۱۳۹۵ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

تعارفات و تحریفات انجمن راه «کارگر» (19)


محمد رضا شالگونی
فیدل کاسترو
کسی که تا آخرین نفس
 به عدالت اجتماعی وفادار ماند

ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور

چهار
 در دوران حکومت کاسترو ، هرچند او رهبر بی منازع رژیم بود
و رسماً "إل کوماندانته" (یعنی "فرمانده") نامیده می شد ،
اما برخلاف غالب حزب - دولت های "کمونیستی"،
کیش شخصیت راه نیانداخت
و همیشه زندگی بسیار ساده ای داشت.
همچنین در کوبای کاسترو،
انقلاب فرزندان خود را نخورد و
هیچ یک از رهبران انقلاب توسط کاسترو قلع و قمع نشدند.
لازم است یک بار دیگر یادآوری کنم که
 اشاره به این نکات برای توجیه دیکتاتوری در کوبا نیست و نباید باشد. 

·       این تز رئیس انجمن راه «کارگر» را باید نخست تجزیه و بعد تحلیل کرد:  

1
در دوران حکومت کاسترو ، هرچند او رهبر بی منازع رژیم بود
و رسماً "إل کوماندانته" (یعنی "فرمانده") نامیده می شد ،
اما برخلاف غالب حزب - دولت های "کمونیستی"،
کیش شخصیت راه نیانداخت
و همیشه زندگی بسیار ساده ای داشت.

·       از این جمله رؤسا می توان هم به منشاء تشکیل «کیش شخصیت» در کشوری از دید آنها و هم به «تعریف» آنها از مفهوم «کیش شخصیت» پی برد:

الف


اما کاسترو برخلاف غالب حزب - دولت های "کمونیستی"،
کیش شخصیت راه نیانداخت

·       کیش شخصیت در قاموس رؤسا، به طرز سوبژکتیو (بسته به میل و هوس و هوا و اراده و خواست کسی) راه انداخته می شود.
·       در کوبا کیش شخصیت راه نیفتاده، چون کاسترو نخواسته است.
·       بدین طریق منشاء عینی (اوبژکتیو) تشکیل کیش شخصیت انکار و یا حداقل، فراموش می شود.

·       سؤال ناقابل از رؤسا این است که چرا در هلند و فرانسه و بریتانیای کبیر، کیش شخصیت رواج نیافت؟

·       اما در آلمان و ایتالیا و اسپانیا رواج وسیع یافت؟

·       آیا دلیلش این بود که دوگل و چرچیل و یا ملکه انگلیس دل شان نخواسته که مورد پرستش ملت قرار گیرند؟

ب


اما کاسترو برخلاف غالب حزب - دولت های "کمونیستی"،
کیش شخصیت راه نیانداخت

·       ما بخش هائی از سخنرانی های چرچیل را پس از روی کار آمدن هیتلر و موسولینی ترجمه و منتشر کرده ایم.
·       چرچیل در گردهمائی انجمن ضد سوسیالیستی، ضمن تمجید و تجلیل از هیتلر و موسولینی، هندوانه های هنگفتی زیر بغل ملل آلمان و ایتالیا می چپاند که با سینه زدن زیر علم فاشیسم، شق القمر ضد سوسیالیستی کرده اند.

·       این آیا دال بر آرزوی قلبی چرچیل به تشکیل کیش شخصیت در بریتانیای کبیر نبوده است؟

پ
اما کاسترو برخلاف غالب حزب - دولت های "کمونیستی"،
کیش شخصیت راه نیانداخت
و همیشه زندگی بسیار ساده ای داشت.

·       معیار سوبژکتیو دیگر کیش شخصیت و تشکیل کیش شخصیت، از دید رئیس انجمن راه «کارگر»، نه زندگی ساده، بلکه زندگی مرفه است.

·       اگر کاسترو، زندگی مرفهی می داشت، این از دید رؤسا دال بر آن می بود که او خواهان کیش شخصیت بوده است.

·       حالا باید پرسید آیا دوگل و یا چرچیل، زندگی مرفه نداشته اند؟

·       پس چرا کیش شخصیت در فرانسه و بریتانیای کبیر تشکیل نشده است؟

·       فرانسه و بریتانیای کبیری که سرکرده های جهان بوده اند.

·       بریتانیای کبیری که آفتاب در قلمرو هژمونی اش غروب نمی کرده است.

ت
اما کاسترو برخلاف غالب حزب - دولت های "کمونیستی"،
کیش شخصیت راه نیانداخت
و همیشه زندگی بسیار ساده ای داشت.

·       سؤال دیگر از رئیس انجمن راه «کارگر» این است که آیا ملت فرانسه و هلند و بریتانیای کبیر اصلا تن به کیش شخصیت می دادند؟

·       اگر نمی دادند و عملا هم نداده اند، دلیل و یا دلایلش چیست؟

2
همچنین در کوبای کاسترو،
انقلاب فرزندان خود را نخورد  

·       این هم یکی دیگر از نشانه های کیش شخصیت است؟

·       اگر انقلاب کوبا فرزندان خود را می خورد، کیش شخصیت تشکیل می شد؟

·       رئیس انجمن راه «کارگر» مطمئن است که انقلاب کوبا بخشی از فرزندانش را نخورده است؟

·       رؤسا اصلا عخبار رسانه های امپریالیستی را گوش نمی دهند؟

·       تلویزیون های ممالک امپریالیستی را اصلا تماشا نمی کنند؟

·       رؤسا اصلا نشنیده اند که چه گوارا به بخشی از چریک ها مسئولیت هائی در نقاطی از کوبا داده است که آب شان گوارا بوده است؟

·       رؤسا اصلا نمی دانند که تعدادی از اپوزیسیون ضد انقلابی کنونی در کوبا از چریک های همرزم کاسترو و چه گوارا بوده اند و خاطرات تلخ از طرز رفتار رهبری حزب کمونیست کوبا با خود نقل می کنند؟

·       از کلمات قصار حضرات، کمونیست نبودن و فیدلیست بودن است.

3
همچنین در کوبای کاسترو،
انقلاب فرزندان خود را نخورد  

·       سؤال دیگر این است که چرا انقلابات اجتماعی فرزندان خود را می خورند؟

·       دلیل این پدیده هم سوبژکتیو است؟

4
همچنین در کوبای کاسترو،
انقلاب فرزندان خود را نخورد و
هیچ یک از رهبران انقلاب توسط کاسترو قلع و قمع نشدند.

·       رهبران انقلاب کوبا که زمام امور را به دست گرفته اند و کسانی را که می توانستند به قلع و قمع شان بپردازند، پیشاپیش خنثی کرده اند.

·       رؤسا اگر عخبار رسانه های امپریالیستی را بشنوند، بهتر به این مسائل پی می برند.

·       شکوه و شکایت و تأسف و دریغ مأمورین سیا و مجانین مافیا از سازمان اطلاعاتی و امنیتی آهنین انقلاب رهائی بخش کوبا ست.

·       انقلابیون کوبا به احتمال قوی در خود ایالات متحده امریکا فعال بوده اند و تعدادی از آنها لو رفته اند و دستگیر شده اند.
·       اینکه توطئه های امپریالیسم در زمینه ی ترور کاسترو ناکام مانده اند، به همین دلیل هم بوده است.

·       در فیلمی که اخیرا راجع به دوست دختر امریکائی فیدل پخش شد، فیدل به او که قرص هائی از مافیا گرفته بود تا در لیوان شرابش بیندازد، با اطمینان خاطر می گوید:
·       «رفته بودی پیش سیا و مافیا؟
·       کسی نمی تواند مرا ترور کند.»

·       این حاکی از هشیاری حزب کمونیست کوبا ست.

5
اما برخلاف غالب حزب - دولت های "کمونیستی"،
کیش شخصیت راه نیانداخت

·       رئیس انجمن راه «کارگر»، چنان وانمود می کند که انگار رهبران اغلب کشورهای سوسیالیستی، کیش شخصیت راه انداخته اند.
·       اتحاد شوروی و جمهوری خلق چین در مبارزه دشوار بر ضد فاشیسم، میلیتاریسم و امپریالیسم، گاهی مجبور به اتخاذ تصمیمات معینی شده اند که بوی توتالیتاریسم و کیش شخصیت داده اند.

·       رؤسا عاجز از تعریف  مفاهیم فلسفی اند و اصلا نمی دانند که دیکتاتوری، دموکراسی، کیش شخصیت یعنی چه.
·       به همین دلیل می نویسند:

لازم است یک بار دیگر یادآوری کنم که
 اشاره به این نکات
 برای توجیه دیکتاتوری در کوبا نیست
و نباید باشد. 

·       ما به سبب قلت وقت، جفنگیات رهبران چپ قلابی عیران را نمی خوانیم.
·       ظاهرا دیگر مدعیان چپ آنتی کمونیستی هم بسان رئیس انجمن راه «کارگر»، فیدل کاسترو را دیکتاتور قلمداد کرده اند.

·       اینها اصلا معنی  مفاهیم فلسفی را نمی دانند.

·       از دید کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم، هر دولتی ماهیتا دیکتاتوری طبقه و یا طبقاتی  بر طبقات اجتماعی دیگر است.

·       دیکتاتوری پرولتاریا اما دموکراسی نوین است.
·       برای اینکه توده اهرم های قدرت را در دست دارد و نه اقلیت انگل و استثمارگر.

·       مراجعه کنید به  دیکتاتوری پرولتاریا در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر