دیالک تیک در قاموس مسعود امیدی (16)

ادعای دیالک تیک و بی طرفی در جنگ سوریه

سرچشمه:

نوید نو

تحلیلی از

ربابه نون

 ۵

برداشت نگارنده از تحلیل مبتنی بر دیالکتیک ماتریالیستی،

تحلیلی است که: 

نکته دیگر نیز مفهوم تکاملی مبتنی بر "نفی در نفی" یا نفی دیالکتیکی در پروسه شناخت است

که

از مفاهیم انتزاعی و کلی

به مفاهیم مشخص

می انجامد

بر اساس این مفهوم،

آلترناتیو بالقوه ( آنتی تز) هر پدیده ای

 در دل آن پدیده (تز) پرورده می شود

و حاصل کنش و واکنش و تضاد بین این دو به پدیده دیگری که

 اساسا پدیده جدیدی است (سنتز)، می انجامد که

 از یک سو در درون خود در بردارنده آنها ست و

از سوی دیگر نه اولی است و نه دومی   

·       مسعود امیدی که می خواست، تحلیل مبتنی بر دیالک تیک ماتریالیستی را توضیح دهد، به تریاد تز و آنتی تز و سنتز رسیده است.

·       ضمنا آنتی تز را به مثابه آلترناتیو تصور می کند.

·       ما نخست این جمله او را مورد تحلیل قرار می دهیم تا بعد نفی نفی را از دید هگل و مارکس و انگلس و لنین به اختصار توضیح دهیم:

1

بر اساس این مفهوم

·       بر اساس کدام مفهوم؟

مفهوم تکاملی مبتنی بر

"نفی در نفی" یا نفی دیالکتیکی

در پروسه شناخت

·       بر اساس مفهوم تکاملی مبتنی بر نفی نفی و یا نفی دیالک تیکی؟

·       مگر چنین مفهومی وجود دارد که چیز دیگری هم بر آن بنا شود؟

·       اگر وجود دارد، چرا مسعود امیدی آن را نام نمی برد؟  

2

بر اساس این مفهوم،

آلترناتیو بالقوه ( آنتی تز) هر پدیده ای

 در دل آن پدیده (تز) پرورده می شود

·       حتی اگر منظور مسعود امیدی از مفهوم مجهول، قانون نفی نفی و یا مفهوم نفی دیالک تیکی باشد، تریاد تز و آنتی تز و سنتز که بر اساس آن استوار نیست.

·       تریاد تز و آنتی تز و سنتز، نتیجه تجرید میلیون ها تز و آنتی تز و سنتز است:

·       یعنی بر شالوده چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای واقعی ـ عینی تشکیل شده است.

·       مثل هر مفهوم ننه مرده دیگر که در بخش های قبلی روند و روال تشکیل شان توضیح داده شد.

3

بر اساس این مفهوم،

آلترناتیو بالقوه ( آنتی تز) هر پدیده ای

 در دل آن پدیده (تز) پرورده می شود

·       برای تدریس تریاد تز و آنتی تز و سنتز،  ژرژ پولیتسر معلم فلسفه کارگران پاریس و مؤلف «اصول مقدماتی فلسفه»، مثال ساده ای زده است:

·       بیضه پرندگان را تز نامیده است.

·       این بدان معنی است که مفهوم تز نتیجه ی تجرید انواع مختلف بیضه های پرندگان و امثالهم است.

·       این بدان معنی است که او همه این بیضه ها را مورد تجرید قرار داده است.

·       یعنی جنبه های منحصر به فرد آنها را مورد صرفنظر قرار داده و وجه مشترک همه آنها را عمده کرده است و  مفهوم تز را به دست اورده است که در زبان های مختلف تحت اسامی مختلف بر زبان رانده شده است.

·       تز بر اساس مفهوم که ساخته نشده است.

·       تز بر اساس همین بیضه ها، مثلا تخم مرغ ساخته شده است.

4

بر اساس این مفهوم،

آلترناتیو بالقوه ( آنتی تز) هر پدیده ای

 در دل آن پدیده (تز) پرورده می شود

·       ژرژ پولیتسر، نطفه درون بیضه ها را آنتی تز نامیده است.

·       سیر و سرگذشت تشکیل مفهوم آنتی تز هم بسان سیر و سرگذشت همه  مفاهیم دیگر است.

·       آنتی تز نتیجه تجرید چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای واقعی و عینی است.

·       مثلا در نتیجه تجرید نطفه موجود در بیضه های مختلف و متفاوت، ژرژ پولیستر به مفهوم آنتی تز رسیده است.

5

بر اساس این مفهوم،

آلترناتیو بالقوه ( آنتی تز) هر پدیده ای

 در دل آن پدیده (تز) پرورده می شود

·       آنتی تز که آلترناتیو نیست.

·       آنتی تز قطبی از اقطاب دیالک تیکی است:

·       ما در این مورد با دیالک تیک تز و آنتی تز سر و کار داریم:

·       دیالک تیک محتوای بیضه (سفیده و زرده و آنزیم ها و ویتامین ها و غیره) و نطفه بیضه، فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک تز و آنتی تز است.

6

بر اساس این مفهوم،

آلترناتیو بالقوه ( آنتی تز) هر پدیده ای

 در دل آن پدیده (تز) پرورده می شود

و حاصل کنش و واکنش و تضاد بین این دو

به پدیده دیگری که

 اساسا پدیده جدیدی است (سنتز)، می انجامد

که

 از یک سو در درون خود در بردارنده آنها ست و

از سوی دیگر نه اولی است و نه دومی   

·       تز و آنتی تز رابطه دیالک تیکی با هم دارند.

·       یعنی در آن واحد با هم اند و بر هم اند:

·       در وحدت و «مبارزه» با هم قرار دارند.

·       مسعود امیدی حرف دهن خود را حتی نمی داند.

·       به همین دلیل از کنش و واکنش و تضاد دم می زند.

·       تز و آنتی تز با هم تضاد دیالک تیکی ئی را تشکیل می دهند.

·       اگر شرایط عینی لازم برای رشد نطفه در درون بیضه مثلا دمای معین فراهم آید، نطفه با از آن خود کردن تدریجی محتوای بیضه (سفیده و زرده و غیره) رشد می کند و پس از طی تغییرات کمی به حد عینی معین می رسد و تحول کیفی می یابد.

·       یعنی به جوجه تبدیل می شود و از بیضه بیرون می آید.

·       این به چه معنی است؟   

7

و حاصل کنش و واکنش و تضاد بین این دو

به پدیده دیگری که

 اساسا پدیده جدیدی است (سنتز)، می انجامد که

 از یک سو در درون خود در بردارنده آنها ست و

از سوی دیگر نه اولی است و نه دومی   

·       جوجه که دربردارنده نطفه و محتوای تخم مرغ نیست.

·       کسی که برای توضیح نفی دیالک تیکی و نفی نفی از تریاد تز و آنتی تز و سنتز استفاده می کند از مفهوم نفی دیالک تیکی بی خبر است:

·       اقطاب دیالک تیکی پس از نفی، هر دو نفی می شوند.

·       سنتز مثلا جوجه، نتیجه نفی هم تز و هم آنتی تز است.

·       حل هر تضاد دیالک تیکی هم از همین قرار است:

·       حل تضاد دیالک تیکی یعنی قبض روح هر دو قطب دیالک تیکی.

·       نوزاد جانوران و انسان هم به همین سان است.

·       نوزاد که حاوی و حامل نطفه و مخلفات رحم مادرش نیست.

·       حل دیالک تیک اشرافیت برده دار و توده های برده هم به همین سان.

·       حل این تضاد به معنی پایان بردگی برده ها و اربابی اشرافیت برده دار است.

·       برده پس از سرنگونی نظام برده داری به رعیت بدل می شود و اشرافیت برده دار به اشرافیت فئودال بدل می شود.

·       نه از تاک نشان می ماند و نه از تاکنشان.

ادامه دارد.