۱۳۹۵ دی ۲۵, شنبه

تعارفات و تحریفات انجمن راه «کارگر» (18)


محمد رضا شالگونی
فیدل کاسترو
کسی که تا آخرین نفس
 به عدالت اجتماعی وفادار ماند

ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور

خودِ انقلاب کوبا نیز،
هر چند از طریق مبارزه مسلحانه راه افتاده ،
ولی مانند غالب انقلاب ها با خون ریزی خیلی زیاد همراه نبوده است.

·       تنها متد و اسلوبی که رئیس انجمن راه «کارگر» بلد است، متد و اسلوب مقایسه است.
·       استفاده از متد مقایسه گاهی به درک بهتر مسئله و حل آن مدد می رساند.
·       متد مقایسه اما بی قید و شرط نیست.

·       هر چیزی را نمی توان بطرز سوبژکتیو یعنی بطور دلبخواهی و بسته به میل و نیاز و هوس، با چیز دیگر مقایسه کرد.
·       کرگدن را نمی توان با لولهنگ مورد مقایسه قرار داد و نتیجه دلبخواهی از آن گرفت.

1
خودِ انقلاب کوبا نیز،
هر چند از طریق مبارزه مسلحانه راه افتاده ،
ولی مانند غالب انقلاب ها با خون ریزی خیلی زیاد همراه نبوده است.

·       در اینجا نیز جنبش رهائی بخش ملی مثلا چین را نمی توان و نباید با جنبش رهائی بخش ملی کوبا بلحاظ میزان خونی که ریخته شده، مورد مقایسه قرار داد و دست به عوامفریبی نزد:

الف
·       جمهوری خلق چین بیش از یک میلیارد نفر جمعیت داشته است.
·       در حالیکه جمعیت کوبا بنا بر سرشماری چند سال قبل حدود 11 میلیون نفر است.

ب
·       چین تحت اشغال ارتش امپریالیسم ژاپن بود، در حالیکه در کوبا از این خبر ها نبود.  

پ

·       حزب چیانکایچک پس از طرد ژاپن، تحت حمایت همان ژاپن امپریالیستی مطرود، جنگ داخلی خونینی به راه انداخته بود.
·       حتی به نامزد انقلابی مائوی جوان رحم نکرد و درجا حلق آویز کرد.
·       انقلابیون چینی برای نجات از محاصره ارتش چیانکایچک به راه پیمائی دراز تاریخی با تلفات سرسام آور مجبور شدند.

·       در کوبا از این خبرها نبود.
·       به قول چه گوارا در گفتگو با مائو، شرایط پیروزی آنان سهلتر و آسانتر بود.
·       چون امپریالیسم از ماهیت آنها خبر نداشت.

2

خودِ انقلاب کوبا نیز،
هر چند از طریق مبارزه مسلحانه راه افتاده ،
ولی مانند غالب انقلاب ها با خون ریزی خیلی زیاد همراه نبوده است.

·       پینوچه و ممد رضا و روح الله و سید علی هم می توانند از این مقایسه ها بکنند و حتما کرده اند و می کنند:
·       خونی که از انقلابیون شیلی و ایران توسط اجامر پینوچه و روح الله و سید علی ریخته شده و زجری که انقلابیون شیلی و ایران متحمل شده اند، در مقایسه با خونینی که مثلا در اندونزی ریخته شده و زجری که انقلابیون اندونزی متحمل شده اند، کاهی در مقابل کوهی است.
·       در اندونزی یک میلیون نفر از طرفداران حزب کمونیست را با تیشه و تبر و قمه و قداره قصابی کرده اند و در خاوران ها چال کرده اند.

3

خودِ انقلاب کوبا نیز،
هر چند از طریق مبارزه مسلحانه راه افتاده ،
ولی مانند غالب انقلاب ها با خون ریزی خیلی زیاد همراه نبوده است.

·       نحوه استفاده از متد مقایسه را می توان از همین مائو آموخت:
·       مائو در گفتگو با چه گوارا ماهوی ترین جنبه انقلاب کوبا را با ماهوی ترین جنبه انقلاب چین مورد مقایسه قرار می دهند و قانون عامی را از طریق این مقایسه استخراج و فرمولبندی می کند:

مائو:
سؤال دیگری دارم.
از پیاده شدن شما در کوبا تا لحظه پیروزی قطعی
دو سال به طول انجامید.
شما دهقانان را متحد کردید و به پیروزی دست یافتید.
 آیا امکان آن هست که سایر کشورهای امریکای لاتین
بتوانند از الگوی شما پیروی کنند؟

·       مائو در این سؤال به مقایسه پیروزی در انقلاب چین با پیروزی در انقلاب کوبا می پردازد.
·       مائو داهیانه و احتمالا در پرتو تجربه شخصی بر شاهرگ قضیه انگشت می نهد.
·       احدی این درایت مائو را نداشته است.
·       احتمالا چه گوارا از ژرف اندیشی مائو غافلگیر شده است.
·       شاید خود چه گوارا و فیدل کاسترو نمی دانستند که چه کرده اند.
·       استفاده درست از متد مقایسه هنری است که نزد مائو بوده است و بس.

·       یاد خروشانش به یاد، باد.

4

خودِ انقلاب کوبا نیز،
هر چند از طریق مبارزه مسلحانه راه افتاده ،
ولی مانند غالب انقلاب ها با خون ریزی خیلی زیاد همراه نبوده است.

·       «کارگران» عنقلابی از این جمله رئیس انجمن می توانند اولا به این نتیجه برسند که  انقلابات اجتماعی می توانند با صرفنظر از قهر مسلحانه پیروز شوند.
·       مثلا در سنت ماضی یار راضی می توان «پرولتاریای» ژیگول ـ میگول را به اعتصاب عمومی دعوت کرد و انقلاب ژیگولتاریا را به پیروزی رساند.

·       خیلی از کرد و کار ها در حرف امکان پذیرند، بویژه در کره بی سکنه و بی طبقه مریخ.
·       همانجا که اساتید دانش کاه های جماران می خواهند دسته جمعی نماز جماعت بخوانند و کیف خر کنند.

5
خودِ انقلاب کوبا نیز،
هر چند از طریق مبارزه مسلحانه راه افتاده ،
ولی مانند غالب انقلاب ها با خون ریزی خیلی زیاد همراه نبوده است.

·       رئیس حی و حاضر انجمن راه «کارگر»، ما را به یاد رئیس مرحوم حزب «تو ـ ده» می اندازد.
·       او هم می گفت که عنگلاب ضد امپریالیستی اسلامی بدون بهره گیری از قهر مسلحانه پیروز شده است و آرزو می کرد که از طریق بند و بست با عنگلابیون اسلامی به تسخیر قدرت سیاسی نایل آید.
·       باز هم از طریق مسالمت آمیز.

·       او هم فراموش کرده بود که ایران هنوز به مریخ ثانی تبدیل نشده است تا پیروزی انقلابات اجتماعی با صرفنظر از قهر مسلحانه امکان پذیر گردد.

·       ایران استحاله یافته به عیران، ولی دیر یا زود، مریخیزه خواهد شد و در برهوت بی همه چیز، انقلابات اجتماعی هم سهل و آسان پیروز خواهند شد و حتی خون از دماغ احدی نخواهد ریخت.

·       رئیس حی و حاضر انجمن راه «کارگر» کاریکاتور رئیس مرحوم حزب «تو ـ ده» است.   

6
حتی در جریان جنگ مسلحانه،
ارتش شورشی زیر رهبری فیدل کاسترو،
معمولاً نظامیان اسیر شده ارتش باتیستا را اعدام نمی کرده،
بلکه با گرفتن تعهد عدم همکاری با دیکتاتوری باتیستا
آنها را آزاد می کرده است و
به گفته چه گوارا
این یکی از علل پیشروی سریع ارتش شورشی بود.

·       منظور رئیس انجمن از مفهوم «ارتش شورشی» تحت رهبری فیدل کاسترو چیست؟

·       ما از روند و روال انقلاب کوبا اطلاع درستی نداریم.
·       شاید منظور رؤسا بخشی از ارتش باتیستا باشد که به پارتیزان های انقلابی پیوسته اند.
·       بعید هم نیست.
·       محبوبیت عمیق و عظیم پارتیزان های انقلابی کوبا تحت رهبری فیدل کاسترو قاعدتا باید ارتش باتیستا را از درون بجود و تار و مار سازد.

·       ولی این مفهوم و این فرمولبندی رؤسا نارسا ست.

·       ارتش تحت رهبری فیدل کاسترو (حتی اگر بخشی از ارتش باتیستا بدان پیوسته باشد)، نه «ارتش شورشی»، بلکه ارتش    سرختر از سرخ انقلاب کوبا ست.

·       فیدل کاسترو چه گوارا ـ بی کمترین تردید ـ انقلابیون طراز نوین بی نظیر بوده اند.

7
معمولاً نظامیان اسیر شده ارتش باتیستا را اعدام نمی کرده،
بلکه با گرفتن تعهد عدم همکاری با دیکتاتوری باتیستا
آنها را آزاد می کرده است  

·       باز هم تحسین بدتر از تقبیح رؤسا شروع شد.

·       آدم یاد سمپاشی های بدترین دشمنان کمونیسم در رسانه های امپریالیستی می افتد که رهبران انقلابی طراز نوین پرولتاریا از قبیل لنین و مائو و هوشی مین را به عنوان مشتی خونخوار و خونریز به خورد خلایق می دهند.

·       چه گوارا و کاسترو و یاران، قبل از گرایش به کمونیسم و قبل از اقدام به پیکار انقلابی، طرفداران سرسخت هومانیسم و همبستگی و عشق به توده ستمکش بوده اند.
·       طبیعی است که تمایلی به ریختن حتی خون از بینی فرزندان خلق نداشته باشند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر