ست.

·       چرا باید یاسر مرتکب این خطای خطیر شود و از ورود «یک تنه» مش دونالد به صحنه جهان، دم بزند؟

2


ترامپ هیچ ندارد، هیچ.
او فقط پول دارد.
با اینهمه یک ‌تنه دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می ‌گیرد.

·       اینکه هنوز چیزی نیست.
·       مش دونالد تنها نبوده و نیست و نخواهد بود.

·       مش دونالد، دار و دسته دارد که از دیرباز بادش کرده اند و خیلی چیزها را یادش داده اند.
·       اژدها هائی از اولترا راستگرا ها، مش دونالد را همراهی می کنند که تبارشان به کوکلوس کلان ها می رسد.
·       به برده داران صاحب تبار و ریشه دار.
·       به تروریست های ماسک دار بی رحم و قسی القلب که حتی به برده داران یانکی رحم نمی کردند و املاک شان را به جرم خوش رفتاری با برده های سیاه پوست به آتش می کشیدند.

·       چرا باید یاسر از این حقایق امور بی خبر باشد و فقط مش دونالد را ببیند و ثروت باد آورده اش را؟

3


ترامپ هیچ ندارد، هیچ.
او فقط پول دارد.
با اینهمه یک ‌تنه دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می ‌گیرد.

·       احتمال آن می رود که یاسر تحت تأثیر آثاری قرار داشته باشد که از علمای امپریالیستی ترجمه می کند.

·       ما به سبب قلت وقت، مطالب او را در این زمینه نخوانده ایم تا به قضاوت قطعی خطر کنیم.

·       این تئوری «یک تنه ئیسم» مش دونالد و پوتین و عردوغان و امثالهم را ایده ئولوژی امپریالیستی شب و روز به خورد خواننده و شنونده خر می دهد.

·       هر گزارشی در رسانه های امپریالیستی راجع به مش دونالد به همین تئوری می رسد:
·       جهان تهی است ز فرزانگان تیز اندیش.
·       شرح حال نویسان، طالع بینان، فالگیران، عوامفریبان، یکه تاز میدان های رسانه ای اند.
·       سخن از اگوی غول آسای مش دونالد در بین است.
·       سخن از غریزه مهار ناپذیرش به پیروزی به هر قیمت ورد زبان ها ست.
·       از خود خشنودی مش دونالد چه ها که نمی گویند.

·       آدم بی اختیار خیال می کند که مش دونالد، همان مشد احمد شاملوی مشهور است که از گور برخاسته است:
·       همان اولین و آخرین بامداد است.
·       همان شرف کیهان است.
·       همان غولی است که دوزخ از مشاهده آتش سیاه عندوهش شرمسار می شود.

4
ترامپ هیچ ندارد، هیچ.
او فقط پول دارد.
با اینهمه یک ‌تنه دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می ‌گیرد.

·       مش دونالد چیست و کیست؟

·       مش دونالد ها چیستند و کیستند؟

·       برای پاسخ به این پرسش، به تفکر مفهومی نیاز هست.
·       به خود اندیشی مارکسیستی ـ لنینیستی نیاز هست.

·       مش دونالد نامزد ریاست جمهوری حزب امپریالیستی جمهوریخواه ایالات متحده امریکا ست.
·       این اولا بدان معنی است که مش دونالد باید به ساز حزب خویش برقصد و نه به ساز ناهنجار ننه خویش.

·       هیچ شخصیتی مستقل مطلق و خودمختار نیست.
·       نه هیتلر و موسولینی و فرانکو و پینوچه و خمینی و بن لادن مستقل مطلق و خودمختار بوده اند و نه لنین و مائو و هوشی مین و آن و این.

·       همه این شخصیت های منفی و مثبت، نماینده بوده اند.
·       نماینده هستند و خواهند بود.

·       لنین بکرات بر این حقیقت امر اشاره می کند.
·       لنین خود را نماینده طبقه کارگر می داند.
·       نه کمتر و نه بیشتر.

·       یاسر حتما از این حقیقت امر خبر دارد.

·       وقتی لنین سگ سرسپرده طبقه کارگر باشد، مش دونالد چگونه می تواند «یک تنه» وارد میدان شود و شق القمر کند؟

5
ترامپ هیچ ندارد، هیچ.
او فقط پول دارد.
با اینهمه یک ‌تنه دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می ‌گیرد.

·       بشریت بر سر دو راهی سرنوشت ساز ایستاده است:

الف
·       بشریت یا باید به هر مشقتی، مارکسیسم ـ لنینیسم را از آن خود کند و آدم شود. 

ب
·       و یا باید در منجلاب خریت فرو رود و فاجعه بیافریند.

·       راه سومی وجود ندارد.

·       پیامبری با لوح زرین در دست، وجود ندارد.
·       پرولتاریا باید به فوت و فن خوداندیشی مجهز شود.
·       فرق هم نمی کند که خودش می خواهد و یا نمی خواهد.

·       خروج از خریت در دستور کار بشریت مولد و زحمتکش است.
·       برای روشنگری علمی و انقلابی، بدیلی وجود ندارد.
·       روشنگری علمی و انقلابی اسباب بی بدیل خروج از منجلاب خریت و طفولیت است.

6
ترامپ هیچ ندارد، هیچ.
او فقط پول دارد.
با اینهمه یک ‌تنه دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می ‌گیرد.

·       مش دونالد، بسان همه مش دونالدهای رنگارنگ، نماینده حزب معینی است.
·       یعنی تابع حزب معینی است.
·       یعنی ساز دوم را می زند.

·       آنچه استاد ازل گفت:
·       «بگو»، می گوید.

·       البته به زبان خاص خود می گوید.
·       تفاوت روح الله با آدولف هیتلر و پینوچه و مش دونالد در فرم تبیین اراده استاد ازل است.

·       یکی اراده استاد ازل را در زر ورق آیه و روایت و حدیث و خبر می پیچد و تحویل خلایق خر می دهد و دیگری در لفافه ناسیونالیسم و سکسیسم و راسیسم و دموکراتیسم و فمینیسم و تصورات ارزشی و حکومت قانون و استقلال و آزادی و حقوق بشر و غیره.

·       این به معنی بسط و تعمیم دیالک تیک شخصیت و تاریخ (پله خانف) به شکل دیالک تیک نماینده و حزب است.

7
·       دیالک تیک حزب و طبقه نیز فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک شخصیت و تاریخ (جامعه) است.

·       این بدان معنی است که مش دونالد، حتی ساز دوم را نمی زند و نمی تواند بزند.
·       ساز دوم را حزب جمهوریخواه یانکی و بانکی و مانکی می زند که خود نماینده ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه امپریالیستی است.

·       استاد ازل، طبقه حاکمه امپریالیستی است که بسان اجنه و ملائکه و اشباح و الله، نامرئی است.
·       همه جا هست و همه کاره است، بی آنکه دیده شود.

·       حتی جان اف کندی را به محافل طبقه حاکمه راه نمی دادند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر