۱۳۹۵ دی ۲۹, چهارشنبه

دیالک تیک در قاموس مسعود امیدی (12)


ادعای دیالک تیک و بی طرفی در جنگ سوریه
سرچشمه:
نوید نو

تحلیلی از
ربابه نون

۴
تحلیل دیالکتیکی به این نکته توجه دارد که
 پدیده های در حال حرکت دائمی که
 تغییر،
 سرنوشت محتوم آنها ست،
تنها زمانی دچار تغییر کیفی می گردند که
حد معینی از تغییرات کمی انباشته شده،
زمینه این تغییر کیفی را فراهم نموده باشد.


·       مسعود امیدی احتمالا از تعریف مفهوم فلسفی حد خبر ندارد.
·       او ظاهرا حد را با اندازه عوضی می گیرد.
·       یعنی عینیت حد را برسمیت نمی شناسد و یا اصلا نمی شناسد.

·       حد عبارت است از وحدت دیالک تیکی کمیت و کیفیت.
·       هر کیفیتی بطور کمی تعیین می شود.
·       تغییر تعین کمی هر چیز تا درجه معینی تغییری در کیفیت آن چیز نمی دهد.
·       حد بیانگر درجه حداکثر و یا حداقل تغییرات کمی است، که منجر به تغییر کیفی نمی شوند.

·       مراجعه کنید به حد در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

1
معنی این سخن آن است که
بر اساس متدولوژی دیالکتیک ماتریالیستی،
نمی توان انتظار تغییرات کیفی یکباره و ناگهانی را داشت.

·       این نظر درست است که بدون تغییرات کمی در هر چیز و بدون رسیدن آن تغییرات کمی به حد عینی معین، کیفیت آن چیز تغییر نمی یابد.
·       فرمولبندی مسعود امیدی اما یا ناشیانه است و یا عوامفریبانه:
·       چون او گذار جهشی، یکباره و ناگهانی از کیفیتی به کیفیت دیگر را ماستمالی و انکار می کند.

·       او بدین طریق، بی سر و صدا به انکار ضرورت انقلاب اجتماعی و به تبلیغ رفرمگرائی (رفرمیسم، اصلاح طلبی) می پردازد.    

2
از این رو باید با تکرار و تقویت و توسعه تغییرات کمی،
پدیده موردنظر را در مسیری هدایت نمود که
به ناگزیر به تغییر کیفی منجر گردد.

·       خواننده اگر این جمله مسعود امیدی را دو بار بخواند، متوجه انحرافات نظری جدی در این جمله او می شود.

الف
از این رو باید با تکرار و تقویت و توسعه تغییرات کمی،
پدیده موردنظر را در مسیری هدایت نمود که
به ناگزیر به تغییر کیفی منجر گردد.

·       ایراد اول این جمله، فراموش کردن و یا انکار عینیت تغییرات کمی است.
·       انجمن استالینیستی مسعود امیدی باید بنا بر رهنمود پیشوا، تغییرات کمی را تکرار و تقویت کند و حتی «توسعه» دهد و تکامل بخشد، تا جامعه «به ناگزیر تغییر کیفی یابد.»

·       این طرز تفکر و طرز برخورد را وولونتاریسم (اراده گرائی)  می نامند که از مکاتب آنارشیستی، شوپنهاوریستی، نیچه ئیستی و فاشیستی است.

ب
از این رو باید با تکرار و تقویت و توسعه تغییرات کمی،
پدیده موردنظر را در مسیری هدایت نمود که
به ناگزیر به تغییر کیفی منجر گردد.

·       ایراد و یا ترفند دیگر این نظر مسعود امیدی دیالک تیکی از تغییر کمی سوبژکتیو و تغییر کیفی اوبژکتیو است.
·       مسعود امیدی بر تغییرات کمی و تدریجی سوبژکتیو تأکید مؤکد می ورزد.
·       هم و غم مریدان مسعود امیدی باید «تکرار و تقویت و توسعه تغییرات کمی» باشد.
·       مثلا مبارزه خستگی ناپذیر در راه شل شدن روسری و یا تضعیف توسری در جهنم جماران باشد.
·       کشف ایرادات سطحی و صوری  و تماتیزه کردن آنها باشد.
·       تکرار مکرر انتقادات سطحی و عامیانه از اختلاس سران جماران، بازداشت این و آن، کارتن خوابی ها، گور خوابی ها، حوزه های مجلل «علمیه»، بچه بازی آخوند ها و کپرنشینی ها وغیره باشد.

پ
از این رو باید با تکرار و تقویت و توسعه تغییرات کمی،
پدیده موردنظر را در مسیری هدایت نمود که
به ناگزیر به تغییر کیفی منجر گردد.

·       تا در نتیجه ی این «تکرار و تقویت و توسعه تغییرات کمی»، جامعه به طور خود به خودی ناچار از تغییر کیفی شود و شق القمر شود.
·       مثلا بابک زنجانی ها بازداشت و اعدام شوند.
·       روسری ها شلتر شوند.
·       توسری ها کاهش یابند
·       احزاب و انجمن های اصلاح طلب آزاد گردند و در سنت جوامع امپریالیستی، از کیسه ملت حمایت مالی شوند.

·       بدین طریق، تغییرات کیفی، حتی در جامعه، بی سوبژکت می مانند، چه رسد به تغییر ماهوی مناسبات اجتماعی.

ت
از این رو باید با تکرار و تقویت و توسعه تغییرات کمی،
پدیده موردنظر را در مسیری هدایت نمود که
به ناگزیر به تغییر کیفی منجر گردد.


·       ایراد و یا ترفند دیگر مسعود امیدی و هر مرشد استالینیستی، تقلیلگرائی نظری است:
·       قانون گذار از تغییرات کمی به تغییرات کیفی، قانونی از قوانین ماتریالیسم دیالک تیکی است.

·       این قانون ماتریالیسم دیالک تیکی شامل حال هر صخره و سنگ و نبات و جانور و ستاره و سیاره هم می شود.

·       مسعود امیدی قانون ماتریالیستی ـ دیالک تیکی را مسخ و مثله و مخدوش می سازد و به حد قوانین ماتریالیسم تاریخی تنزل و تقلیل می دهد.
·       ضمنا عینیت آن را در کل هستی خدشه دار می سازد و بخشا حتی انکار می کند.

ث
از این رو باید با تکرار و تقویت و توسعه تغییرات کمی،
پدیده موردنظر را در مسیری هدایت نمود که
به ناگزیر به تغییر کیفی منجر گردد.

·       خواننده تز های مسعود امیدی، خواه و ناخواه به این نتیجه مطلقا غلط می رسد که دیالک تیک ماتریالیستی فقط به درد  تحلیل پدیده های اجتماعی می خورد و نه به درد تحلیل پدیده های کل هستی.

·       این تصور زیانبار را اجامر سطل ننه ات طلب مکرر نشخوار می کنند:
·       ما از دیالک تیک و ماتریالیسم و شوروی و کمونیسم بیزاریم.

·       آنها هم بسان مسعود امیدی، از عظمت اسلوب دیالک تیکی ـ ماتریالیستی بی خبر و غافل اند.

·       علمای همه علوم منفرد از جامعه شناسی تا جانور شناسی، از فیزیک تا شیمی، از روانشناسی تا بیولوژی، از علم اتیک تا علم استه تیک و الی آخر اگر بخواهند به درک و توضیح درست و دقیق چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای علمی مربوط به رشته خود نایل آیند، چاره ای جز استفاده انضباط مند از اسلوب دیالک تیکی ـ ماتریالیستی ندارند.

·       این ردوکسیوینسم (تقلیلگرائی) یکی از بدبختی های جریانات خرفت و خرتر از خر استالینیستی و تروتسکیستی است.

·       یکی از ایرادات چشمگیر میراث امیر نیک آیین (ماتریالیسم دیالک تیکی، ماتریالیسم تاریخی) که ترجمه ای از کتب درسی اتحاد شوروی است، همین است.
·       این آثار نظری استالینیستی فقط به درد بد آموزی می خورند

3
آنچه از آن به عنوان تغییرات کیفی ناگهانی نام برده می شود،
در واقع ناگهانی نبوده بلکه به دلایل مختلف،
تغییرات زمینه ای و کمی مربوطه ی از نظرها پنهان
بوده است.

·       اکنون مسعود امیدی دست خود را رو می کند و صحت ارزیابی ما اثبات می شود:
·       مسعود امیدی به قصد شیره مالی بر سر خواننده،  لقمه را می گرداند و از پشت سر در دهن خالی خواننده خرفت و خر می نهد:
·       از دید او گذار از تغییرات کمی به تغییرات کیفی نه جهشی و یکباره و ناگهانی، بلکه تدریجی و آهسته آهسته صورت می گیرد.

·       به زعم علامه استالینیسم وطنی، آب پس از رسیدن به حد عینی، مثلا پس از رسیدن به صد درجه سانتیگراد و یا صفر درجه سانتیگراد، بطور ناگهانی و جهشی تحول کیفی نمی یابد.
·       یعنی از کیفیت مایع (آب) به کیفیت گاز (بخار) و یا به کیفیت جماد (یخ) استحاله نمی یابد.

·       به زعم علامه  آب از همان 10 درجه سانتیگراد شروع به تبخیر و یا انجماد  می کند.

·       از دید مسعود امیدی، عدم درک این اوولوسیون آب به بخار و یا یخ، علت سوبژکتیو دارد.
·       آدم ها ـ بر خلاف علامه های استالینیستی تیزبین ـ نمی توانند شاهد تبخیر و یا انجماد آب 10 درجه باشند.

·       این موضع نظری  مسعود امیدی یکی از مواضع اصلی ایده ئولوژی امپریالیستی است که اوولوسیونیسم نام دارد.
·       رئیس انجمن مائوئیست های ساکن در ایالات متحده امریکا هم همین اوولوسیونیسم را زیر زیرکی تبلیغ می کند.

·       مراجعه کنید به اوولوسیون و روولوسیون (انقلاب)، اوولوسیوینسم، دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین در تارنمای دایرة المعارف روشنگری   

4
آنچه از آن به عنوان تغییرات کیفی ناگهانی نام برده می شود،
در واقع ناگهانی نبوده بلکه به دلایل مختلف،
تغییرات زمینه ای و کمی مربوطه ی از نظرها پنهان بوده است.

·       این موضع نظری مسعود امیدی، ضمنا نافی همه آیات قبلی او در زمینه مفهوم حد و تراکم تغییرات کمی و تکرار و تقویت و توسعه تغییرات کمی و غیره است.

·       چون اگر هر تغییر کمی به معنی تغییر کیفی «پنهان از نظرها» باشد، دیگر نیازی به زحمت بیهوده دادن به خود در جهت «تکرار و تقویت و توسعه تغییرات کمی» نخواهد بود.

·       اصلا برای چی باید از سالروز ها و سالگردها و تولد ها و مرگ و میرها سخن گفت؟

·       اگر تحول جهشی، ناگهانی و انقلابی کشک است، پس گرامیداشت سالروز پیروزی انقلاب اکتبر و انقلاب کمون پاریس و پیروزی ویتنام بر امپریالیسم فرانسه و امریکا و یا انقلاب کوبا برای چیست؟

·       مسعود امیدی و  هوادارانش بهتر است بدانند که تغییر تعین کمی هر چیز تا درجه معینی،  تغییری در کیفیت آن چیز نمی دهد.
·       حد بیانگر درجه حداکثر و یا حداقل تغییرات کمی است، که منجر به تغییر کیفی نمی شوند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر