۱۳۹۵ دی ۲۳, پنجشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (399)


جمعبندی از
مسعود بهبودی


خوان ِ یغما
شعری از حسن حسام
(بیستم دی ماه هزارو سیصدو نود پنج)

در مصلای مصفای ِ این دیار
به اخلاصی ریایی
چار زانو نشستی
روزه شکستی
همکاسه با غرابان .

خوردی
خوردی
خوردی
بسیارو بی شمار و به خروار
دل ِ عاشق
جگر ِ سوخته
نان ِ خلایق
و چشم ِ دانایی

سرانجام
عمامه بر تابوت نشاندی
وشادی امام زمانت را
نماز وحشت خواندی
با کوله باری از نفرت ِ تاریخ
و دشنام زندگان

پایان

نفرین به شاه، باد
نفرین به شیخ، باد
نفرین به باد، باد
نفرین به مادری که شه وشیخ زاد، باد.

حریفی گفت:
صادق ترین شیخ
در گله شیوخ جماران
شیخ صادق خلخال بود.

تو خود حدیث مفصل بخوان
از این مجمل

صورت زیبای ظاهر
رفتنی است
گر توانی
عزت زیبا بیار

خود جان است، این
نه صدف جان

1
خیلی جذاب و دلربا و دلفریب و زیبا ست.

2
زنده باد عکاس باشی

3
گرفتن چنین عکسی
آسان نیست.

4
عکس
کشف وجود فردی و یا چیزی
از زاویه ی دید ایدئال کمیابی است.

5
عکس
ضمنا
صید سریع السیر نمود لحظه ایِ بودی است.

6
دیالک تیک نمود و بود (سعدی)

صیغه
ماهیتا
همان خرید و فروش سکس است
که در جوامع سرمایه داری
هم حلال است و هم حلال مشکلات جانوران است.

1
صیغه و خرید و فروش سکس
هر دو به معنی سقوط انسان تا درجه کالا ست.

2
تفاوت فقط در اسم است.

3
حریف به همین دلیل گفته:
صورت شرعی ملا هیچ نیست.
تا توانی عزت والا بیار

اندک اندک می شود، خر شد و عرعر کرد.

1
اضافه
لا مصب
نه اظافه

2
مگر در عیرانظمین
کلاصات عکابر
وجود ندارد؟

3
ضمنا
به جز جنتی جنت نشین
این جن را هرگز کسی صیغه نخواهد کرد.

عجب جفنگ مضحکی!
از خنده به خریت فیلسوف فرانسه
می توان روده بر شد.

گویند که خضر عمر جاویدان یافت
باور مکنید، عمر او پایان یافت

جز ذات خداوند همه می میرنند
این آیه توان به سوره ی قرآن یافت

محمود خیبری

1
به دعاوی کریم نباید پر بها داد.

2
کریم وارونه اندیش وارونه بین وارونه نما ست:

3
ذات خدا
از قضا میرا ست.

4
عکس ذات خدا (عکس ذات الله)
تصور موسوم به خدا ست
و در خیال خلایق نامیرا ست.


همین کار را هم می کنیم
جبر و یا ضروت
را حالا تمرین می کینم.

1
این مطلب
حاوی جبر است

2
این مطلب
به تفاوت جبر با علیت مربوط می شود.

این جفنگ
به همه چیز شبیه است
مگر به شعر

شخصی نزد زرتشت رفت و گفت:
فلانی پشت سرت چیزی گفته است

زرتشت گفت:
در این گفته ات سه خیانت است:

الف
شخصی را نزد من خراب کردی

ب
فکر مرا بیهوده مشغول کردی

پ
خودت را نزد من خوار کردی

1
این کرد و کار حریف
اگر ناشی از خریت نباشد، خدمت است و نه خیانت
چرا؟

2
ما باید میان «دو به هم زنی» بی محتوا و
ابلاغ حقیقت عینی (روشنگری) تفاوت قایل شویم:

3
زرتشت فقط شق اول را دیده است
و بدرستی به چالش کشیده است.

4
اگر متوجه شق دوم شده بود
به نتیجه زیر می رسید:

5
در این گفته ات سه خدمت است:

الف
شخصی را نزد من افشا کردی

ب
مرا به خریت خود آگاه کردی

پ
خودت را نزد من عزیز کردی

تئوری غنیمت دانی دم 
از عمر خیام است.
طرز زندگی کسانی است که همه چیز دارند
بی آنکه چیزی داشته باشند

استه تیک دو جنبه دارد:

الف
جنبه اوبژکتیو که مستقل از این و آن ست.
مثل زیبائی های ناتورال

ب
جنبه سوبژکتیو
زیبائی های استنباطی شخصی و سلیقه ای افراد مختلف

خلیل جبران
دوستی همیشه مسئولیت شیرینی است
و نه فرصتی

1
اخر الزمان است، ای اعرابی

2
دشمنی فت و فراوان است.
ریخته حتی زیر دست و پا

3
دوستی حکم کیمیا دارد

4
دوستی سرشار از عشق دو طرفه است
البته اگر پیدا شود.

5
دوستی مبتنی و متکی بر عقل اندیشنده است.

6
دوستی
به همین دلیل
برتر و فرا تر از عشق است.

7
برای اینکه
عشق هم یکطرفه است و هم غیر عقلی است
و محکوم به شکست است.

تو همین حالا
زیباتر از همه اینهائی
برو آیینه ای بخر و ایمان بیاور به زیبائی خودت


ویتگنشتاین

عوض اینکه ضمائم را چاپ کنی تا کتاب فربه تر (؟) شود،
ده دوازده تا صفه (؟) را برای خواننده خالی بگذار
تا وقتی کتاب را خرید و نتوانست آن را بفهمد،
فحش هایش را نثار آن کند.
لودویگ ویتگنشتاین
نامه به اگدن ناشر نهایی اش

1
عجب مترجمینی
جماران از چاه جمکران بیرون کشیده و
به جان زبان بی صاحب فارسی انداخته است!

2
کتاب قطور و یا کت و کلفت
داریم و نه کتاب فربه تر.

3
گوسفند فربه داریم.

4
ده دوازده تا صفه (10 ـ 12صفحه) را
برای خواننده خالی بگذار

5
خواننده کتابی را که نمی فهمد
اگر برای دکور لازم نداشته باشد،
نمی خرد.

6
ضمنا
عدم درک جفنگ های تو
دلیل بر نفهمی خواننده نیست.

7
دلیل بر فلاکت فکری خود تو ست.

می خواهم با کسی بروم که دوستم داشته باشد
نمی خواهم هزینه ‌ی این همراه شدن را حساب و کتاب کنم
یا اینکه به خوبی و بدی ‌اش فکر کنم
حتی نمی خواهم بدانم دوستش دارم یا نه
فقط می خواهم با کسی بروم که دوستم داشته باشد

از یکی از آثار برشت

1
بر سر سه راهه ای قرار داری
یعنی سه راه در پیش داری:

الف
مادرت را پیدا کنی و با او به راه افتی
چون
بی کمترین تردید
عاشق ترین کس، مادرت است.

ب
پدرت را پیدا کنی و با او به راه افتی
چون
بی کمترین تردید
عاشق ترین کس، پدرت است.

پ
البته اگر مادر و پدرت
سلب آدمیت نشده باشند.

ت
چون آخر الزمان است و آدم ها
به آسانی خوردن آب
سلب آدمیت می شوند.

ث
راه سوم در این سه راه زندگی
بهترین راه است و
همراه تو در این راه عاشق ترین همراه.

ج
برای پیمایش این راه
فقط باید آیینه ای بخری و
همراه با آن
به راه افتی.

2
به توصیه سرخ ترین سرخگل ایران
«نام نجات دهنده ات را از آینه بپرس.»

3
این بریده ای از نمایشنامه ای و یا شعری از برتولت برشت
از قول حریفی است.

4
شاید از اثر او تحت عنوان «بعل» باشد.

5
باید در رابطه با کل شعر و یا متن مربوطه و حتی در رابطه با صاحبسخن
بررسی شود.

6
دوست ما شوخی کرده.
همین و بس.

7
منظور دوست مان این بوده
که در آخر الزمان
آدم ها زباله می شوند.

8
کسی زباله را
(مثلا بعل (و یا امثالهم) در این شعر را)
نمی تواند دوست داشته باشد

9
زباله هم نمی خواهد و نمی تواند کسی را دوست بدارد.

بحث بر سر ادعای ادیب است:
ولی غرض از بکارگیری واژه امپریالیسم در اینجا،
منظور رویزیونیست های معاصر بنمایندگی خروشچف اند که خود را بناحق ،"سوسیالیسم" می نامند
و ادعا دارند که درحال نبرد با امپریالیسم امریکا هستند.

1
اولا رویزیونیسم یعنی چی؟

2
ثانیا کدام شیر حلال خورده ی بی خبر از خدا و خر و خربزه و خرما
گفته که خروشچف نماینده رویزیونیسم بوده؟

3
خروشچف که از مارکسیسم ـ لنینیسم خبر نداشته
تا در آن تجدید نظر کند.

4
نماینده رویزیونیسم هربرت مارکوزه و ژان پل سارتر و هاوگ و زباله های دیگر بوده اند.

5
رابعا چرا با امپریالیسم متحد شدن و بر ضد رقیب امپریالیستی اش
(ناسیونال ـ سوسیالیسم، فاشیسم و میلیتاریسم ژاپن)
جنگیدن در مورد استالین خوب است
ولی در مورد کس دیگر بد؟

6
خامسا
معیار صحت و سقم کرد و کاری چیست؟

7
معیار
سوبژکت
(استالین و فرح و فرخ و حاج مصطفی و و مریم و مسعود و ...) است
و یا
خود کرد و کار؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر