۱۳۹۵ بهمن ۴, دوشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (402)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

جهان آزاد
(شانزدهم ژانویه 2011)

حکایت:

در نیمروز قرطاج
یک مرد،
خود را میان میدان آتش زد.
خود را میان شعله ی آتش سوخت

آنگه
تونس، تمام تونس
آتش گرفت
و کاخ های وحشت و بیداد
لرزید،
و عطر یاسمین بیابانی
پوشاند
از صور تا سواحل صیدا را.

آنسوی تر
درپای تپه های دماوند
زیباترین جوانان را
در شعله های سرکش آتش
گداختند
وشانه ها ی شان را
با زخم تازیانه ی سربی نواختند
اما دریغ آب هم از آب،
از خواف تا کرانه ی کارون
تکان نخورد
برگی زبرگ نیز نجبید

ما درکدام سوی زمین ایستاده ام؟

پایان

1
بهار عربی
در تونس (و نه فقط در تونس)
خزان عرعری از آب در آمد.

1
اکنون
6000 تونسی که از همکاری با قبیله داعش
برگشته اند
آوارگان جهان اند.

2
نه غرب می پذیردشان، نه شرق

3
در تونس هم خلایق برای دفع شر
در خیابان ها به تظاهرات برخاسته اند.

4
بدون آلترناتیو انقلابی
همان بهتر که آب از آب تکان نخورد.

دین و مذهب یا همون اسلام.
فقط انسانها رو بجون هم می اندازد.

به قول حمد شاملو:
در زمان سلطان محمود می ‌کشتند که شیعه است،
زمان شاه سلیمان می‌ کشتند که سنی است،
زمان ناصرالدین شاه می ‌کشتند که بابی است،
زمان محمد علی شاه می‌ کشتند که مشروطه طلب است،
زمان رضا خان می ‌کشتند که مخالف سلطنت مشروطه است،
زمان پسرش می ‌کشتند که خرابکار است ،
امروز توی دهن ‌اش می‌زنند که منافق است و
فردا وارونه بر خرش می ‌نشانند و شمع‌ آجین‌ اش می‌کنند که
لا مذهب است.
اگر اسم و اتهامش را در نظر نگیریم
چیزی عوض نمی شود :
تو آلمان هیتلری می کشتند که یهودی است،
حالا تو اسرائیل می ‌کشند که طرفدار فلسطینی‌ها است،
عرب‌ها می ‌کشند که جاسوس صهیونیست ‌ها است
صهیونیست‌ها می ‌کشند که فاشیست است،
فاشیست ‌ها می‌کشند که کمونیست است‌،
کمونیست‌ ها می‌کشند که آنارشیست است،
روس ها می‌ کشند که پدر سوخته از چین حمایت می‌کند،
چینی ‌ها می ‌کشند که حرام‌ زاده سنگ روسیه را به سینه می‌زند،
و می‌کشند و می‌کشند و می‌کشند...
چه قصاب خانه ای است این دنیای بشریت
حریف

عجب استدلالات منطقی ئی

1
مطمئنی که از موضوع (دین)
خارج نشده ای و به بر و بیابان نزده ای؟

2
جنگ بر سر دین و ایمان نیست.
جنگ بر سر نان است.

3
دین می تواند آلت دست قرار داده شود.
به همان سان که جای دیگر
نژاد آلت دست شده بود.
جای دیگر وطن
جای دیگر زبان
جای دیگر جنسیت

4
دین ایده ئولوژی است.

5
ایده ئولوژی چیزی واحد یکسانی نیست.

6
ایده ئولوژی
چیزی طبقاتی است.

7
دین عمله و دهقان با دین اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی
از زمین تا آسمان تفاوت و تضاد دارد.

8
به مشد احمد شاملو بگو:
برو تحقیق کن
ای خرتر از هر خر.
با پوزش از خر که خادم دیرین بشریت است.

9
حضرت محمد
از دید دهقانان
بوسنده دستان پینه بسته است.
طرفدار زحمتکشان است.

10
همان حضرت محمد
از دید اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی
جلاد توده ها ست.

11
احمد شاملو لاشخور عوامفریبی است.
هروئینی عیاشی است.

12
این کثافت
دهها نفر از جوانان مردم را معتاد به هروئین کرده است
تا دسترسی اش به مواد
آسان شود

چیزی از یاد آدمی نمی رود.

1
همه چیز ته نشین می شود.

2
حتی جملاتی که نفهمیده ای
با گذشت زمان
به ترفند تجربه
درک می شوند.

به جای پوز دادن با پدر
اشعارش را از عوض ما بخوان


ترامپ جام پوتین نما ست
فرقی با هم ندارند.
پوتین
جام به جام همه لاشخورهای فاشیسم می زند.
کدام آرمان؟

نه.

1
قدر دانی لازم نیست.

2
ما مأمور توده ایم.

3
توده
نان مان داده
آب مان داده
پرودگار ما ست.

4
تو به جای قدر دانی از سگ ها
پارس ها را یاد داشت کن

5
مفاهیم ساختار و عنصر و سیستم و فونکسیون را یاد داشت کن
تا بعد اوبژکت را
و سوبژکت را تمرین کنی

فرخ نگهدار
صادق ترین فرد در انجمن فدائیان فئودالی دیروز
و بورژوائی امروزاست
عمرش دراز باد.

روزگار است دیگر...
یک روز چرخت می چرخد
یک روز نه،
یک روز بارت سنگین است،
یک روز نه،
چه می شود کرد،
هیچ.

نشسته ام،
تماشا می کنم،
یادم نیست که بود ولی یکی گفت:
جهان تماشایی است.

این بار که ببینمش به او خواهم گفت:
خوشحالم
ـ دست کم ـ
دل تو خوش است

حریف

دی شیخ
ـ بی چراغ ـ
همی گشت در سراب
کز بیخ و بن ملولم و دنیایم آرزو ست.

گفتند:
«در سراب نباشد نشان از او»

گفتا:
«ز سار پرس که سارایم آرزو ست
سارای سیل های هیولایم آرزو ست.»

حریف
نظر شما راجع به این حکم چه هست؟

جهان بيني به منزلة زير بناي فكر است
و ايدئولوژي به منزلة رو بنا

يعني در يك دستگاه فكر و انديشه،
جهان بيني حكم طبقة زيرين و ايدئولوژي حكم طبقه روئين را دارد كه
 بر اساس آن و بنا بر اقتضائات آن ساخته شده است.
.....
مرتضی مطهري

1
این اولا حکم نیست
حکم چیست؟
مراجعه کنید به مفهوم، مقوله، حکم
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2
این
ـ در بهترین حالت ـ
ادعا ست.
ادعا به چیزی اطلاق می شود که
اعتبار ندارد و باید استدلال و اثبات شود تا معتبر شود.

3
این جفنگ است.
چرا و به چه دلیل؟

4
حریف مفاهیم فلسفی را برمی دارد
مثل بادمجان از محتوا خالی می کند
بعد با زباله پر می کند و تحویل خلایق می دهد.

5
فکر (اندیشه، نظر، قضاوت) چیست که
برایش روبنا و زیربنا تعیین می شود؟

6
فکر اصلا چگونه تشکیل می شود؟

7
مثال:
آب در فشار جو
در صد درجه سانتیگراد می جوشد.
این اندیشه ای است.

8
منشاء این اندیشه چیست؟

9
این اندیشه چگونه تشکیل شده است؟

طنز تاریخ است و
الهه تاریخ
طناز بی رحمی است:

1
رژیم شاه را برانداختند
به این بهانه که آزادی برای زنان آورده است

2
اکنون زنان عیران برای خودفروشی به عرعرستان و عردوغانستان و عمارات عرعری می روند.

3
شهر نو را به آتش کشیدند
اکنون کشور نو تشکیل شده است
و از زوار حشری اثنی عشری در خانه های عفاف
پذیرائی می کنند و سکس با کره و بی کره عرضه می دارند.

4
پیران پرولتاریا را به اتهام وابستگی به شوروی
پس از زجر و شکنجه و رسوائی به دار آویختند
و اکنون با اولیگارشی روس
لاس می زنند و دار و ندار ملت را برای خرید تراختور اتمی حراج می کنند.

5
چه طنازی ای تاریخ

علی آلنگ

اشباح سخن می‌گویند:
منابع خبری رسانه‌های غربی:
یک شاهد عینی
مسافری که تازه به استانبول آمده بود
ناظرین مطلع
یک مقام ارشد نظامی
منابع آگاه
شخصی‌ که نمی خواست نامش فاش شود
بررسی‌‌ ها نشان می‌دهند ...
یک منبع مطلع
شواهد حاکی از آن اند...
در منطقه شایع است که ...
به گزارش خبرنگاران
شخصی‌ که یک دست و صورتش آسیب دیده بود
به گفته یک مامور امنیتی
یکی‌ از فعالین حقوق بشر
بنا بر گفته یک مقام مطلع
به گزارش خبر نگاران
و بدین ترتیب این اشباح بطور شبانه روز شبکه‌ های خبری و اجتماعی را 
بی‌ وقفه جولان می ‌‌دهند تا سر انجام عده ‌ای بی‌ خبر یا ساده دل 
و احیاناً مغرض را شکار خود کنند.
اشباحی که می دانیم سیل اخبار و شایعات ‌شان پایه‌ های تحلیل
 و اظهار نظر‌های بسیاری قرار می‌گیرد!

پایان

اینکه هنوز چیزی نیست.

1
اویرو نیوز
هر نیم ساعت
پوز می دهد
که در مثلا 13 کشور خبرنگار دارد و آل ویوز (همه نقطه نظر ها) را به اطلاع خلایق می رساند
آنهم کاملا اوبژکتیو
و بی طرفانه

2
عخبارش را بشنوی:
زلزله ای در جائی
سیلی در جای دیگر
تصادف قطاری
سقوط هواپیمائی
عنتحار عنگلابی خری و قتل چند نفر
وغیره اند.

3
کسی نیست بگوید:
لامصب
اگر اخبار جهان همین اند
بی طرفی دیگر چه معنی دارد؟
پوز دادن دیگر برای چیست؟

ایها الناس

1
آزادی بیان
وقتی معنی دارد که
کسی توان اندیشیدن و سودای بیان اندیشه ای را داشته باشد.

2
همین که انوشیروان غافل
زباله های اجامر جماران را
از چاه جمکران در می آورد و
در سفره همنوع می نهد
خود نشانه خشکسالی در مغزها ست.

3
اگر انوشیروان غافل اندیشه ای در دسترس داشت
به زباله نیاز نداشت.


ظریف الظرفا:

در ایران کسی را به جرم دگرانیدشی بازداشت نمی کنند.

1
همه جا همین طوره.
ظریف الظرفا
چون دیگر
برای کسی
مغزی در کله نمانده
تا نظری داشته باشد، بازداشت شود و پرس و جو شود.

2
دنیا شده طویله

3
کدام خری
به زندانی کردن خری خطر می کند؟

4
دست مریزاد
در 40 سال
تبر بر ریشه های نحیف فکر و فرهنگ زدید.
هنر نه نزد عیرانیان، بل نزد جمارانیان است و بس.

نه.
ظریف الظرفا کذاب نیست.

نکته ظریف تر از ظریف در سخن ظریف الظرفا
این است که
دیگران
آدم حساب نمی شوند.
کس حساب نمی شوند.
ناکس حساب می شوند
خاشاک و خس حساب می شوند.
کرکس حساب می شوند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر