۱۳۹۵ مرداد ۳, یکشنبه

سیری در نقل قولی از امید مهرگان (23)


تحلیلی از
یدالله سلطان پور  

دلایل اوبژکتیو و سوبژکتیو آیین شهادت
 در جریانات فاشیستی، فوندامنتالیستی و احزاب استالینیستی
 

·        همانطور که ذکرش گذشت، بی دورنمائی تاریخی و بی فردائی طبقاتی بورژوازی در دوره های متفاوت از تناسب قوا میان بورژوازی و پرولتاریا در مقیاس جامعه و جهان در فرم های متفاوت زیر عرض اندام می کند: 

1
پسیمیسم
(بدبینی فلسفی)

2
نیهلیسم
(پوچی گرائی)  

1

·        نیهلیسم منکر نظام وجودی، معرفتی، جهانی و اجتماعی می شود.
·        نیهلیسم به مخالفت با مذهب و دین و آیین می پردازد.
·        نیچه ـ فیلسوف امپریالیسم ـ «هیچ» را کلام آخر شوپنهاور می داند و در اثر خود تحت عنوان «در ورای خیر و شر» (208) از «نیهلیسم روس» به ستایش برمی خیزد.
·        برای اینکه نیهلیسم روس، به نیهلیسم نظری اکتفا نمی کند، بلکه به نیهلیسم علمی کمر می بندد.

·        نیهلیست های روس مورد تأیید نیچه، همان کاری را می کنند که صادق هدایت دیروز و اجامر آدمکش فاشیستی (اموکیسم)  و فوندامنتالیستی امروز می کنند.
·        کریسف تورکه به همین دلیل، فوندامنتالیسم را نیهلیسم نقابدار  می نامد.

2
·        نیهلیسم فلسفی به انواع زیر تقسیم می شود:

الف
نیهلیسم متافیزیکی

·        نیهلیسم متافیزیکی منکر واقعیت عینی می شود.

ب
نیهلیسم اخلاقی
(اخلاق ستیزی)  

·        نیهلیسم اخلاقی منکر موازین، معیارها، هنجارها و ارزش های اخلاقی می شود.
·        مؤسس نیهلیسم اخلاقی شخص شخیص نیچه است.

·        مراجعه کنید به نیهلیسم اخلاقی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پ
نیهلیسم منطقی

·        نیهلیسم منطقی منکر هر نوعی از حقیقت می شود.
·        بدین طریق هر کاری مجاز می گردد.
·        چون با انکار حقیقت عینی، تمیز خیر از شر و نیک از بد محال می گردد.

3

·        نیهلیسم به انکار معنای زندگی چه به معنی وسیع کلمه و چه به معنی محدود کلمه می پردازد.
·        بدین طریق از مذهب، جهان بینی، تعالیم فلسفی و سیاسی که می توانند چراغ راه توده باشند، سلب اعتبار می شود.
·        در نتیجه هر کوشش و تلاش مسئولانه تحقیر می شود و منفور مذموم تلقی می شود.

4

·        نیهلیسم حتی به انکار معنای تاریخ جهان می پردازد.
·        بدین طریق توسعه و تکامل جامعه بشری انکار می شود.
·        ضمنا میان جامعه و جنگل علامت تساوی گذاشته می شود.

5

·        نیهلیسم به انکار قابل شناسائی بودن واقعیت عینی می پردازد.

·        بشریت بدین طریق، خرد زدائی می شود و تفاوت میان حشرات الارض و انسان از بین می رود.

·        در قاموس نیهلیسم، انسان نمی تواند به شناخت چیزی نایل آید.
·        نهیلیسم بدین طریق، آب بر آسیاب اسکپتیسیسم معرفتی ـ نظری و اگنوستیسیسم (ندانمگرائی)  می ریزد.

·        مراجعه کنید به اسکپتیسیسم، آگنوستیسیسم (ندانمگرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

6

·        نیهلیسم از سوی دیگر به انکار پای بندی ها، ارزش ها و هنجارهای اخلاقی می پردازد.
·        نیهلیست های با نقاب و بی نقاب با هارت و پورت و توپ و تفنگ و اعتراض و پرخاش به رد ارزش ها و هنجارهای اجتماعی می پردازند.
·        بدین طریق زمینه اوبژکتیو و سوبژکتیو را به اخلاق ستیزی، لاابالیگیری و بی بندوباری هموار می سازند.

6
اما راه دیگری هم هست:
این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.

·        در این جفنگ امید مهرگان، عفریت نیهلیسم خرناسه می کشد.
·        زندگی برای «ما»ی عنگلابی و یا عنقلابی بی معنی است و تفاوتی با مرگ ندارد.
·        این همان تئوری نیهلیستی البر کامو و اجامر دیگر است:
·        برای رهائی از شر پوچی، طغیان بر ضد پوچی لازم است و انتحار به معنی طغیان بر ضد پوچی است.

·        در قاموس البر کامو و غیره انتحار ـ چه به ترفند طناب و دار، چه به ترفند آموک (تهیه تفنگی و یا بمبی و قتل عام همنوعان در هر جا) و چه به ترفند انتحار عنگلابی (آوانتوریسم، چریکیسم و غیره) ـ «تنها ره رهائی» است.

·        حالا می توان به ماهیت ایده ئولوژیکی شعار فدائیان فئودالی و مجاهدین کذائی پی برد.

7 
·        همین نیهلیسم است که آن را صادق هدایت به شکل پاسیو (منفعل) نمایندگی و عملی می سازد و اجامر آنارشیستی، اگزیستانسیالیتی، فاشیستی با هارت و پورت و داس و چکش و نقاله و قلم و چپنمائی به شکل اکتیو نمایندگی و عملی می سازند.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر