۱۳۹۵ تیر ۲۹, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (300)


جمعبندی از
مسعود بهبودی


فریب فرم ها را نباید خورد.

1
چه گوارا از فرق سر تا نوک پا توده ای است.

2
این زباله های آوانتوریستی چپ و راست
ادای فرم عمل او و فیدل را در می آورند
اینها توده ستیزند.

3
اینها بدترین دشمنان خلق اند.

4
اینها نمایندگان اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی اند.

5
اما برای جلب اقشار عقب مانده زحمتکشان
داس و چکش و نقاله و قلم و غیره را بر پرچم ماهیتا سیاه و ظاهرا سرخ خود نقش زده اند.

6
فاشیسم هم برای عوامفریبی
عنوان ناسیونال ـ سوسیالیسم بدوش می کشد
ولی رهبران توده را ترور می کند
سندیکاهای کارگری را به آتش می کشد
ممالک دیگر را اشغال و غارت و ملل دیگر را برده می سازد.

7
مرشد و مراد فدائیان اسلام و خلق و مجاهدین اسلام و خلق و دیمدام و لیملام
جلال آل احمد
فاشیست ـ فوندامنتالیست اسلامی
طراح همین ج. جماران
و
احمد شاملو نیچه ئیست و یاسپریست و اگزیستانسیالیست و فاشیست جد اندر جد بوده اند

سوسیولوژی یعنی جامعه شناسی

1
سوسیولوژیکی یعنی مربوط به جامعه شناسی

2
مثلا تحلیل سوسیولوژیکی

3
خودپوئی ضد دیالک تیکی آگاهی است.
به همان سان که فرم ضد دیالک تیکی محتوا ست
ظرف ضد دیالک تیکی مظروف است.
درون ضد دیالک تیکی برون است.

4
سوبژکت یک مقوله فلسفی است

5
سوبژکت
تجریدی از ذهن و فرد و حزب و گروه و طبقه و الی آخر است.
به همان سان که
درخت
تجریدی از سرو و صنوبر و بید و بیدمشک و غیره است.

مراجعه کنید به
دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

6
دیالک تیک یعنی
همبائی ستیزمند اقطاب

دیالک تیک یعنی
وحدت اضداد

دیالک تیک یعنی
همزیستی مبتنی بر همستیزی

دیالک تیک یعنی
پیوند مبتنی بر تضاد

7
مثلا دیالک تیک زن و شوهر
دیالک تیک فرم و محتوا
دیالک تیک صورت و سیرت (سعدی)
پیوست و گسست
نمود و بود
کمیت و کیفیت


نمی شد از ابتدا به جای سوسیولوژی جامعه شناسی بکار برد؟
حریف

1
نه.
مفاهیم و مقولات فلسفی و مفاهیم هر علم دیگر
باید مستقلا آموزش داده شوند.

در ایران
سوبژکت را به ذهن ترجمه می کنند
و شق القمر می کنند و می گذرند.
ذهن ولی فقط یکی ار معانی بیشمار مفهوم فلسفی سوبژکت است.
این بدان می ماند که کسی مفهوم بیولوژیکی درخت را
به نارون ترجمه کند و هنر کند.

2
به عنوان مثال:
مفهوم «تحلیل سوسیولوژیکی» با مفهوم «تحلیل جامعه شناسی» یکی نیست.
چرا؟

3
برای اینکه سوسیولوژیکی، صفت است.
جامعه شناسی اما اسم است.

4
تحلیل سوسیولوژیکی یعنی مثلا تحلیل فحشا
با توجه به پارامترهای علم منفرد جامعه شناسی

5
فحشا می تواند مورد تحلیل پسیکولوژیکی هم قرار گیرد.
مورد تحلیل اتیکی هم قرار گیرد.
مورد تحلیل فلسفی هم قرار گیرد.

6
تحلیل جامعه شناسی
معنی دیگری دارد.
این به معنی تحلیل خود جامعه شناسی
به مثابه رشته علمی معین
خواهد بود.

چرا ما هنوز نتوانسته ایم برای سوبژکت (بدیلی بسازیم.)
حریف

1
مفاهیم و مقولات هر علم
استاندارد هستند.
اگر بطور تحت اللفظی تعریف شوند، اخته و عقیم می گردند.
تهی و توخالی و تحریف و تخریب می شوند.

2
انسان باید با آموزش مفاهیم رشد کند.
مفاهیم ساز و برگ شناخت اند.
میزان شعور هر کس
به میزان مفاهیمی است که او از آن خود کرده است.
یعنی دقیقا فهم و هضم و جذب کرده است.

3
آماج روشنگری علمی و انقلابی
ارتقای فکری و فرهنگی اعضای جامعه است.
انگیزش اعضای جامعه به خود اندیشی است.
این مشقت می طلبد.
برای گذار از خریت به آدمیت
باید تفکر مفهومی را آموخت.
هدف روشنگری علمی و انقابی
همین تعالی از درجه خریت به آدمیت است.
(به قول کانت)

4
ضمنا مگر واژه های ذهن و جامعه و غیره فارسی اند؟
اینها واژه های خارجی اند.
مثلا عربی اند.

5
علاوه بر این
دانستن واژه جامعه
به معنی داشتن توان تعریف مفهوم فلسفی جامعه نیست.
مراجعه کنید به جامعه
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
تا ببینید که قضیه از چه قرار است.

6
اگر کسی هر روز یک واژه (مفهوم) یاد بگیرد
هم اجر دنیوی می برد و هم اجر اخروی
بهشت زیر پای خود اندیشان است و نه خران.
جنتی فرض اتمی یین دار الحمار، ای دوستان
ترجمه:
بهشت را با طویله عوضی نگیرید، دوستان.
میرزا علی معجز

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر