۱۳۹۵ بهمن ۴, دوشنبه

دیالک تیک در قاموس مسعود امیدی (18)


ادعای دیالک تیک و بی طرفی در جنگ سوریه
سرچشمه:
نوید نو

تحلیلی از
ربابه نون

·       اکنون اشاره ای به قانون دیالک تیکی نفی نفی می کنیم:

1
قانون نفی نفی
در فلسفه هگل

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل
(1770 ـ 1831)

·       نظریه نفی نفی را هگل بمثابه قانون عام دیالک تیک فرمولبندی می کند.

الف

·       البته نه به عنوان قانون توسعه عینی (اوبژکتیو) ماده که در مکان و زمان و در فرم های مختلف حرکت ماده صورت می گیرد.
·       بلکه بطور ایدئالیستی، بمثابه قانون توسعه ی ایده مطلق.

ب

·       هگل قانون نفی نفی را قانون اصلی دیالک تیک ـ بطور کلی ـ  می نامد.

پ

·       قانون نفی نفی ـ بمثابه موتیو راهنما و سمت دهنده ـ  سر تا پای سیستم فلسفی هگل را در می نوردد  و به کلیشه تصنعی توسعه بدل می شود.

ت

·       هگل بر مبنای قانون نفی نفی، می کوشد تا روند جهانی را به مثابه سیستم در هم تنیده تثلیث متشکل از اثبات، نفی و نفی نفی نشان دهد.

·       (موتیو به عکس و یا عنصری در آثار هنری اطلاق می شود که همه چیزهای دیگر اثر مربوطه حول آن می چرخند. مترجم)

2
قانون نفی نفی
در ماتریالیسم دیالک تیکی

کارل مارکس
(1818 ـ 1883)

فریدریش انگلس
(1820 ـ 1894)

·       ماتریالیسم دیالک تیکی،  خصلت عینی (اوبژکتیو) نفی نفی را مورد تأکید قرار می دهد.

الف

·       ماتریالیسم دیالک تیکی نفی نفی را از پوسته ایدئالیستی اش آزاد می سازد که هسته معقول نفی نفی هگل را در خود نهفته است و به مثابه «روالی بسیار ساده که هر روز و همه جا صورت می گیرد، که برای هر کودکی قابل فهم است، اگر از پشت پرده اسرارآمیزی که فلسفه ایدئالیستی کهن رویش کشیده است، بیرون آورده شود.»
·       (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 126)

ب

·       از آنجا که هر توسعه بمثابه نفی دیالک تیکی کیفیت موجود صورت می گیرد و کیفیت جدید کلیه جنبه های مثبت کیفیت کهنه را در خود حفظ می کند و از آنجا که توسعه در این مرحله جدید در جا نمی زند، پس مرحله جدید نیز باید به نوبه خود نفی شود.

پ

·       بمثابه نتیجه این نفی دوم (نفی نفی) کیفیت جدیدی پدید می آید که بلحاظ منطقی می بایستی با کیفیت کهنه (اثبات)  یکسان باشد.

ت

·       اما از آنجا که آن، جنبه های مثبت هر دو کیفیت کهنه ی قبلی را از ان خود کرده است، یعنی بمراتب غنی تر از کیفیت های کهنه قبلی است، پس شباهت آن با آنها شباهتی صوری است.

ث

·       توسعه در مرحله نفی نفی، خطوط و خواص معینی از مرحله قبلی را به پلکان بالاتری به همراه می برد و از این رو می توان آن را بمثابه یک مارپیچ تلقی کرد.

ج
ولادیمیر ایلیچ لنین
(1870 ـ  1924)

·       این توسعه ـ به قول لنین ـ «توسعه ئی است که از مراحلی که قبلا گذشته است، دوباره می گذرد، اما به نحوی دیگر، در پله ای بالاتر (نفی نفی).
·       توسعه ئی است که نه در خطی مستقیم، بلکه در مسیری باصطلاح مارپیچی به پیش می رود.»
·       (ولادیمیر لنین، «کلیات لنین»، جلد 21، ص 142)

ح

·       لنین در توضیح عناصر دیالک تیک، این جنبه توسعه دیالک تیکی را بمثابه «تکرار خطوط، خواص و غیره معینی از مرحله پایین تر در مرحله بالاتر و ... با ظاهر برگشت به مرحله پایین تر (نفی نفی)» ترسیم می کند.
·       (کلیات لنین، جلد 21، ص 214)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر