امام امت
همه ی گرفتاری های ما از دانشگاه ها ست.
هر چه می کشیم از طبقه ای است که ادعا می کند:
«روشنفکریم، حقوق دانیم، دانشگاهی هستیم.»
کتاب کوثر
دفتر حفظ و نشر آثار
همه ی گرفتاری های ما از دانشگاه ها ست.
هر چه می کشیم از طبقه ای است که ادعا می کند:
«روشنفکریم، حقوق دانیم، دانشگاهی هستیم.»
کتاب کوثر
دفتر حفظ و نشر آثار
·
این سخن امام امت، اولا حاکی از آن
است که او منکر مبرهن ترین واقعیات امور است:
1
هر چه می کشیم از طبقه ای است که ادعا می کند:
«روشنفکریم، حقوق دانیم، دانشگاهی هستیم.»
هر چه می کشیم از طبقه ای است که ادعا می کند:
«روشنفکریم، حقوق دانیم، دانشگاهی هستیم.»
·
امام امت روشنفکر بودن روشنفکران
را، دانشگاهی بودن دانشگاهی ها را و حقوق دان بودن حقوقدانان را زیر علامت سؤال
قرار می دهد.
·
این به چه معنی است؟
2
هر چه می کشیم از طبقه ای است که ادعا می کند:
«روشنفکریم، حقوق دانیم، دانشگاهی هستیم.»
هر چه می کشیم از طبقه ای است که ادعا می کند:
«روشنفکریم، حقوق دانیم، دانشگاهی هستیم.»
·
وقتی کسی مثلا بگوید خر ادعا می
کند که خر است، اوبژکتیویته (عینیت) خریت خر را منکر می شود.
·
انکار اوبژکتیویته (عینیت) چیزی،
به معنی مطلق کردن سوبژکتیویته است.
·
این موضع معرفتی امام امت را
سوبژکتیویسم معرفتی می نامند.
3
·
پیروان سوبژکتیویسم معرفتی، دیالک
تیک اوبژکت شناخت ـ سوبژکت شناخت را تخریب می کنند.
·
اوبژکت شناخت را دور می اندازند و
سوبژکت شناخت را مطلق می کنند.
·
مثلا خریت خر را نادیده می گیرند،
بعد بنا بر میل و هوس و منافع خود، خر را کرگدن می نامند.
·
مؤسس سوبژکتیویسم، شوپنهاور ـ معلم
نیچه ـ بوده است.
·
مراجعه کنید به اوبژکت، سوبژکت،
دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت، اوبژکتیویسم، سوبژکتیویسم در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
4
هر چه می کشیم از طبقه ای است که ادعا می کند:
«روشنفکریم، حقوق دانیم، دانشگاهی هستیم.»
هر چه می کشیم از طبقه ای است که ادعا می کند:
«روشنفکریم، حقوق دانیم، دانشگاهی هستیم.»
·
امام امت را می توان نماینده
سوبژکتیویسم معرفتی نامید.
·
از دید امام امت، روشنفکر، بطور
عینی روشنفکر نیست.
·
بلکه ادعای روشنفکر بودن را دارد.
·
حقوق دان و دانشگاهی هم به همین
سان.
·
شاید حق با امام امت باشد.
·
شاید دانشگاهی ها اصلا روی دانشگاه
را ندیده باشند، حقوقدانان رشته حقوق نخوانده باشند و حتی کتابی راجع به حقوق
ندیده باشند.
·
سؤال فقط این است که آنها اگر
روشنفکر و حقوقدان و دانشگاهی نیستند، چیستند؟
·
حتما امام امت در ادامه سخنرانی
گفته که چیستند.
·
سؤال اکنون این است که دانشگاه
چیست؟
5
هر چه می کشیم از طبقه ای است که ادعا می کند:
«روشنفکریم، حقوق دانیم، دانشگاهی هستیم.»
هر چه می کشیم از طبقه ای است که ادعا می کند:
«روشنفکریم، حقوق دانیم، دانشگاهی هستیم.»
·
امام امت و پیروان با عبا و بی عبا
شاید بگویند، دانشگاه اصلا دانشگاه نیست.
·
سوبژکتیویسم همین است، دیگر.
·
هر کس می تواند، هر چیزی را زیر
علامت سؤال قرار دهد و از نو «تعریف» کند.
·
یعنی تحریف کند.
6
·
وقتی عینیت چیزها، معیار هویت آنها
نباشد، هر تسمیه ی دلبخواهی مجاز خواهد
بود.
·
در این صورت، مثلا می توان دانشگاه
را مسجد نام داد و زندان را دانشگاه.
·
اشکال قضیه اما این است که در این
واویلا دیگر کسی قادر به فهم منظور حریفی نخواهد گشت.
·
در این هرج و مرج مفهومی همه چیز
در مه غلیظی از ابهام فرو خواهد رفت.
·
اگر دانشگاه، مسجد است، مسجد چیست؟
·
اگر زندان، دانشگاه است، زندان
چیست؟
·
بدین طریق جامعه به طویله استحاله
می یابد.
·
همه چیز زاید می شود.
·
نه مدرسه معنی کسب می کند، نه
آموزش و پرورش و فکر و فرهنگ و غیره.
·
در این صورت، حتی همین جمله امام
امت غیرقابل فهم می گردد:
همه
ی گرفتاری های ما از دانشگاه ها ست.
·
اگر دانشگاه به معنی زندان است، پس
همه گرفتاری های امام امت و امت از زندان ها ست.
6
همه ی گرفتاری های ما از دانشگاه ها ست.
هر چه می کشیم از طبقه ای است که ادعا می کند:
«روشنفکریم، حقوق دانیم، دانشگاهی هستیم.»
همه ی گرفتاری های ما از دانشگاه ها ست.
هر چه می کشیم از طبقه ای است که ادعا می کند:
«روشنفکریم، حقوق دانیم، دانشگاهی هستیم.»
·
ضمنا اگر اگر طایفه مدعی روشنفکریت
و غیره، روشنفکرو غیره نیستند، چیستند که «هرچه امام امت و امت می کشند از آنها
ست؟»
·
این جماعت مجهول، موهوم و گمنام بالاخره
باید اسمی داشته باشند که مفسد فی الارض العیران باشند.
·
بدین طریق است که تأمل روی سخنان
جماران و جمکران امکان ناپذیر می گردد.
·
چون پیش شرط تأمل روی سخنی، تعریف
پیشاپیش مفاهیم موجود در آن سخن است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر