۱۳۹۵ بهمن ۵, سه‌شنبه

سیری در شعری از میرزا علی معجز (71 )


میرزا علی معجز
(1252 ـ 1313)
(1873 ـ 1934)
رسول پیگیر هومانیسم، رنسانس و روشنگری
ویرایش، ترجمه و تحلیل از
میمحا نجار

عاشق پریشان
 ادامه

او چشم مستیوه ایلر فدا
ـ بِلا تردید ـ
وئریلسه عاشیقه مالی، تمام دنیانین

·       معنی تحت اللفظی:
·       اگر تمامی ثروت دنیا را به عاشقت بدهند، بی کمترین تردید، همه را فدای چشم مست تو خواهد کرد.

1
·       شاعر روشنگری در این بیت شعر عاشقانه اش، عشق طراز نوینی را و ضمنا فمینیسم انقلابی نوینی را آموزش می دهد.
·       زن در قاموس شاعر روشنگری نه اسباب لهو و لعب، نه وسیله ای برای ارضای نیازهای غریزی و غیره همنوع، بلکه انسان ارجمندی است که ثروت دنیا را فدای چشم مستش کنند.

2
او خال، شاه او عارض، او زلف، مار سیاه
فدا اولوم سنه اینجیتمه زیر دستانین

·       معنی تحت اللفظی:
·       خال تو سلطان سرزمین سیمای تو ست و زلف تو، مار سیاهی است.
·       فدایت شوم، عاشقان مظلومت را میازار.

·       شاعر در این بیت شعر، با توجه به روند های پسیکولوژیکی عاشق، خال صورت معشوق را به سلطان بی رحم و زلف سیاه معشوق را به مار مهلک تشبیه می کند و از معشوق می خواهد که بر عشاق ترحم ورزد.  

3


یازاندا بو غزلی نصف لیل، گئچمیشدی
یاواش یاواش ایشیغی، تار اولوردی لامپانین

·       معنی تحت اللفظی:
·       به هنگام تحریر این غزل، شب از نیمه گذشته بود و نور لامپا (چراغ نفتی) ـ اندک اندک ـ رنگ می باخت.

·       شاعر اکنون از دلبر دست برمی دارد و به توصیف محیط پیرامون خویش می پردازد.

·       خواننده و شنونده شعر متوجه می شود که شاعر شباهنگام زیر نور لامپا مشغول سرودن این غزل عاشقانه بوده است.


اُونوره دو بالزاک
(۱۷۹۹ - ۱۸۵۰)
نویسندهٔ فرانسوی
پیشوای مکتب رئالیسم اجتماعی در ادبیات  
«کمدی انسانی»
نامی است که
 بالزاک بهمجموعه آثار خود که حدود ۹۰ رمان و داستان کوتاه را دربرمی ‌گیرد،
 داده ‌است.
توصیفات دقیق و گیرا از فضای حوادث و
تجزیه و تحلیل نازک ‌بینانه روحیات شخصیت ‌های داستان ها،
بالزاک را به یکی از معروف ترین و مؤثرترین رمان ‌نویسان دو قرن اخیر تبدیل کرده‌ است.

·       آدم بی اختیار یاد سبک نگارش اونوره دو بالزاک ـ نویسنده بزرگ فرانسه و نمیانده بی نظیر رئالیسم ـ می افتد.

4
خانیم آییلدی بو اثناده، گوردی من یازیرام
دئدی:
«دو یات کیشی، توزلی قالا قلمدانین!

تمام فیکریوی حصر ائتمیسن غزلیاته
دوشونمیسن که کوپی، بوش قالیب قوورمانین

صباح اولاندا جوابین نه دور، طلبکاره
مگر وئریلمیه جک مالیات دیوانین؟»

·       معنی تحت اللفظی:
·       در این هنگامه، همسرم از خواب بیدار شد و دید که من مشغول نوشتنم.
·       گفت:
·       «مرد، بگیر و بخواب.
·       قلم و دواتت الهی خاک بگیرند.
·       تمام فکر و ذکرت شده غزلسرائی.
·       عین خیالت حتی نیست که خمره قورمه خالی است.
·       فردا به طلبکار چه جوابی خوهی داد؟
·       مگر قرار بر این نیست که به دولت مالیات بدهی؟»

5
خانیم آییلدی بو اثناده، گوردی من یازیرام
دئدی:
«دو یات کیشی، توزلی قالا قلمدانین!

·       به چرخش قلمی رؤیای شیرین، جای خود را به رئالیته تلخ تر از زهر می دهد و روی دیگر نیمه دیگر جامعه نشان خواننده و شنونده شعر داده می شود:
·       زن نه به عنوان زباله، بلکه به عنوان بیدار هشدارنده وارد صحنه شعر می شود و پرده اوتوپی و رؤیا را کنار می زند و از مشقت رئال زندگی پرده برمی دارد.
·       همسر به مثابه مدیر و سازمانده مسئول مسئولیت شناس خانه و خانواده.

6

تمام فیکریوی حصر ائتمیسن غزلیاته
دوشونمیسن که کوپی، بوش قالیب قوورمانین

·       همسر اکنون به عنوان منتقد قد علم می کند و نگرانی خود را تبیین می دارد:
·       تدارک قورمه برای فصل سرما و یخبندان فکر و ذکر مدیر خانه و خانواده را به خود مشغول داشته است و خواب راحت را بر او حرام کرده است.  

7
صباح اولاندا جوابین نه دور، طلبکاره
مگر وئریلمیه جک مالیات دیوانین؟»

·       درد همسر فقط خالی بودن خمره قورمه نیست.
·       درد او علاوه بر آن، پرداخت بدهی به طلبکار است.

·       شاعر در این ابیات شعر از عظمت نقش زن در خانه و خانواده و از روند های روانی همسر در حیات مشترک پرده برمی دارد.

·       رئالیسم دیالک تیکی جز این نیست که شاعر روشنگری در همه اشعارش نمایندگی می کند.  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر